ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیسی در شورای عالی قوه قضائیه:
وضعیت برای هرگونه فعالیت ناسالم در قوه قضائیه قرمز است
گروه سیاسی/ رئیس دستگاه قضا در جلسه صبح دیروز شورای عالی قوه قضائیه که در اجرای مصوبه ستاد ملی مبارزه با کرونا برای رعایت پروتکلهای بهداشتی در دو سالن جداگانه از طریق ویدئو کنفرانس برگزار شد، با بیان این که در این شرایط کشور نیازمند انسجام و همدلی و هماهنگی است، به مسئولان وزارت بهداشت توصیه کرد که درگیر حاشیهها نشوند و در یک کار جمعی همه ظرفیتهای علمی و پژوهشی و امکانات و نیروی انسانی کارآمد این مجموعه را در جهت تأمین امنیت جانی مردم بهکار گیرند.
بهگزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به قطعنامه ضد ایرانی حقوق بشر سازمان ملل که با هدایت کانادا و حمایت رژیم صهیونیستی و امریکا و برخی کشورهای اروپایی صادر شده است، گفت: امروز بر همگان ثابت شده غربیها از قطعنامهها بهعنوان ابزاری سیاسی علیه کشورهای مستقل استفاده میکنند. این که اکثریت کشورها از میان ۱۹۳ کشور موافق این قطعنامه به اصطلاح حقوق بشری نبودند، نشانگر رو شدن دست طراحان این قطعنامه برای آنهاست و کشورها متوجه شدهاند که حقوق بشر دستخوش سیاست زدگی جدی شده است.
رئیس قوه قضائیه با اشاره به برخورد دوگانه غربیها با عملکرد جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با قاچاق مواد مخدر، گفت: سازمان ملل از سویی از عملکرد ایران در مبارزه با مواد مخدر تقدیر میکند و میگوید صداقت شما در این زمینه بیشتر از دیگر کشورهاست و در این راه خسارتهای مالی و جانی زیادی متحمل شدید، اما از سوی دیگر علیه ما قطعنامه میدهند. او با بیان این که اگر ایران راه ترانزیت مواد مخدر را باز بگذارد، تمام اروپا و امریکا را مواد مخدر فرا میگیرد، افزود: جوانان ما با ازخودگذشتگی در برابر قاچاق مواد مخدر و باندهای قاچاق میایستند و ما قربانی این مسأله هستیم و این که به جای تقدیر علیه ما قطعنامه میدهند، پدیده عجیبی است. رئیسی در ادامه گفت: کانادا بهعنوان بانی قطعنامه ضد ایرانی از بزرگترین ناقضان حقوق انسان است که هم حقوق مردم خودش را تضییع میکند و هم به پناهگاهی برای مفسدان و تبهکاران تبدیل شده است و باید علیه آن قطعنامه بدهند.
بازداشت ۱۲ کارمند متخلف و یک کارچاقکن حرفهای
در ادامه این جلسه حجتالاسلام عبداللهی رئیس مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه از اقدامات صورت گرفته برای مقابله با تخلفات کارکنان و مرتبطین با دستگاه قضا از جمله وکلای رسمی دادگستری گزارشی ارائه کرد و گفت: در ماههای اخیر ۱۲ نفر از کارکنان دستگاه قضا در بخشهای مختلف به اتهام ارتشاء دستگیر شدهاند. همچنین با ۱۸ نفر از وکلایی که در بخشهای مختلف قضایی برای اعمال نفوذ در پروندهها با پرداخت رشوه تلاش میکردند بازداشت شدند و در همین زمینه یک کارچاقکن حرفهای که بهصورت علنی در مقابل یکی از مجموعههای قضایی فعالیت داشت، دستگیر شد.
رئیس قوه قضائیه در واکنش به این گزارش با تأکید بر لزوم برخورد با افراد فاسد در مجموعه مرتبطین با دستگاه قضا، تصریح کرد: مفسدین باید بدانند که وضعیت برای هر گونه فعالیت ناسالم در قوه قضائیه قرمز است. ما اجازه نمیدهیم چهره دستگاه کارآمدی که قضات آن بعضاً بهصورت شبانه روزی در آن مشغول خدمت هستند و با اجاره نشینی و سختی زندگی خود را میگذرانند، با این نوع اقدامات موردی بهگونه دیگری نشان داده شود. انتظار این است که جریان وکالت خودش نظارت داشته باشد تا فسادی در این مجموعه رخ ندهد.
گزارش رئیس سازمان بازرسی در مورد تخریب آلونک در بندرعباس
در ادامه این نشست، حجتالاسلام درویشیان رئیس سازمان بازرسی کل کشور در خصوص موضوع تخریب آلونک در بندرعباس، گفت: اداره کل بازرسی استان بهصورت شبانه شهردار و ۱۳ نفر از افراد دخیل و مرتبط با این موضوع را دعوت کرد و موضوع مورد بررسی قرار گرفت. در جریان بررسی این موضوع مشخص شد که اقدام صورت گرفته از سوی مأموران شهرداری برای تخریب این آلونک، هیچ یک از تشریفات قانونی نظیر کسب مجوز مقام قضایی یا حضور نیروی انتظامی را طی نکرده که این کار واجد وصف کیفری تشخیص داده شده و برخورد قانونی با مقصران حادثه در دستور کار قرار گرفته است.
در پایان این نشست رئیس قوه قضائیه با اشاره به پخش گزارشی درباره قاچاق سیگار از رسانه ملی گفت: مردم وقتی این گزارشها را میبینند، سؤال میکنند که چگونه قاچاق با این حجم و با تریلی وارد کشور میشود؟ این مسأله حتماً باید پیگیری جدی شود. وقتی چنین حجمی قاچاق وارد کشور میشود، یعنی این کالا از مبادی رسمی وارد شده که این خیلی مایه تأسف است و نیاز به ورود فوری ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز دارد.
بهگزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به قطعنامه ضد ایرانی حقوق بشر سازمان ملل که با هدایت کانادا و حمایت رژیم صهیونیستی و امریکا و برخی کشورهای اروپایی صادر شده است، گفت: امروز بر همگان ثابت شده غربیها از قطعنامهها بهعنوان ابزاری سیاسی علیه کشورهای مستقل استفاده میکنند. این که اکثریت کشورها از میان ۱۹۳ کشور موافق این قطعنامه به اصطلاح حقوق بشری نبودند، نشانگر رو شدن دست طراحان این قطعنامه برای آنهاست و کشورها متوجه شدهاند که حقوق بشر دستخوش سیاست زدگی جدی شده است.
رئیس قوه قضائیه با اشاره به برخورد دوگانه غربیها با عملکرد جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با قاچاق مواد مخدر، گفت: سازمان ملل از سویی از عملکرد ایران در مبارزه با مواد مخدر تقدیر میکند و میگوید صداقت شما در این زمینه بیشتر از دیگر کشورهاست و در این راه خسارتهای مالی و جانی زیادی متحمل شدید، اما از سوی دیگر علیه ما قطعنامه میدهند. او با بیان این که اگر ایران راه ترانزیت مواد مخدر را باز بگذارد، تمام اروپا و امریکا را مواد مخدر فرا میگیرد، افزود: جوانان ما با ازخودگذشتگی در برابر قاچاق مواد مخدر و باندهای قاچاق میایستند و ما قربانی این مسأله هستیم و این که به جای تقدیر علیه ما قطعنامه میدهند، پدیده عجیبی است. رئیسی در ادامه گفت: کانادا بهعنوان بانی قطعنامه ضد ایرانی از بزرگترین ناقضان حقوق انسان است که هم حقوق مردم خودش را تضییع میکند و هم به پناهگاهی برای مفسدان و تبهکاران تبدیل شده است و باید علیه آن قطعنامه بدهند.
بازداشت ۱۲ کارمند متخلف و یک کارچاقکن حرفهای
در ادامه این جلسه حجتالاسلام عبداللهی رئیس مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه از اقدامات صورت گرفته برای مقابله با تخلفات کارکنان و مرتبطین با دستگاه قضا از جمله وکلای رسمی دادگستری گزارشی ارائه کرد و گفت: در ماههای اخیر ۱۲ نفر از کارکنان دستگاه قضا در بخشهای مختلف به اتهام ارتشاء دستگیر شدهاند. همچنین با ۱۸ نفر از وکلایی که در بخشهای مختلف قضایی برای اعمال نفوذ در پروندهها با پرداخت رشوه تلاش میکردند بازداشت شدند و در همین زمینه یک کارچاقکن حرفهای که بهصورت علنی در مقابل یکی از مجموعههای قضایی فعالیت داشت، دستگیر شد.
رئیس قوه قضائیه در واکنش به این گزارش با تأکید بر لزوم برخورد با افراد فاسد در مجموعه مرتبطین با دستگاه قضا، تصریح کرد: مفسدین باید بدانند که وضعیت برای هر گونه فعالیت ناسالم در قوه قضائیه قرمز است. ما اجازه نمیدهیم چهره دستگاه کارآمدی که قضات آن بعضاً بهصورت شبانه روزی در آن مشغول خدمت هستند و با اجاره نشینی و سختی زندگی خود را میگذرانند، با این نوع اقدامات موردی بهگونه دیگری نشان داده شود. انتظار این است که جریان وکالت خودش نظارت داشته باشد تا فسادی در این مجموعه رخ ندهد.
گزارش رئیس سازمان بازرسی در مورد تخریب آلونک در بندرعباس
در ادامه این نشست، حجتالاسلام درویشیان رئیس سازمان بازرسی کل کشور در خصوص موضوع تخریب آلونک در بندرعباس، گفت: اداره کل بازرسی استان بهصورت شبانه شهردار و ۱۳ نفر از افراد دخیل و مرتبط با این موضوع را دعوت کرد و موضوع مورد بررسی قرار گرفت. در جریان بررسی این موضوع مشخص شد که اقدام صورت گرفته از سوی مأموران شهرداری برای تخریب این آلونک، هیچ یک از تشریفات قانونی نظیر کسب مجوز مقام قضایی یا حضور نیروی انتظامی را طی نکرده که این کار واجد وصف کیفری تشخیص داده شده و برخورد قانونی با مقصران حادثه در دستور کار قرار گرفته است.
در پایان این نشست رئیس قوه قضائیه با اشاره به پخش گزارشی درباره قاچاق سیگار از رسانه ملی گفت: مردم وقتی این گزارشها را میبینند، سؤال میکنند که چگونه قاچاق با این حجم و با تریلی وارد کشور میشود؟ این مسأله حتماً باید پیگیری جدی شود. وقتی چنین حجمی قاچاق وارد کشور میشود، یعنی این کالا از مبادی رسمی وارد شده که این خیلی مایه تأسف است و نیاز به ورود فوری ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز دارد.
سیدمهدی حسینی، کارشناس ارشد نفت در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
نقش جدید ایران در اوپک
عطیه لباف
خبرنگار
با نزدیک شدن به سال 2021 میلادی، تحولاتی در بازار جهانی نفت خام در حال شکلگیری است که ممکن است بازار امیدوار به بهبود را ظرف چند روز ناامید و قرمزپوش کند. در روزهای اخیر، با اعلام خبر کشف واکسن کرونا، نفت خام در اوج 9 ماهه خود یعنی در محدوده 45 تا 46 دلار برای هر بشکه قرار گرفت و بازار نیز امیدوار شده که اوپک پلاس کاهش تولید تاریخی خود را در سطح 7.6 میلیون بشکه در روز برای 3 تا 6 ماه دیگر تمدید کند؛ در مقابل اما، تازهترین آمار مؤسسه ابتکار دادههای نفتی (جودی) نشان میدهد که عربستان -بنا بر گزارشهای اعلامی خود- در حال تخطی از سهمیه است و در ماه سپتامبر تولیدی برابر با مدت مشابه سال گذشته داشته است. امارات و کویت نیز ارسال داده به «جودی »را متوقف کردهاند، البته وزیر انرژی امارات متحده عربی اخیراً در مصاحبهای اعلام کرده که کشورش عضو متعهد اوپک است؛ اما این ظن که عربستان و متحدانش در حال عبور از سهمیهها هستند، ممکن است که قیمتها را ریزشی کند. آمار جودی نشان میدهد که تولید نفت خام عربستان در 9 ماه نخست 2020 تنها 4.5 درصد کمتر از مدت مشابه سال قبل بوده است، اما اگر این اعداد صحیح باشد و به عبارتی عددسازی نباشد؛ چرا پیشگامان اجرای توافقهای کاهش تولید، در افزایش آن پیشقدم شده اند؟ سید مهدی حسینی کارشناس ارشد نفت در گفتوگو با «ایران» به این سؤال پاسخ میدهد و از ملزومات این روزهای ایران برای حضور مؤثرتر در بازار نفت میگوید.
به نظر شما چرا عربستان در حال رساندن سطح تولید خود به ارقام بالای
9 میلیون بشکه در روز است؟ آیا تقاضا در بازار کرونا زده نفت در حال احیاست؟
خیر. با وجود ادعای کشف واکسن، هنوز جهان در بحران کاهش تقاضای انرژی ناشی از شیوع کووید19 بسر میبرد و به نظر اتفاق دیگری در حال رخ دادن است. سابقه تاریخی عربستان در 6 دهه فعالیت اوپک خیلی خوب بوده و جز معدود کشورهایی بوده که همواره سهمیه را رعایت کرده و تخلف نداشته است. حتی عربستان از دیگر اعضا همواره پایبندی به توافق را خواسته و آنها را به نوعی بازخواست میکرده است. اینکه امروز اعلام میکند تولیدش را به بیش از 9 میلیون بشکه در روز رسانده، شاید همراستا با تغییر سیاستی باشد که عربستان در همه زمینهها در حال انجام است؛ از زمینههای اجتماعی تا سیاست، عربستان میخواهد که قدرت منطقه باشد و وقتی به نفت میرسیم، بازهم این برتریجویی دیده میشود؛ به عقیده من، عربستان میخواهد در کنار دو عضو دیگر بازار یعنی امریکا و روسیه تبدیل به بازیگران اصلی شود و بعید نیست که به دنبال تضعیف نقش اوپک و جایگزین کردن خودش باشد. وقتی از عربستان صحبت میشود، متحدان آن یعنی چند کشور عربی دیگر مانند امارات و کویت نیز در میان هستند و این قدرت بزرگی است.
به نظرتان اوپک به مرور دچار فروپاشی میشود؟
اوپک سازمان جهان سومی هاست که در طول عمر خود بسیار خوب عمل کرده است و هر گاه تلاطمی در بازار شکل گرفته به بهترین شکل از ثبات بازار حمایت کرده است؛ شاید برخی از اعضا بدشان نیاید که این سازمان کنار گذاشته شود. امریکا هم بارها نشان داده که علاقهمند به وجود چنین سازمانی نیست و میخواهند که متحد وفادارشان یعنی عربستان نیز در کنارشان باشد. روسیه نیز همیشه نشان داده که اهل معامله است و این سه با ظرفیت تولیدی که در اختیار دارند میتوانند بخوبی بازار را مطابق میل خود جلو ببرند.
اما با احتمال آنکه عربستان از آسیب دیدن اوپک ناراضی نیست و میخواهد خودش کنترل کننده بازار باشد، هنوز راههایی برای حفظ آن وجود دارد.
پیشنهادتان چیست؟
ایران الان در تحریم بسر میبرد و توان تولیدی کافی برای ایفای نقش برجسته در بازار ندارد اما هنوز قدرت تاریخی و سنتی خود را دارد. ما باید در میان کشورهای تولیدکننده نفت یارگیری کنیم و برای حفظ اوپک از حالا هوشیار باشیم. ضمن آنکه با توجه به روزنههای امید شکل گرفته، باید برای لغو تحریمها نیز با هوشمندی بیشتری جلو برویم تا به قدرتی که از تعداد بشکههای نفت تولیدی شکل میگیرد، مجدداً دست پیدا کنیم. متأسفانه ما در ایران نیز با تندروهایی مواجهیم که میگویند «چرا در اوپک بمانیم؟» اما باید به خاطر بسپاریم که ما حتی در صورت لغو تحریمها و افزایش تولید روزانه نفت کشور از حدود 2 میلیون بشکه فعلی به 4 میلیون بشکه سابق، دیگر قدرت برتر بازار نفت نیستیم؛ اما در اوپک و در کنار دیگر بازیگران بازار مانند عربستان و عراق میتوانیم نقشی تأثیرگذارتر داشته باشیم. وزیر نفت بارها روی این مسأله به درستی تأکید داشته که ماندن با کشورهای دیگر مانند عربستان در اوپک و همراهی با آنها بهتر از آن است که قیمت نفت چندین دلار ریزش داشته باشد و در اوپک دعوا چاره کار نیست.
به نظرتان انتخابات اخیر ریاست جمهوری امریکا در تصمیم عربستان برای افزایش تولید نقشی نداشته است؟
عربستان خوب یاد گرفته است که با امریکا چگونه رفتار کند. وقتی فهمید که یک تاجر به نام ترامپ رئیسجمهوری امریکا شده است، با وعده توسعه اقتصادی بر دو موضوع نفت و اسلحه تمرکز بیشتری کرد و شرایط را به گونهای پیش برد که اولین سفر خارجی ترامپ به عربستان بود و قرارداد بزرگ خرید اسلحه امضا کرد؛ خیلی مهم است که اولین سفر رئیس جمهوری امریکا به عربستان باشد. سعودیها بلدند که با صرف پول همه را با خود متحد و علیه ما کنند. الان در هند که یکی از بازارهای ما بوده، در حال سرمایهگذاری پالایشگاهی هستند؛ در پاکستان نیز سرمایهگذاری را افزایش دادهاند و با پول خیلی خوب بازی میکنند. با همین نگاه نیز با «جو بایدن» روابطشان را تنظیم میکنند و جلو میبرند. آنها شنیدهاند که بایدن وعده بازگشت برجام را داده است و هر کاری انجام میدهند تا ما را در منطقه تضعیف کنند و اگر هم قرار به برداشته شدن تحریمها باشد، تمام تلاششان را میکنند که هرچه میتوانند این موضوع را به تأخیر بیندازند. عربستان شعار نمیدهد؛ عمل میکند.
فکر میکنید که در شرایط حساس کنونی، ایران باید چه اقداماتی انجام دهد که به بازار نفت بازگردد و یکی از بازیگران اصلی باشد؟
نخست آنکه باید به هر طریقی که منافع ملی را نیز حفظ میکند، تحریمها برداشته شود. این مسأله مربوط به امروز و فردا نیست که بگوییم ما برای فردا آماده مذاکره با امریکا هستیم و تحریمها را یک شبه برمی داریم. معتقدم که از سال 1397 و پس از خروج امریکا از برجام باید بابت همه تخلفات امریکا به شورای امنیت شکایت میکردیم. ما میتوانستیم بابت خروج امریکا از برجام به طرق قانونی از آن شکایت کنیم و کما اینکه شکایتی نیز شد و حکم اولیه خوبی اخذ کردیم. وقتی امریکا آن را اجرا نکرد و ما برای عدم اجرا به شورای امنیت شکایت میکردیم و قطعنامه ای میگرفتیم، میتوانستیم با وضع بهتری به رابطه اقتصادی با کشورهای دیگر ادامه دهیم و به نوعی کشورها از فشارها خلاص میشدند. اکنون نیز باید وزارت امور خارجه به دقت بررسی کند که کدام اقدامات میتواند دولت جدید را به توافق و بازگشت به برجام نزدیکتر کند و روی این بخش با تمرکز بیشتری جلو برود تا از تحریم رها شویم.
یا در مورد اف ای تی اف، با آنکه داوطلبانه در حال اجرای مفاد آن هستیم، مشخص نیست که چرا کاری کردهایم که در لیست سیاه قرار گرفتهایم و این مسأله شرایط را سختتر کرده است. اما باید روی این مشکلات اقتصاد کشور تمرکز بیشتری داشته باشیم و تحریمها را به هر طریقی برداریم. اگر تحریمها برداشته نشود، با این میزان از صادرات نفت و با این هزینههای بالای ناشی از تحریم، ما نمیتوانیم قدرت نفتی جهان همراستا با حجم ذخایر هیدروکربوری خود باشیم و در نهایت نمیتوانیم در تحولات نقش داشته باشیم؛ میتوانیم در داخل اوپک یارگیری کنیم اما کسی حاضر نیست که با شاخ گاو خودش را در بیندازد.
اکنون شنیده میشود که چین ظرف یک تا 2 سال آینده میخواهد قدرت برتر پالایشی جهان شود. این یعنی به نفت نیاز دارد، اما اگر تحریمها باقی بماند سهم گرفتن از این بازار جدید برای ایران سخت و حتی غیرممکن خواهد بود. همزمان با تلاش برای برداشتن تحریمها باید برای سهمگیری از چنین بازارهایی تلاش کنیم و همینطور اگر قرار است قرارداد بلندمدتی با چین امضا کنیم به این مسائل نیز توجه داشته باشیم و قراردادی با پشتوانه اجرایی به امضا برسانیم.
خبرنگار
با نزدیک شدن به سال 2021 میلادی، تحولاتی در بازار جهانی نفت خام در حال شکلگیری است که ممکن است بازار امیدوار به بهبود را ظرف چند روز ناامید و قرمزپوش کند. در روزهای اخیر، با اعلام خبر کشف واکسن کرونا، نفت خام در اوج 9 ماهه خود یعنی در محدوده 45 تا 46 دلار برای هر بشکه قرار گرفت و بازار نیز امیدوار شده که اوپک پلاس کاهش تولید تاریخی خود را در سطح 7.6 میلیون بشکه در روز برای 3 تا 6 ماه دیگر تمدید کند؛ در مقابل اما، تازهترین آمار مؤسسه ابتکار دادههای نفتی (جودی) نشان میدهد که عربستان -بنا بر گزارشهای اعلامی خود- در حال تخطی از سهمیه است و در ماه سپتامبر تولیدی برابر با مدت مشابه سال گذشته داشته است. امارات و کویت نیز ارسال داده به «جودی »را متوقف کردهاند، البته وزیر انرژی امارات متحده عربی اخیراً در مصاحبهای اعلام کرده که کشورش عضو متعهد اوپک است؛ اما این ظن که عربستان و متحدانش در حال عبور از سهمیهها هستند، ممکن است که قیمتها را ریزشی کند. آمار جودی نشان میدهد که تولید نفت خام عربستان در 9 ماه نخست 2020 تنها 4.5 درصد کمتر از مدت مشابه سال قبل بوده است، اما اگر این اعداد صحیح باشد و به عبارتی عددسازی نباشد؛ چرا پیشگامان اجرای توافقهای کاهش تولید، در افزایش آن پیشقدم شده اند؟ سید مهدی حسینی کارشناس ارشد نفت در گفتوگو با «ایران» به این سؤال پاسخ میدهد و از ملزومات این روزهای ایران برای حضور مؤثرتر در بازار نفت میگوید.
به نظر شما چرا عربستان در حال رساندن سطح تولید خود به ارقام بالای
9 میلیون بشکه در روز است؟ آیا تقاضا در بازار کرونا زده نفت در حال احیاست؟
خیر. با وجود ادعای کشف واکسن، هنوز جهان در بحران کاهش تقاضای انرژی ناشی از شیوع کووید19 بسر میبرد و به نظر اتفاق دیگری در حال رخ دادن است. سابقه تاریخی عربستان در 6 دهه فعالیت اوپک خیلی خوب بوده و جز معدود کشورهایی بوده که همواره سهمیه را رعایت کرده و تخلف نداشته است. حتی عربستان از دیگر اعضا همواره پایبندی به توافق را خواسته و آنها را به نوعی بازخواست میکرده است. اینکه امروز اعلام میکند تولیدش را به بیش از 9 میلیون بشکه در روز رسانده، شاید همراستا با تغییر سیاستی باشد که عربستان در همه زمینهها در حال انجام است؛ از زمینههای اجتماعی تا سیاست، عربستان میخواهد که قدرت منطقه باشد و وقتی به نفت میرسیم، بازهم این برتریجویی دیده میشود؛ به عقیده من، عربستان میخواهد در کنار دو عضو دیگر بازار یعنی امریکا و روسیه تبدیل به بازیگران اصلی شود و بعید نیست که به دنبال تضعیف نقش اوپک و جایگزین کردن خودش باشد. وقتی از عربستان صحبت میشود، متحدان آن یعنی چند کشور عربی دیگر مانند امارات و کویت نیز در میان هستند و این قدرت بزرگی است.
به نظرتان اوپک به مرور دچار فروپاشی میشود؟
اوپک سازمان جهان سومی هاست که در طول عمر خود بسیار خوب عمل کرده است و هر گاه تلاطمی در بازار شکل گرفته به بهترین شکل از ثبات بازار حمایت کرده است؛ شاید برخی از اعضا بدشان نیاید که این سازمان کنار گذاشته شود. امریکا هم بارها نشان داده که علاقهمند به وجود چنین سازمانی نیست و میخواهند که متحد وفادارشان یعنی عربستان نیز در کنارشان باشد. روسیه نیز همیشه نشان داده که اهل معامله است و این سه با ظرفیت تولیدی که در اختیار دارند میتوانند بخوبی بازار را مطابق میل خود جلو ببرند.
اما با احتمال آنکه عربستان از آسیب دیدن اوپک ناراضی نیست و میخواهد خودش کنترل کننده بازار باشد، هنوز راههایی برای حفظ آن وجود دارد.
پیشنهادتان چیست؟
ایران الان در تحریم بسر میبرد و توان تولیدی کافی برای ایفای نقش برجسته در بازار ندارد اما هنوز قدرت تاریخی و سنتی خود را دارد. ما باید در میان کشورهای تولیدکننده نفت یارگیری کنیم و برای حفظ اوپک از حالا هوشیار باشیم. ضمن آنکه با توجه به روزنههای امید شکل گرفته، باید برای لغو تحریمها نیز با هوشمندی بیشتری جلو برویم تا به قدرتی که از تعداد بشکههای نفت تولیدی شکل میگیرد، مجدداً دست پیدا کنیم. متأسفانه ما در ایران نیز با تندروهایی مواجهیم که میگویند «چرا در اوپک بمانیم؟» اما باید به خاطر بسپاریم که ما حتی در صورت لغو تحریمها و افزایش تولید روزانه نفت کشور از حدود 2 میلیون بشکه فعلی به 4 میلیون بشکه سابق، دیگر قدرت برتر بازار نفت نیستیم؛ اما در اوپک و در کنار دیگر بازیگران بازار مانند عربستان و عراق میتوانیم نقشی تأثیرگذارتر داشته باشیم. وزیر نفت بارها روی این مسأله به درستی تأکید داشته که ماندن با کشورهای دیگر مانند عربستان در اوپک و همراهی با آنها بهتر از آن است که قیمت نفت چندین دلار ریزش داشته باشد و در اوپک دعوا چاره کار نیست.
به نظرتان انتخابات اخیر ریاست جمهوری امریکا در تصمیم عربستان برای افزایش تولید نقشی نداشته است؟
عربستان خوب یاد گرفته است که با امریکا چگونه رفتار کند. وقتی فهمید که یک تاجر به نام ترامپ رئیسجمهوری امریکا شده است، با وعده توسعه اقتصادی بر دو موضوع نفت و اسلحه تمرکز بیشتری کرد و شرایط را به گونهای پیش برد که اولین سفر خارجی ترامپ به عربستان بود و قرارداد بزرگ خرید اسلحه امضا کرد؛ خیلی مهم است که اولین سفر رئیس جمهوری امریکا به عربستان باشد. سعودیها بلدند که با صرف پول همه را با خود متحد و علیه ما کنند. الان در هند که یکی از بازارهای ما بوده، در حال سرمایهگذاری پالایشگاهی هستند؛ در پاکستان نیز سرمایهگذاری را افزایش دادهاند و با پول خیلی خوب بازی میکنند. با همین نگاه نیز با «جو بایدن» روابطشان را تنظیم میکنند و جلو میبرند. آنها شنیدهاند که بایدن وعده بازگشت برجام را داده است و هر کاری انجام میدهند تا ما را در منطقه تضعیف کنند و اگر هم قرار به برداشته شدن تحریمها باشد، تمام تلاششان را میکنند که هرچه میتوانند این موضوع را به تأخیر بیندازند. عربستان شعار نمیدهد؛ عمل میکند.
فکر میکنید که در شرایط حساس کنونی، ایران باید چه اقداماتی انجام دهد که به بازار نفت بازگردد و یکی از بازیگران اصلی باشد؟
نخست آنکه باید به هر طریقی که منافع ملی را نیز حفظ میکند، تحریمها برداشته شود. این مسأله مربوط به امروز و فردا نیست که بگوییم ما برای فردا آماده مذاکره با امریکا هستیم و تحریمها را یک شبه برمی داریم. معتقدم که از سال 1397 و پس از خروج امریکا از برجام باید بابت همه تخلفات امریکا به شورای امنیت شکایت میکردیم. ما میتوانستیم بابت خروج امریکا از برجام به طرق قانونی از آن شکایت کنیم و کما اینکه شکایتی نیز شد و حکم اولیه خوبی اخذ کردیم. وقتی امریکا آن را اجرا نکرد و ما برای عدم اجرا به شورای امنیت شکایت میکردیم و قطعنامه ای میگرفتیم، میتوانستیم با وضع بهتری به رابطه اقتصادی با کشورهای دیگر ادامه دهیم و به نوعی کشورها از فشارها خلاص میشدند. اکنون نیز باید وزارت امور خارجه به دقت بررسی کند که کدام اقدامات میتواند دولت جدید را به توافق و بازگشت به برجام نزدیکتر کند و روی این بخش با تمرکز بیشتری جلو برود تا از تحریم رها شویم.
یا در مورد اف ای تی اف، با آنکه داوطلبانه در حال اجرای مفاد آن هستیم، مشخص نیست که چرا کاری کردهایم که در لیست سیاه قرار گرفتهایم و این مسأله شرایط را سختتر کرده است. اما باید روی این مشکلات اقتصاد کشور تمرکز بیشتری داشته باشیم و تحریمها را به هر طریقی برداریم. اگر تحریمها برداشته نشود، با این میزان از صادرات نفت و با این هزینههای بالای ناشی از تحریم، ما نمیتوانیم قدرت نفتی جهان همراستا با حجم ذخایر هیدروکربوری خود باشیم و در نهایت نمیتوانیم در تحولات نقش داشته باشیم؛ میتوانیم در داخل اوپک یارگیری کنیم اما کسی حاضر نیست که با شاخ گاو خودش را در بیندازد.
اکنون شنیده میشود که چین ظرف یک تا 2 سال آینده میخواهد قدرت برتر پالایشی جهان شود. این یعنی به نفت نیاز دارد، اما اگر تحریمها باقی بماند سهم گرفتن از این بازار جدید برای ایران سخت و حتی غیرممکن خواهد بود. همزمان با تلاش برای برداشتن تحریمها باید برای سهمگیری از چنین بازارهایی تلاش کنیم و همینطور اگر قرار است قرارداد بلندمدتی با چین امضا کنیم به این مسائل نیز توجه داشته باشیم و قراردادی با پشتوانه اجرایی به امضا برسانیم.
بررسی جزئیات و پیشبینی ارقام بودجه 1400 در نشستهای فوق العاده دولت
دخل و خرج 1400
- کف حقوق کارکنان رسمی و پیمانی و بازنشستگان و وظیفه بگیران ۳.۵ میلیون تومان در ماه میشود
- ارز ۴۲۰۰ تومانی تخصیصی برای واردات کالاهای اساسی ادامه مییابد
- املاک مسکونی و تجاری با ارزش۲۰ میلیارد تومان به بالا وخودروهای سواری با ارزش ۲ میلیارد تومان به بالا مشمول مالیات بر دارایی سالانه میشود
- سقف معافیت مالیاتی حقوق ۴ میلیون تومان در ماه خواهد بود
گروه اقتصادی | در سالهای 98 و 99، ارز 4200 تومانی کالاهای اساسی از محل درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت خام، میعانات گازی و خالص گاز اختصاص مییافت، اما براساس پیشنویس لایحه بودجه 1400، ارز 4200 تومانی در سال آینده فقط از محل درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت خام تأمین میشود.
لایحه بودجه سال 1400 اوایل هفته گذشته توسط سازمان برنامه و بودجه به دولت تقدیم شد و بررسی این لایحه در جلسات هیأت دولت از چهارشنبه هفته قبل آغاز شد. پیشاز این، حسن روحانی رئیسجمهوری تأکید کرده بود که بودجه ۱۴۰۰ با محورهای اصلاح ساختار بودجه، اقتصاد مقاومتی و شیوههای مقابله با کرونا، تنظیم خواهد شد و چارچوب بودجه سال «بر کاهش هزینهها، افزایش درآمدها، کاهش تصدی گریهای دولت، توسعه دولت الکترونیک، قطع وابستگی مستقیم بودجه به نفت، رونق و جهش تولید و اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی استوار شده است.»
هفته گذشته نیز محمدباقرنوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، کلیاتی از پیشنویس لایحه بودجه تقدیمی این سازمان به دولت را اعلام کرد. بهگفته نوبخت بودجه 1400 تأمین منابع بودجه از سه محل نفت، مالیات و انتشار اوراق مالی است.
بر اساس پیشنهاد سازمان برنامه و بودجه، تداوم تخصیص ارز 4200 تومانی به کالاهای اساسی، پیشنهاد ارز ۱۱ هزار تومانی و نفت ۴۰ دلاری در لایحه بودجه ۱۴۰۰ از مهمترین محورهای بودجه سال آینده است. لایحه بودجه پساز بررسی در دولت قرار است در مهلت قانونی و پیش از ۱۵ آذرماه به مجلس ارائه شود.
ادامه تأمین ارز 4200 تومانی
بعد از خروج امریکا از برجام و افزایش نرخ ارز، دولت برای کنترل قیمت کالاهای اساسی، ارز با نرخ دولتی 4200 تومانی را برای تأمین کالاهای اساسی اختصاص داد و تأمین این ارز توسط دولت در بودجه سالهای 98 و99 گنجانده شد. اکنون پیشنویس لایجه بودجه سال آینده که دولت در حال بررسی آن است، نشان میدهد ارز 4200 تومانی کالاهای اساسی همچنان در بودجه آورده شده و سال 1400 نیز کالاهای اساسی با ارز 4200 تومانی تأمین میشود.
اما تفاوت تأمین ارز 4200 تومانی سال آینده نسبت به امسال و سال 98 در محل تأمین این ارز است. در حالی که در سالهای 98 و 99، ارز 4200 تومانی کالاهای اساسی از محل درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت خام، میعانات گازی و خالص گاز اختصاص مییافت، براساس پیشنویس لایحه بودجه 1400، دولت قصد دارد ارز 4200 تومانی در سال آینده را صرفاً از محل درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت خام تأمین کند.
در جزء 1 بند «ب» تبصره 1 پیشنویس این لایحه آمده است: «سقف منابع حاصل از ارزش صادرات نفت مندرج در ردیف 210101 جدول شماره (5) این قانون معادل............. ریال تعیین و معادل ارزی آن صرف واردات کالاهای اساسی، نهادههای دامی و دارو و تجهیزات پزشکی میشود».
آنطور که خبرگزاری فارس گزارش داده میزان ارز 4200 تومانی تخصیص یافته در سال 98، حدود 15 میلیارد دلار بود و امسال هم این رقم قرار بود 10.5 میلیارد دلار باشد ولی طبق مصوبه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت در اردیبهشت ماه امسال، این رقم به 9 میلیارد دلار کاهش یافته است. در پیشنویس لایحه بودجه 1400 که توسط سازمان برنامه و بودجه تهیه شده است، جای رقم ریالی منابع حاصل از ارزش صادرات نفت، نقطه چین (خالی) گذاشته شده که نشان میدهد این رقم تا زمان تحویل لایحه بودجه به دولت در این سازمان نهایی نشده است و در زمان تحویل لایحه به مجلس، رقم آن مشخص میشود.
معافیت ماهانه مالیات حقوق 4 میلیون تومان
موضوع دیگری که هر سال در ارقام بودجه مورد توجه قرار میگیرد بحث معافیت مالیاتی حقوق کارمندان است. براساس جزئیات پیشنویس لایحه بودجه سال آینده، سقف معافیت مالیات حقوق کارکنان دولتی و خصوصی، بهطور سالانه 48 میلیون تومان در نظر گرفته شد. طبق جزئیات پیشنویس لایحه بودجه سال 1400، سقف معافیت مالیاتی حقوق کارکنان دولتی و غیردولتی برای سال 1400، 48 میلیون تومان و ماهانه تا 4 میلیون تومان خواهد بود.
براساس جزء ۵ تبصره ۱۲ لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ سقف معافیت مالیاتی موضوع ماده ۸۴ قانون مالیات های مستقیم در سال ۱۴۰۰ سالانه 48 میلیون تومان تعیین میشود.بر این اساس، نرخ مالیات بر درآمد حقوق کارکنان دولتی و غیردولتی اعم از حقوق و مزایای فوقالعاده، موضوع ماده ۸۵ قانون مالیاتهای مستقیم بهصورت مازاد بر مبلغ مذکور تا یک و نیم برابر آن مشمول مالیات سالانه ده درصد و نسبت به مازاد یک و نیم برابر تا دو و نیم برابر آن مشمول مالیات سالانه پانزده درصد و نسبت به مازاد دو و نیم برابر تا چهار برابر آن مشمول مالیات سالانه بیست درصد و نسبت به مازاد چهار برای مشمول مالیات بیستوپنج درصد اصلاح میگردد. براساس پیشنویس لایحه بودجه، تبصرههای ۱ و ۲ قانون اصلاح ماده ۱۲ قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۹۶/۴/۲۷ به قوت خود باقی است.
میزان معافیت مالیات سالانه مستغلات اشخاص فاقد درآمد موضوع ماده ۵۷قانون مالیاتهای مستقیم و مالیات بر درآمد مشاغل موضوع ماده ۱۰۱ قانون مالیاتهای مستقیم، سالانه به مبلغ 36 میلیون تومان اصلاح میشود.
دولت برای سالجاری و طبق قانون بودجه سقف معافیت مالیاتی حقوق کارکنان را در سال ۳۶ میلیون تومان و در ماه سه میلیون و ۶۰۰ تومان تعیین کرده بود که در سال آینده این سقف ۴۰۰ هزار تومان افزایش پیدا میکند.
برای افزایش حقوق کارکنان در سال آینده نیز رشد متوسط ۲۵ درصدی در نظر گرفته شده است. سازمان امور مالیاتی در گزارشی اعلام کرده که شش ماهه نخست سال بیش از 5545 میلیارد تومان از حقوق کارکنان بخش عمومی و 5233 میلیارد تومان از بخش خصوصی مالیات اخذ کرده است.
3.5 میلیون تومان کف حقوق کارمندان و بازنشستگان
براساس پیشنویس لایحه بودجه 1400 کف حقوق بازنشستگان در سال آینده بالغ بر 3 میلیون و 500 هزار تومان در لایحه بودجه پیشنهاد شد. بر این اساس کف حقوق کارمندان و بازنشستگان 3.5 میلیون تومان میشود که نسبت به سالجاری 25 درصد افزایش دارد.
براساس جزء 4 بند الف تبصره 12 لایحه بودجه سال 1400 که هیأت دولت در حال بررسی و تصویب آن است، ذکر شده کف حقوق کارکنان دولتی، قرارداد کارمعین و حقوق بازنشستگان کمتر از 3.5 میلیون تومان در ماه نباشد.
در قانون بودجه امسال کف حقوق بازنشستگان و کارمندان دولتی اعم از رسمی، پیمانی و کارمعین کمتر از 2.8 میلیون تومان در ماه نبود. بنابراین در لایحه بودجه سال آینده میزان افزایش کف حقوق گروههای یاد شده 25 درصد است.
رشد 53 درصدی تسهیلات از صندوق توسعه
سازمان برنامه و بودجه کشور در لایحه بودجه سال 1400 به دولت پیشنهاد داده برای برخی تعهدات بودجهای 4.2 میلیارد یورو از منابع ورودی سال 1400 صندوق توسعه ملی تسهیلات ارزی پرداخت شود که نسبت به مصوب امسال 53 درصد رشد دارد.
طبق بند ه تبصره 4 بودجه سال 1400 به دولت اجازه داده میشود، مبلغ چهار میلیارد و دویست و هشتاد و دو میلیون یورو از منابع ورودی سال 1400 صندوق توسعه ملی را بهصورت تسهیلات ارزی با تضمین دولت برداشت کند.
طبق این جزئیات تا سقف یک میلیارد یورو نیز مجدداً در سال آینده برای هزینههای مدیریت و مقابله با شیوع ویروس کرونا پیشنهاد شده است. امسال یک میلیارد یورو از سوی دولت در شورای عالی سران قوا مطرح شده و با تأیید رهبر معظم انقلاب در حال پرداخت است.
همچنین بخشی از اعتبارات دستگاههای اجرایی از محل تسهیلات ارزی در نظر گرفته شده است. منابع ارزی صندوق توسعه ملی براساس ارز نیمایی محاسبه میشود که در بودجه سالجاری 2.7 میلیارد یورو معادل 41900 میلیارد تومان مصوب شده بود که عملکرد آن در شش ماهه 1586 میلیارد تومان بوده است.
البته تمامی این اعداد و ارقام بعد از ارائه لایحه بودجه به مجلس باید نهایی و تصویب شود.
لایحه بودجه سال 1400 اوایل هفته گذشته توسط سازمان برنامه و بودجه به دولت تقدیم شد و بررسی این لایحه در جلسات هیأت دولت از چهارشنبه هفته قبل آغاز شد. پیشاز این، حسن روحانی رئیسجمهوری تأکید کرده بود که بودجه ۱۴۰۰ با محورهای اصلاح ساختار بودجه، اقتصاد مقاومتی و شیوههای مقابله با کرونا، تنظیم خواهد شد و چارچوب بودجه سال «بر کاهش هزینهها، افزایش درآمدها، کاهش تصدی گریهای دولت، توسعه دولت الکترونیک، قطع وابستگی مستقیم بودجه به نفت، رونق و جهش تولید و اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی استوار شده است.»
هفته گذشته نیز محمدباقرنوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، کلیاتی از پیشنویس لایحه بودجه تقدیمی این سازمان به دولت را اعلام کرد. بهگفته نوبخت بودجه 1400 تأمین منابع بودجه از سه محل نفت، مالیات و انتشار اوراق مالی است.
بر اساس پیشنهاد سازمان برنامه و بودجه، تداوم تخصیص ارز 4200 تومانی به کالاهای اساسی، پیشنهاد ارز ۱۱ هزار تومانی و نفت ۴۰ دلاری در لایحه بودجه ۱۴۰۰ از مهمترین محورهای بودجه سال آینده است. لایحه بودجه پساز بررسی در دولت قرار است در مهلت قانونی و پیش از ۱۵ آذرماه به مجلس ارائه شود.
ادامه تأمین ارز 4200 تومانی
بعد از خروج امریکا از برجام و افزایش نرخ ارز، دولت برای کنترل قیمت کالاهای اساسی، ارز با نرخ دولتی 4200 تومانی را برای تأمین کالاهای اساسی اختصاص داد و تأمین این ارز توسط دولت در بودجه سالهای 98 و99 گنجانده شد. اکنون پیشنویس لایجه بودجه سال آینده که دولت در حال بررسی آن است، نشان میدهد ارز 4200 تومانی کالاهای اساسی همچنان در بودجه آورده شده و سال 1400 نیز کالاهای اساسی با ارز 4200 تومانی تأمین میشود.
اما تفاوت تأمین ارز 4200 تومانی سال آینده نسبت به امسال و سال 98 در محل تأمین این ارز است. در حالی که در سالهای 98 و 99، ارز 4200 تومانی کالاهای اساسی از محل درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت خام، میعانات گازی و خالص گاز اختصاص مییافت، براساس پیشنویس لایحه بودجه 1400، دولت قصد دارد ارز 4200 تومانی در سال آینده را صرفاً از محل درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت خام تأمین کند.
در جزء 1 بند «ب» تبصره 1 پیشنویس این لایحه آمده است: «سقف منابع حاصل از ارزش صادرات نفت مندرج در ردیف 210101 جدول شماره (5) این قانون معادل............. ریال تعیین و معادل ارزی آن صرف واردات کالاهای اساسی، نهادههای دامی و دارو و تجهیزات پزشکی میشود».
آنطور که خبرگزاری فارس گزارش داده میزان ارز 4200 تومانی تخصیص یافته در سال 98، حدود 15 میلیارد دلار بود و امسال هم این رقم قرار بود 10.5 میلیارد دلار باشد ولی طبق مصوبه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت در اردیبهشت ماه امسال، این رقم به 9 میلیارد دلار کاهش یافته است. در پیشنویس لایحه بودجه 1400 که توسط سازمان برنامه و بودجه تهیه شده است، جای رقم ریالی منابع حاصل از ارزش صادرات نفت، نقطه چین (خالی) گذاشته شده که نشان میدهد این رقم تا زمان تحویل لایحه بودجه به دولت در این سازمان نهایی نشده است و در زمان تحویل لایحه به مجلس، رقم آن مشخص میشود.
معافیت ماهانه مالیات حقوق 4 میلیون تومان
موضوع دیگری که هر سال در ارقام بودجه مورد توجه قرار میگیرد بحث معافیت مالیاتی حقوق کارمندان است. براساس جزئیات پیشنویس لایحه بودجه سال آینده، سقف معافیت مالیات حقوق کارکنان دولتی و خصوصی، بهطور سالانه 48 میلیون تومان در نظر گرفته شد. طبق جزئیات پیشنویس لایحه بودجه سال 1400، سقف معافیت مالیاتی حقوق کارکنان دولتی و غیردولتی برای سال 1400، 48 میلیون تومان و ماهانه تا 4 میلیون تومان خواهد بود.
براساس جزء ۵ تبصره ۱۲ لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ سقف معافیت مالیاتی موضوع ماده ۸۴ قانون مالیات های مستقیم در سال ۱۴۰۰ سالانه 48 میلیون تومان تعیین میشود.بر این اساس، نرخ مالیات بر درآمد حقوق کارکنان دولتی و غیردولتی اعم از حقوق و مزایای فوقالعاده، موضوع ماده ۸۵ قانون مالیاتهای مستقیم بهصورت مازاد بر مبلغ مذکور تا یک و نیم برابر آن مشمول مالیات سالانه ده درصد و نسبت به مازاد یک و نیم برابر تا دو و نیم برابر آن مشمول مالیات سالانه پانزده درصد و نسبت به مازاد دو و نیم برابر تا چهار برابر آن مشمول مالیات سالانه بیست درصد و نسبت به مازاد چهار برای مشمول مالیات بیستوپنج درصد اصلاح میگردد. براساس پیشنویس لایحه بودجه، تبصرههای ۱ و ۲ قانون اصلاح ماده ۱۲ قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۹۶/۴/۲۷ به قوت خود باقی است.
میزان معافیت مالیات سالانه مستغلات اشخاص فاقد درآمد موضوع ماده ۵۷قانون مالیاتهای مستقیم و مالیات بر درآمد مشاغل موضوع ماده ۱۰۱ قانون مالیاتهای مستقیم، سالانه به مبلغ 36 میلیون تومان اصلاح میشود.
دولت برای سالجاری و طبق قانون بودجه سقف معافیت مالیاتی حقوق کارکنان را در سال ۳۶ میلیون تومان و در ماه سه میلیون و ۶۰۰ تومان تعیین کرده بود که در سال آینده این سقف ۴۰۰ هزار تومان افزایش پیدا میکند.
برای افزایش حقوق کارکنان در سال آینده نیز رشد متوسط ۲۵ درصدی در نظر گرفته شده است. سازمان امور مالیاتی در گزارشی اعلام کرده که شش ماهه نخست سال بیش از 5545 میلیارد تومان از حقوق کارکنان بخش عمومی و 5233 میلیارد تومان از بخش خصوصی مالیات اخذ کرده است.
3.5 میلیون تومان کف حقوق کارمندان و بازنشستگان
براساس پیشنویس لایحه بودجه 1400 کف حقوق بازنشستگان در سال آینده بالغ بر 3 میلیون و 500 هزار تومان در لایحه بودجه پیشنهاد شد. بر این اساس کف حقوق کارمندان و بازنشستگان 3.5 میلیون تومان میشود که نسبت به سالجاری 25 درصد افزایش دارد.
براساس جزء 4 بند الف تبصره 12 لایحه بودجه سال 1400 که هیأت دولت در حال بررسی و تصویب آن است، ذکر شده کف حقوق کارکنان دولتی، قرارداد کارمعین و حقوق بازنشستگان کمتر از 3.5 میلیون تومان در ماه نباشد.
در قانون بودجه امسال کف حقوق بازنشستگان و کارمندان دولتی اعم از رسمی، پیمانی و کارمعین کمتر از 2.8 میلیون تومان در ماه نبود. بنابراین در لایحه بودجه سال آینده میزان افزایش کف حقوق گروههای یاد شده 25 درصد است.
رشد 53 درصدی تسهیلات از صندوق توسعه
سازمان برنامه و بودجه کشور در لایحه بودجه سال 1400 به دولت پیشنهاد داده برای برخی تعهدات بودجهای 4.2 میلیارد یورو از منابع ورودی سال 1400 صندوق توسعه ملی تسهیلات ارزی پرداخت شود که نسبت به مصوب امسال 53 درصد رشد دارد.
طبق بند ه تبصره 4 بودجه سال 1400 به دولت اجازه داده میشود، مبلغ چهار میلیارد و دویست و هشتاد و دو میلیون یورو از منابع ورودی سال 1400 صندوق توسعه ملی را بهصورت تسهیلات ارزی با تضمین دولت برداشت کند.
طبق این جزئیات تا سقف یک میلیارد یورو نیز مجدداً در سال آینده برای هزینههای مدیریت و مقابله با شیوع ویروس کرونا پیشنهاد شده است. امسال یک میلیارد یورو از سوی دولت در شورای عالی سران قوا مطرح شده و با تأیید رهبر معظم انقلاب در حال پرداخت است.
همچنین بخشی از اعتبارات دستگاههای اجرایی از محل تسهیلات ارزی در نظر گرفته شده است. منابع ارزی صندوق توسعه ملی براساس ارز نیمایی محاسبه میشود که در بودجه سالجاری 2.7 میلیارد یورو معادل 41900 میلیارد تومان مصوب شده بود که عملکرد آن در شش ماهه 1586 میلیارد تومان بوده است.
البته تمامی این اعداد و ارقام بعد از ارائه لایحه بودجه به مجلس باید نهایی و تصویب شود.
رؤسای بیمارستانهای تهران میگویند
آمار بستریهای کرونایی در سراشیبی
فریبا خان احمدی
خبرنگار
با گذشت نزدیک به دو ماه از چرخش بسیار نگرانکننده ویروس کرونا و فوق قرمز اعلام شدن پایتخت حالا رؤسای بیمارستانهای سانتر کرونا در تهران از کاهش نسبی ورودی بیماران مبتلا به کووید-19 خبر میدهند. در ادامه حمله مرگبار ویروس کرونا به تهران از اوایل آبان تاکنون تقریباً هیچ روزی نبوده که آمار جانباختگان کمتر از 420 نفر در روز گزارش شود، بهطوری که رکوردهای مرگومیر و مبتلایان در کشور در دو ماه اول پاییز سیاه کرونایی هیچ مشابهی در 9 ماه گذشته و در مدت شیوع ویروس کرونا نداشته است در طول دو ماه گذشته اوضاع شیوع ویروس به قدری در کشور به هم ریخته شد که به اذعان رؤسای بیمارستانها تمام تختهای بستری از بیماران کووید-19 پر شد و دیگر جایی برای بیمار جدید نبود. در این میان با آغاز پیک سوم کرونا و در ادامه روزهای تلخ کرونایی طرح استفاده اجباری ماسک در تمام فضاهای عمومی و تعطیلی برخی تجمعات از نیمه دوم مهر ماه تدبیری بود که به دنبال کاهش بسیار نگرانکننده رعایت پروتکلهای بهداشتی در فضاهای عمومی و افزایش نگرانکننده آمار ابتلا و تکمیل ظرفیت تختهای بستری در بیمارستانهای پایتخت اتخاذ شد. بعد از آن در پی هشدارهای مکرر مسئولان از روند افزایشی مرگومیرها و اعمال برخی محدودیتها میزان استفاده از ماسک در اماکن عمومی و فضاهای سربسته از جمله پاساژها، اتوبوس و مترو و مراکز اداری و بانکها به بیش از 80 درصد رسید. در همین زمینه بود که فرمانده ستاد عملیاتی مقابله با کرونا در کلانشهر تهران اعلام کرد چنانچه استفاده از ماسک به بالای 80 درصد برسد و مردم از شرکت در تجمعات و مراسم عروسی و عزا پرهیز کنند آمار ابتلا در یک ماه آینده روند کاهشی خواهد داشت. البته با ادامه چرخش نگرانکننده ویروس در سطح جامعه، ستاد ملی مقابله با کرونا تصمیم به تعطیلی دو هفتهای و اعمال محدودیتهای سختگیرانهتر در تهران و 260 شهر قرمز و شهرهای نارنجی و زرد گرفت تا حلقه محاصره ویروس را تنگتر کند. مطابق آنچه دستاندرکاران نظام سلامت میگویند باید حداقل دو هفته منتظر باشیم تا نتایج و آثار این طرح مشخص شود. با این حال با رؤسای بیمارستانهای پایتخت درباره اثر بخشی شیوههای کنترل قبلی و روند نزولی بیماری کووید-19 در تهران گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
رؤسای بیمارستانهای سینا، امام خمینی (ره)، فیروزگر و رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری در گفتوگو با «ایران» از کاهش ورودی بیماران مبتلا به کووید-19 به این بیمارستانهای معین در تهران خبر میدهند با این حال آنها تأکید دارند هنوز نمیتوان با قاطعیت درباره چرایی کاهش موارد بستری در مراکز درمانی اظهارنظر دقیقی ارائه داد چرا که عوامل مختلفی در علت کاهش مراجعه بیماران به مرکز درمانی دخالت دارد و هنوز قضاوت در اینباره که روند جزئی کاهشی به محدودیتهای 20 آبان (تعطیلی اصناف از ساعت 6 عصر به بعد) و محدودیتهای اخیر ربط دارد خیلی زود است و حداقل باید دو تا سه هفته منتظر بمانیم تا نتایج و آثار این محدودیتها را ببینیم اما بدون شک محدودیتهای قبلی از جمله استفاده اجباری از ماسک و پرهیز از برگزاری تجمعات و همچنین افزایش اطلاعرسانیها و میزان مشارکت مردم در رعایت پروتکلهای بهداشتی در سیر نزولی مراجعه بیماران به بیمارستانها بیتأثیر نبوده است.
تاثیر استفاد ه از ماسک و مشارکت عمومی در تغییر آمار بستری ها
رئیس بیمارستان سینا به «ایران» میگوید: روند کاهش آمار مراجعه به تریاژ بیمارستان از 8 روز پیش شروع شد یعنی اگر یک هفته پیش روزانه 100 نفر در بیمارستان سینا تریاژ (ویزیت) میشدند اکنون این عدد به 50 نفر در روز رسیده است.
دکتر محمد طالبپور میافزاید: 10 روز پیش روزانه 16 الی 17 بیمار بستری داشتیم. طبق آخرین آمار بستری (یکشنبه دوم آذر) تعداد بیمار بستری 7 نفر بود که نشان میدهد موارد بستری بیش از 50درصد کاهش داشته است. او درباره چرایی کاهش آمار ورودی بیماران به بیمارستان سینا عنوان میکند: ما نمیتوانیم به راحتی این مسأله را تحلیل کنیم شاید یک دلیلش افزایش استفاده از ماسک در سطح جامعه باشد یا اینکه برخی از بیماران سفر رفتند و ممکن است چند روز بعد با حال بد دوباره مراجعه کنند. با توجه به اینکه بیمارستان ما در میدان حسنآباد و بافت قدیمی شهر است ممکن است برخی به دلیل مشکلات مالی مراجعه نکنند.
دکتر طالبپور در ادامه به وضعیت تختها هم اشاره میکند و میگوید: ما 140 تخت بیمارستان سینا را برای کرونا اختصاص دادیم هماینک 115 بیمار بستری و 28 تخت خالی داریم در حالی که 10 روز پیش حتی یک تخت خالی هم نداشتیم همه کادر درمان استرس داشتیم مریض بعدی را کجا باید بستری کنیم؟ هر چند که تختهای آیسییو همچنان پر است ولی همچنان معتقدم که مردم متوجه شدهاند چنانچه سهلانگاری و سادهانگاری کنند آمار ابتلا و فوتی ها بالا میرود.
رئیس بیمارستان سینا به این نکته هم تأکید میکند که اگرچه سیاست اعمال تعطیلیها از سوی دولت نمیتواند دائمی باشد ولی یک حسن قابلتوجه آن این است که عدد و رقم مرگومیر و ابتلا را کاهش خواهد داد و بدین ترتیب بعد از بازگشاییها افراد با آرامش خاطر بیشتری بهداشت را رعایت خواهند کرد.
به باور دکتر طالبزاده کاهش آمار مراجعه بیماران به بیمارستانها پیام مثبتی است و انگیزه و مشارکت مردم را در رعایت محدودیتهای جدید کرونایی و فاصلهگذاری اجتماعی و رعایت بهداشت فردی جدیتر میکند.
به گفته او، علاوه بر کاهش روند بستری همچین تعداد مرگومیر هم به نسبت 10 روز پیش کنترل شده است یعنی اینگونه نیست که بیماران بیمحابا بدحال شوند به هر حال منحنی مرگومیر هم رو به کاهش نسبی است و هیچ تفسیری نمیتوان داشت شاید علت را باید در سیاستهای یک ماه گذشته جستوجو کرد از جمله اجباری شدن استفاده از ماسک، رایگان شدن درمان کرونا در مراکز درمانی و تسهیل بستری تأثیرگذار باشد.
مراجعات بیماران روند کاهشی داشته است
رئیس بیمارستان امام خمینی (ره) نیز در اینباره به «ایران» میگوید: مراجعه بیماران به بیمارستان امام روند کاهشی داشته و ظرفیت پذیرش بیماران نسبت به قبل بهتر شده است البته اینکه بخواهیم این روند کاهش بستری را به کل بیمارستانهای تهران تعمیم دهیم نیاز به کار پژوهشی دارد اما برداشت من به عنوان تئوری یا فرضیه این است که احتمالاً کاهش مراجعه بیماران به دلیل توجه به اصول پیشگیری، رعایت بهداشت و فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک در دو تا سه هفته گذشته است.
دکتر خسرو صادقنیت در ادامه می افزاید: رقم ورودی بیمارستان ما در دو تا سه هفته گذشته روزانه به بالای 250 نفر هم میرسید. اما آخرین اطلاعاتمان نشان میدهد که رقم مریضهای ورودی ما به زیر 150 نفر طی چند روز گذشته رسیده که کاهش خیلی واضحی را شاهد هستیم و این اتفاق مهمی است که در چند روز اخیر افتاده است.
او با بیان اینکه در موج سوم کرونا تعداد مریضهای بدحال نسبت به دو موج قبلی بیشتر است عنوان میکند: احتمالاً یکی از دلایل کاهش آمار مراجعه به بیمارستان گسترش درمانهای سرپایی هم باشد حتی برخی افراد به دلیل درمانهای فردی و خوددرمانی دیر به مرکز درمانی مراجعه میکنند اگرچه ثابت شده هر اندازه بیماران دیرتر به بیمارستان مراجعه کنند نتیجه درمان ضعیفتر میشود مراجعه بموقع میزان مرگومیر را به زیر 2 درصد کاهش میدهد.
رئیس بیمارستان امام خمینی تأکید میکند: کاهش موارد بستری در بیمارستان امام نیاز به تحقیق علمی دارد و اینکه بگوییم این روند ربطی به محدودیتهای قبلی نداشته را هم نه تأیید و نه رد میکنم باید اپیدمیولوژیستها در این باره نظر بدهند ولی به هر حال آمار بالای مرگومیر نگرانی مردم را افزایش داده و باعث شده محدودیتها و رعایت پروتکلها را جدی بگیرند از طرفی آموزشها نیز تأثیرگذار بوده.
از روزی 260 بیمار به 200 نفر رسیدیم
رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری کاهش میزان بستری بیماران کووید-19 را در این بیمارستان معین تأیید و عنوان میکند: قبلاً روزانه 260 بیمار به بیمارستان مسیح دانشوری مراجعه می کردند ولی در سه تا چهار روز گذشته روزی 200 نفر مراجعه کرده اند.
دکتر پیام طبرسی میافزاید: با قاطعیت نمیتوان درباره علت کاهش ورودیها اظهارنظر کرد شاید شرایط جوی و برف و باران و محدودیت های کرونایی موجب شده تا رفتوآمد به این بیمارستان کم شود. با این حال تختها همچنان پر است و فعلاً با کاهش ورودی مدیریت بیماران بهتر از قبل شده است.
او معتقد است نتیجه اعمال محدودیت های تازه هنوز خودش را نشان نداده ولی شهر خیلی شلوغ است و زمانی این محدودیتها اثربخش خواهد بود که به طور محسوسی ارتباطات اجتماعی کمتر شود.
کاهش بستریها امید وار کننده است
رئیس بیمارستان فیروزگر تهران نیز به کاهش جزئی میزان بستری بیماران کرونایی اشاره می کند و به «ایران» میگوید: قبلاً روزانه بین 180 تا 280 مریض کرونایی بستری داشتیم هفته پیش تعداد مریضهای بستری ما تا 280 مریض نیز رسید. چند روزی است که تعداد بیماران بستری کمی افت کرده و روزی 240 بستری داریم. کاهش عدد بستری از 280 به 240 در عرض چند روز خبر خوبی است. با این حال همچنان شالوده بیمارستان ما بههم ریخته است و 110 بیمار در آیسیو درگیر کرونا هستند.
به گفته فرهاد زمانی، آمارهای فوتی در کشور بالا رفته و مردم ترسیدهاند برای همین اغلب افراد ماسک میزنند. با وجود آنکه 50 درصد جامعه ماسک استاندارد میزنند، 20 درصد ماسک غیراستاندارد و 20 درصد هم ماسک نمیزنند اما حتی یک نفر فرد آلوده هم برای کل کشور خطرناک است. من از مردم میخواهم صبور باشند چون قطعاً تا سال 1400 واکسن کرونا دست مردم ما هم خواهد رسید تا آن زمان در خانه هایتان را قفل کنید دولت با چه زبانی به شما بگوید خطر جدی است و پروتکل ها را باید دقیق اجرا کنید.
خبرنگار
با گذشت نزدیک به دو ماه از چرخش بسیار نگرانکننده ویروس کرونا و فوق قرمز اعلام شدن پایتخت حالا رؤسای بیمارستانهای سانتر کرونا در تهران از کاهش نسبی ورودی بیماران مبتلا به کووید-19 خبر میدهند. در ادامه حمله مرگبار ویروس کرونا به تهران از اوایل آبان تاکنون تقریباً هیچ روزی نبوده که آمار جانباختگان کمتر از 420 نفر در روز گزارش شود، بهطوری که رکوردهای مرگومیر و مبتلایان در کشور در دو ماه اول پاییز سیاه کرونایی هیچ مشابهی در 9 ماه گذشته و در مدت شیوع ویروس کرونا نداشته است در طول دو ماه گذشته اوضاع شیوع ویروس به قدری در کشور به هم ریخته شد که به اذعان رؤسای بیمارستانها تمام تختهای بستری از بیماران کووید-19 پر شد و دیگر جایی برای بیمار جدید نبود. در این میان با آغاز پیک سوم کرونا و در ادامه روزهای تلخ کرونایی طرح استفاده اجباری ماسک در تمام فضاهای عمومی و تعطیلی برخی تجمعات از نیمه دوم مهر ماه تدبیری بود که به دنبال کاهش بسیار نگرانکننده رعایت پروتکلهای بهداشتی در فضاهای عمومی و افزایش نگرانکننده آمار ابتلا و تکمیل ظرفیت تختهای بستری در بیمارستانهای پایتخت اتخاذ شد. بعد از آن در پی هشدارهای مکرر مسئولان از روند افزایشی مرگومیرها و اعمال برخی محدودیتها میزان استفاده از ماسک در اماکن عمومی و فضاهای سربسته از جمله پاساژها، اتوبوس و مترو و مراکز اداری و بانکها به بیش از 80 درصد رسید. در همین زمینه بود که فرمانده ستاد عملیاتی مقابله با کرونا در کلانشهر تهران اعلام کرد چنانچه استفاده از ماسک به بالای 80 درصد برسد و مردم از شرکت در تجمعات و مراسم عروسی و عزا پرهیز کنند آمار ابتلا در یک ماه آینده روند کاهشی خواهد داشت. البته با ادامه چرخش نگرانکننده ویروس در سطح جامعه، ستاد ملی مقابله با کرونا تصمیم به تعطیلی دو هفتهای و اعمال محدودیتهای سختگیرانهتر در تهران و 260 شهر قرمز و شهرهای نارنجی و زرد گرفت تا حلقه محاصره ویروس را تنگتر کند. مطابق آنچه دستاندرکاران نظام سلامت میگویند باید حداقل دو هفته منتظر باشیم تا نتایج و آثار این طرح مشخص شود. با این حال با رؤسای بیمارستانهای پایتخت درباره اثر بخشی شیوههای کنترل قبلی و روند نزولی بیماری کووید-19 در تهران گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
رؤسای بیمارستانهای سینا، امام خمینی (ره)، فیروزگر و رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری در گفتوگو با «ایران» از کاهش ورودی بیماران مبتلا به کووید-19 به این بیمارستانهای معین در تهران خبر میدهند با این حال آنها تأکید دارند هنوز نمیتوان با قاطعیت درباره چرایی کاهش موارد بستری در مراکز درمانی اظهارنظر دقیقی ارائه داد چرا که عوامل مختلفی در علت کاهش مراجعه بیماران به مرکز درمانی دخالت دارد و هنوز قضاوت در اینباره که روند جزئی کاهشی به محدودیتهای 20 آبان (تعطیلی اصناف از ساعت 6 عصر به بعد) و محدودیتهای اخیر ربط دارد خیلی زود است و حداقل باید دو تا سه هفته منتظر بمانیم تا نتایج و آثار این محدودیتها را ببینیم اما بدون شک محدودیتهای قبلی از جمله استفاده اجباری از ماسک و پرهیز از برگزاری تجمعات و همچنین افزایش اطلاعرسانیها و میزان مشارکت مردم در رعایت پروتکلهای بهداشتی در سیر نزولی مراجعه بیماران به بیمارستانها بیتأثیر نبوده است.
تاثیر استفاد ه از ماسک و مشارکت عمومی در تغییر آمار بستری ها
رئیس بیمارستان سینا به «ایران» میگوید: روند کاهش آمار مراجعه به تریاژ بیمارستان از 8 روز پیش شروع شد یعنی اگر یک هفته پیش روزانه 100 نفر در بیمارستان سینا تریاژ (ویزیت) میشدند اکنون این عدد به 50 نفر در روز رسیده است.
دکتر محمد طالبپور میافزاید: 10 روز پیش روزانه 16 الی 17 بیمار بستری داشتیم. طبق آخرین آمار بستری (یکشنبه دوم آذر) تعداد بیمار بستری 7 نفر بود که نشان میدهد موارد بستری بیش از 50درصد کاهش داشته است. او درباره چرایی کاهش آمار ورودی بیماران به بیمارستان سینا عنوان میکند: ما نمیتوانیم به راحتی این مسأله را تحلیل کنیم شاید یک دلیلش افزایش استفاده از ماسک در سطح جامعه باشد یا اینکه برخی از بیماران سفر رفتند و ممکن است چند روز بعد با حال بد دوباره مراجعه کنند. با توجه به اینکه بیمارستان ما در میدان حسنآباد و بافت قدیمی شهر است ممکن است برخی به دلیل مشکلات مالی مراجعه نکنند.
دکتر طالبپور در ادامه به وضعیت تختها هم اشاره میکند و میگوید: ما 140 تخت بیمارستان سینا را برای کرونا اختصاص دادیم هماینک 115 بیمار بستری و 28 تخت خالی داریم در حالی که 10 روز پیش حتی یک تخت خالی هم نداشتیم همه کادر درمان استرس داشتیم مریض بعدی را کجا باید بستری کنیم؟ هر چند که تختهای آیسییو همچنان پر است ولی همچنان معتقدم که مردم متوجه شدهاند چنانچه سهلانگاری و سادهانگاری کنند آمار ابتلا و فوتی ها بالا میرود.
رئیس بیمارستان سینا به این نکته هم تأکید میکند که اگرچه سیاست اعمال تعطیلیها از سوی دولت نمیتواند دائمی باشد ولی یک حسن قابلتوجه آن این است که عدد و رقم مرگومیر و ابتلا را کاهش خواهد داد و بدین ترتیب بعد از بازگشاییها افراد با آرامش خاطر بیشتری بهداشت را رعایت خواهند کرد.
به باور دکتر طالبزاده کاهش آمار مراجعه بیماران به بیمارستانها پیام مثبتی است و انگیزه و مشارکت مردم را در رعایت محدودیتهای جدید کرونایی و فاصلهگذاری اجتماعی و رعایت بهداشت فردی جدیتر میکند.
به گفته او، علاوه بر کاهش روند بستری همچین تعداد مرگومیر هم به نسبت 10 روز پیش کنترل شده است یعنی اینگونه نیست که بیماران بیمحابا بدحال شوند به هر حال منحنی مرگومیر هم رو به کاهش نسبی است و هیچ تفسیری نمیتوان داشت شاید علت را باید در سیاستهای یک ماه گذشته جستوجو کرد از جمله اجباری شدن استفاده از ماسک، رایگان شدن درمان کرونا در مراکز درمانی و تسهیل بستری تأثیرگذار باشد.
مراجعات بیماران روند کاهشی داشته است
رئیس بیمارستان امام خمینی (ره) نیز در اینباره به «ایران» میگوید: مراجعه بیماران به بیمارستان امام روند کاهشی داشته و ظرفیت پذیرش بیماران نسبت به قبل بهتر شده است البته اینکه بخواهیم این روند کاهش بستری را به کل بیمارستانهای تهران تعمیم دهیم نیاز به کار پژوهشی دارد اما برداشت من به عنوان تئوری یا فرضیه این است که احتمالاً کاهش مراجعه بیماران به دلیل توجه به اصول پیشگیری، رعایت بهداشت و فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک در دو تا سه هفته گذشته است.
دکتر خسرو صادقنیت در ادامه می افزاید: رقم ورودی بیمارستان ما در دو تا سه هفته گذشته روزانه به بالای 250 نفر هم میرسید. اما آخرین اطلاعاتمان نشان میدهد که رقم مریضهای ورودی ما به زیر 150 نفر طی چند روز گذشته رسیده که کاهش خیلی واضحی را شاهد هستیم و این اتفاق مهمی است که در چند روز اخیر افتاده است.
او با بیان اینکه در موج سوم کرونا تعداد مریضهای بدحال نسبت به دو موج قبلی بیشتر است عنوان میکند: احتمالاً یکی از دلایل کاهش آمار مراجعه به بیمارستان گسترش درمانهای سرپایی هم باشد حتی برخی افراد به دلیل درمانهای فردی و خوددرمانی دیر به مرکز درمانی مراجعه میکنند اگرچه ثابت شده هر اندازه بیماران دیرتر به بیمارستان مراجعه کنند نتیجه درمان ضعیفتر میشود مراجعه بموقع میزان مرگومیر را به زیر 2 درصد کاهش میدهد.
رئیس بیمارستان امام خمینی تأکید میکند: کاهش موارد بستری در بیمارستان امام نیاز به تحقیق علمی دارد و اینکه بگوییم این روند ربطی به محدودیتهای قبلی نداشته را هم نه تأیید و نه رد میکنم باید اپیدمیولوژیستها در این باره نظر بدهند ولی به هر حال آمار بالای مرگومیر نگرانی مردم را افزایش داده و باعث شده محدودیتها و رعایت پروتکلها را جدی بگیرند از طرفی آموزشها نیز تأثیرگذار بوده.
از روزی 260 بیمار به 200 نفر رسیدیم
رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری کاهش میزان بستری بیماران کووید-19 را در این بیمارستان معین تأیید و عنوان میکند: قبلاً روزانه 260 بیمار به بیمارستان مسیح دانشوری مراجعه می کردند ولی در سه تا چهار روز گذشته روزی 200 نفر مراجعه کرده اند.
دکتر پیام طبرسی میافزاید: با قاطعیت نمیتوان درباره علت کاهش ورودیها اظهارنظر کرد شاید شرایط جوی و برف و باران و محدودیت های کرونایی موجب شده تا رفتوآمد به این بیمارستان کم شود. با این حال تختها همچنان پر است و فعلاً با کاهش ورودی مدیریت بیماران بهتر از قبل شده است.
او معتقد است نتیجه اعمال محدودیت های تازه هنوز خودش را نشان نداده ولی شهر خیلی شلوغ است و زمانی این محدودیتها اثربخش خواهد بود که به طور محسوسی ارتباطات اجتماعی کمتر شود.
کاهش بستریها امید وار کننده است
رئیس بیمارستان فیروزگر تهران نیز به کاهش جزئی میزان بستری بیماران کرونایی اشاره می کند و به «ایران» میگوید: قبلاً روزانه بین 180 تا 280 مریض کرونایی بستری داشتیم هفته پیش تعداد مریضهای بستری ما تا 280 مریض نیز رسید. چند روزی است که تعداد بیماران بستری کمی افت کرده و روزی 240 بستری داریم. کاهش عدد بستری از 280 به 240 در عرض چند روز خبر خوبی است. با این حال همچنان شالوده بیمارستان ما بههم ریخته است و 110 بیمار در آیسیو درگیر کرونا هستند.
به گفته فرهاد زمانی، آمارهای فوتی در کشور بالا رفته و مردم ترسیدهاند برای همین اغلب افراد ماسک میزنند. با وجود آنکه 50 درصد جامعه ماسک استاندارد میزنند، 20 درصد ماسک غیراستاندارد و 20 درصد هم ماسک نمیزنند اما حتی یک نفر فرد آلوده هم برای کل کشور خطرناک است. من از مردم میخواهم صبور باشند چون قطعاً تا سال 1400 واکسن کرونا دست مردم ما هم خواهد رسید تا آن زمان در خانه هایتان را قفل کنید دولت با چه زبانی به شما بگوید خطر جدی است و پروتکل ها را باید دقیق اجرا کنید.
رئیس پلیس راهور:
صدور ۵ هزار جریمه در طرح ممنوعیت تردد
رئیس پلیس راهور درباره میزان جریمه در طرح تردد جدید گفت: از آغاز اجرای طرح ممنوعیت تردد تاکنون، حدود پنج هزار جریمه در کشور انجام شده و تلاش بر این است که با تذکرات و پیامکها اقدامات خود را انجام دهیم و شاهد کمترین جریمه در این رابطه باشیم. بهگزارش تسنیم؛ سردار سیدکمال هادیانفر درباره اعمال محدودیتهای تردد در مسیرهای بین استانی و اقدامات پلیس راهور در این رابطه اظهار کرد: بلافاصله بعد از ابلاغ ستاد ملی مقابله با کرونا، عوامل پلیس راهور در ساعت 24 بامداد 30 آبان ماه، در هزار و 181 نقطه اعم از ورودی و خروجی شهرهای قرمز و نارنجی مستقر شدند و انجام وظیفه کردند. در دو روز از اجرای طرح، در تمام محورها شاهد کاهش تردد هستیم. در 48 ساعت گذشته به 156 هزار وسیلهنقلیه تذکر دادیم که رانندگان 110 هزار وسیلهنقلیه به این تذکرات تمکین کرده و به مبدأ خود بازگشتند. هادیانفر ادامه داد: بر اساس مصوبات ابلاغ شده به پلیس راهور، در شهرها نیز دوربینها فعال هستند و از ساعت 21 تا چهار صبح اعمال قانون میکنند.
ترافیک پایتخت در ساعات محدودیت ۸۰ درصد کاهش یافت
رئیس پلیس راهور تهران بزرگ گفت: ترافیک پایتخت در ساعات ممنوعیت تردد ۸۰ درصد کاهش یافت. به گزارش ایسنا، سردار محمد حسین حمیدی با بیان اینکه در نخستین شب، این طرح به شکل هشدار و ارشادی اجرا شد، گفت: در این مدت سعی کردیم تا به رانندگان هشدارها و آموزشهای لازم را بدهیم. اما از یکشنبه شب خودروهای غیرمجازی که اقدام به تردد درسطح شهر کرده بودند به وسیله دوربینها و به مبلغ ۲۰۰هزار تومان برای هر شب جریمه شدند.
ترافیک پایتخت در ساعات محدودیت ۸۰ درصد کاهش یافت
رئیس پلیس راهور تهران بزرگ گفت: ترافیک پایتخت در ساعات ممنوعیت تردد ۸۰ درصد کاهش یافت. به گزارش ایسنا، سردار محمد حسین حمیدی با بیان اینکه در نخستین شب، این طرح به شکل هشدار و ارشادی اجرا شد، گفت: در این مدت سعی کردیم تا به رانندگان هشدارها و آموزشهای لازم را بدهیم. اما از یکشنبه شب خودروهای غیرمجازی که اقدام به تردد درسطح شهر کرده بودند به وسیله دوربینها و به مبلغ ۲۰۰هزار تومان برای هر شب جریمه شدند.
گزارشی از کارکرد ستاد تنظیم بازار
چرخ تنظیم ستاد فقط برای کنترل قیمتها میچرخد
مرجان اسلامی فر
خبرنگار
اگر ستاد تنظیم بازار نبود، چه اتفاقی میافتاد؟ ستاد تنظیم بازار باعث گرانی کالاها شده است؟ آیا مصوبات ستاد تنظیم بازار به مرحله اجرا میرسد؟ تا چه زمان ستاد تنظیم بازار میخواهد در بازار مداخله کند؟
سؤالهای از این دست زیاد است. جواب بخش خصوصی در برابر تمام این سؤالات به یک جمله ختم میشود و آن اینکه قیمتهای بازار را باید به عرضه و تقاضا سپرد و هر گونه دخالت، منجر به تنش بیشتر در قیمتها میشود. ولی نگاه دولتیها اینگونه نیست و البته جوابی میدهند که قابل تأمل است. دولتیها میگویند در کالاهایی که تولید رقابتی وجود دارد، دولت کمترین دخالت را در فرآیند قیمتگذاری دارد اما وقتی کالایی انحصاری است باید دولت ورود کند تا در حق مردم اجحاف نشود. اما نگاه کارشناسان حد وسط است. آنها اظهار میکنند که برای عبور از این شرایط یک راهکار وجود دارد و آن اینکه قیمت ها مانند سایر کشورها به عرضه و تقاضا سپرده شود و در این میان دولت با تمام ابزارهایی که دارد بر بازار نظارت کند تا گرانفروشی و سودجویی اتفاق نیفتد.
یک منبع آگاه در وزارت صمت درباره اینکه ستاد تنظیم بازار چرا و تا چه زمان قرار است در فرآیند قیمتگذاری دخالت کند و به نظر میرسد دخالتها منجر به رشد قیمتها شده است به «ایران»، گفت: «ستاد تنظیم بازار مسئول کنترل قیمتها است و زمانی که نرخ ارز و هزینهها افزایش پیدا میکند چارهای جز بازنگری قیمتها نیست، بدین جهت تا زمانی که متغیرهای اثرگذار بر تولید و اقتصاد ثابت نشوند، بازنگری در قیمتها و بررسی درخواستهای تولیدکنندگان ادامه خواهد داشت. زمانی از ستاد تنظیم بازار میتوان انتظار داشت که با درخواست تولیدکنندگان مخالفت کند که شاهد رشد نرخ تورم نباشیم.»
او ادامه داد: «کالاهایی که بهصورت رقابتی تولید نمیشوند فرآیند قیمتگذاری را در ستاد تنظیم بازار طی میکنند. تعداد این کالاها زیاد نیست و محدود به روغن، مرغ و لبنیات است. کالاهایی که رقابتی تولید میشوند، قیمتگذاری آنها توسط تشکل و اتحادیههای تخصصیشان است لذا آنها تلاش میکنند که قیمت کاملاً رقابتی و رو به پایین باشد.»
تا چندی پیش بهدلیل تعدد کارخانجات روغن و اشباع بازار، قیمت روغن خوراکی توسط انجمن تخصصی آن تعیین میشد ولی با افزایش تحریمها و شیوع ویروس کرونا چالشهایی در تأمین روغن خام بهوجود آمد لذا ستاد تنظیم بازار برای آنکه مردم با افزایش ناگهانی قیمتها روبهرو نشوند، ستاد تنظیم بازار در این مقوله ورود کرد.
سودجویی باعث میشود ستاد فعال باشد
این منبع مطلع تأکید کرد: «متأسفانه یکی از مشکلاتی که در حوزه قیمت وجود دارد و ضروری است که دولت در آن دخالت کند سودجویی برخی از تولیدکنندگان است. مطمئن باشید اگر ستاد تنظیم بازار در موضوع قیمتها ورود نکند در حق مردم اجحاف خواهد شد و برخی از تولیدکنندگان حقوق مردم را تضییع میکنند. باید ستاد تنظیم بازار باشد تا جلوی بخشی از گرانیها گرفته شود. در حال حاضر کمبود کالا باعث گرانی شده و این امر هیچ ارتباطی با تصمیمهای ستاد تنظیم بازار ندارد.» او خاطرنشان کرد: «ستاد تنظیم بازار از رشدهای غیرمتعارف جلوگیری میکند لذا وجود ستاد تنظیم بازار از محاسن فعالیتهای دولت است.»
نکته دیگری که این مقام دولتی به آن پرداخت نحوه قیمتگذاری کالاها در ستاد تنظیم بازار بود. او گفت: «کارشناسان سازمان حمایت برای تعیین قیمت کالاها بررسیهای تخصصی انجام میدهند و همواره سعی کرده اند به نفع مردم قیمتها را تعیین کنند و از سود تولیدکنندگان بکاهند.»
در شرایطی که ستاد تنظیم بازار بهصورت دستوری قیمتها را تعیین میکند و تولیدکنندگان ملزم به اجرای آن هستند ولی بعضاً در بازار قیمتها از مصوبات پیروی نمیکنند. در بازار قیمتها بالاتر میرود و مردم به جهت کمبود برخی از کالاها مجبور به خرید با قیمتهای بالاتر هستند. بهعنوان مثال اگر دولت قیمت مرغ را 20 هزار و 400 تومان تعیین میکند، اما در بازار این کالا با قیمتی در حدود 32 تا 35 هزار تومان به فروش میرسد.در مورد لبنیات و حتی روغن هم چنین اتفاقهایی رخ داده است. این مقام دولتی درباره اینکه به نظر میرسد مصوبات ستاد تنظیم بازار قابلیت اجرا هم ندارد، گفت: «وقتی کالایی مشمول قیمتگذاری میشود، تولیدکنندگان نمیتوانند از آن سرپیچی کنند لذا در صورت وجود چالش دستگاههای نظارتی باید تدبیری بیندیشند. البته برخیها هم هستند که میخواهند از فضای بهوجود آمده استفاده کنند. قیمت هر کیلو مرغ جهانی 2 دلار است لذا در صورت واردات با هدف تنظیم بازار قیمت آن بیش از 50 هزار تومان خواهد شد لذا مرغداران با علم بر چنین موضوعی میخواهند بهصورت متناوب قیمتها را بالا ببرند. هیچ مشکلی در زمینه تأمین خوراک طیور وجود ندارد و تمام اتفاقات بیشتر دلال بازی است.»
سیستم مشکل دارد نه ستاد
خسرو فروغان گران سایه نایب رئیس کمیسیون بازرگانی داخلی اتاق بازرگانی ایران درباره نقش ستاد تنظیم بازار در قیمتگذاری کالاها به «ایران» گفت: «مشکل ما ساختار است که مربوط به این دولت نیست از سالهای گذشته سنگ بنای قیمتگذاری اشتباه گذاشته شده بود. در تمام کشورها قیمتگذاری بر اساس عرضه و تقاضا است و قیمتهای دستوری بدون تحلیل شرایط هیچ وقت نتیجه درست و مطلوب ندارد.زمانی که قانون توزیع، عرضه، نظارت و قیمتگذاری با چالش روبهرو است چگونه میتوان انتظار داشت که یک سیستم خوب عمل کند و قیمتها دستخوش تغییر و نوسان نشود.»
او ادامه داد: «فعالیت ستاد تنظیم بازار و تلاش برای ثبات قیمتها تنها از نظر روانی کمک میکند ولی در عمل باعث ثبات قیمتها نمیشود چرا که برخی از تولیدکنندگان برای جلوگیری از ضرر و زیان کارخانه خود حاضر به اعمال قیمتهای اعلامی ستاد تنظیم بازار نیستند.ستاد تنظیم بازار در زمینه تولید، تخصیص ارز، تأمین مواد اولیه، روند توزیع و البته برخی از اتفاقهای سیاسی هیچ دخل و تصرفی ندارد و نمیتواند روند آنها را تغییر دهد. بدین جهت وقتی اختیار کنترل موارد یاد شده را ندارد چگونه میتواند تنها از طریق کنترل قیمتها مشکلات بازار را حل کند؟ تنظیم بازار نیازمند ابزار و قدرت اجرایی است.»
نایب رئیس کمیسیون بازرگانی داخلی اتاق بازرگانی ایران خاطرنشان کرد: «یکی از مهمترین مشکلاتی که در ستاد تنظیم بازار وجود دارد و کسی به آن توجه نمیکند، غیرکارشناسی بودن قیمتها است. قیمتهای واقعی با قیمتهای کارشناسی مغایرت دارد وقتی چنین اتفاقی رخ میدهد چگونه میتوان انتظار داشت مصوبات ستاد اجرایی شود؟ در شرایطی مصوبات ستاد تنظیم بازار اجرایی میشود که تولیدکننده کم فروشی کند.»
آب به شیر میرسد!
او تأکید کرد: «ستاد تنظیم بازار بهدنبال حل مشکلات بازار است و تمام تلاش خود را میکند اما مسیری که طی میشود از سالهای گذشته اشتباه بوده است. ما در این حوزه نیازمند تحلیل درست و شفاف از وضعیت موجود هستیم و اینکه با علم بر اینکه مشکلات حوزه تولید، واردات و صادرات چیست، تصمیمگیری کنیم. اگر این موارد بهصورت کارشناسی مورد بررسی قرار گیرد هیچ زمان مبحث قیمتگذاری مسیر درستی را طی نخواهد کرد و در این میان هم مردم و هم تولیدکنندگان از وضعیت قیمتها ناراضی خواهند بود.»
کارشناسان عنوان میکنند که دولت به زور و با تهدید نمیتواند قیمتها را کنترل کند. زمانی که دولت اصرار بر ثبات قیمتها داشته باشد آب در شیر میرود و آمپولهای وزن زیر پوست مرغها تزریق میشود. به هر ترتیب طی ماههای اخیر بارها قیمت کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم تغییر کرده است. یک روز قیمت مرغ و تخم مرغ به اوج میرسد، روز دیگر نوبت به شیر و روغن میرسد.
با وجود تمام مشکلاتی که در بازار وجود دارد سه موضوع از سوی کارشناسان مطرح میشود. یک آنکه مردم به اندازه و مصرف خود خریداری کنند؛ چرا که افزایش درخواست در بازار با سرعت بیشتری باعث برهم خوردن قیمتها و سودجویی میشود. مسأله دیگر این است که دولتمردان برای کاهش اثرات منفی تحریمها سطح دیپلماسی خود را تقویت کنند چرا که بازار بشدت نیازمند آرامش است. نکته آخر اینکه بدنه دولت در قیاس با گذشته هماهنگتر عمل کنند تا کمبود مواد اولیه بهانهای برای سودجویان نشود.
خبرنگار
اگر ستاد تنظیم بازار نبود، چه اتفاقی میافتاد؟ ستاد تنظیم بازار باعث گرانی کالاها شده است؟ آیا مصوبات ستاد تنظیم بازار به مرحله اجرا میرسد؟ تا چه زمان ستاد تنظیم بازار میخواهد در بازار مداخله کند؟
سؤالهای از این دست زیاد است. جواب بخش خصوصی در برابر تمام این سؤالات به یک جمله ختم میشود و آن اینکه قیمتهای بازار را باید به عرضه و تقاضا سپرد و هر گونه دخالت، منجر به تنش بیشتر در قیمتها میشود. ولی نگاه دولتیها اینگونه نیست و البته جوابی میدهند که قابل تأمل است. دولتیها میگویند در کالاهایی که تولید رقابتی وجود دارد، دولت کمترین دخالت را در فرآیند قیمتگذاری دارد اما وقتی کالایی انحصاری است باید دولت ورود کند تا در حق مردم اجحاف نشود. اما نگاه کارشناسان حد وسط است. آنها اظهار میکنند که برای عبور از این شرایط یک راهکار وجود دارد و آن اینکه قیمت ها مانند سایر کشورها به عرضه و تقاضا سپرده شود و در این میان دولت با تمام ابزارهایی که دارد بر بازار نظارت کند تا گرانفروشی و سودجویی اتفاق نیفتد.
یک منبع آگاه در وزارت صمت درباره اینکه ستاد تنظیم بازار چرا و تا چه زمان قرار است در فرآیند قیمتگذاری دخالت کند و به نظر میرسد دخالتها منجر به رشد قیمتها شده است به «ایران»، گفت: «ستاد تنظیم بازار مسئول کنترل قیمتها است و زمانی که نرخ ارز و هزینهها افزایش پیدا میکند چارهای جز بازنگری قیمتها نیست، بدین جهت تا زمانی که متغیرهای اثرگذار بر تولید و اقتصاد ثابت نشوند، بازنگری در قیمتها و بررسی درخواستهای تولیدکنندگان ادامه خواهد داشت. زمانی از ستاد تنظیم بازار میتوان انتظار داشت که با درخواست تولیدکنندگان مخالفت کند که شاهد رشد نرخ تورم نباشیم.»
او ادامه داد: «کالاهایی که بهصورت رقابتی تولید نمیشوند فرآیند قیمتگذاری را در ستاد تنظیم بازار طی میکنند. تعداد این کالاها زیاد نیست و محدود به روغن، مرغ و لبنیات است. کالاهایی که رقابتی تولید میشوند، قیمتگذاری آنها توسط تشکل و اتحادیههای تخصصیشان است لذا آنها تلاش میکنند که قیمت کاملاً رقابتی و رو به پایین باشد.»
تا چندی پیش بهدلیل تعدد کارخانجات روغن و اشباع بازار، قیمت روغن خوراکی توسط انجمن تخصصی آن تعیین میشد ولی با افزایش تحریمها و شیوع ویروس کرونا چالشهایی در تأمین روغن خام بهوجود آمد لذا ستاد تنظیم بازار برای آنکه مردم با افزایش ناگهانی قیمتها روبهرو نشوند، ستاد تنظیم بازار در این مقوله ورود کرد.
سودجویی باعث میشود ستاد فعال باشد
این منبع مطلع تأکید کرد: «متأسفانه یکی از مشکلاتی که در حوزه قیمت وجود دارد و ضروری است که دولت در آن دخالت کند سودجویی برخی از تولیدکنندگان است. مطمئن باشید اگر ستاد تنظیم بازار در موضوع قیمتها ورود نکند در حق مردم اجحاف خواهد شد و برخی از تولیدکنندگان حقوق مردم را تضییع میکنند. باید ستاد تنظیم بازار باشد تا جلوی بخشی از گرانیها گرفته شود. در حال حاضر کمبود کالا باعث گرانی شده و این امر هیچ ارتباطی با تصمیمهای ستاد تنظیم بازار ندارد.» او خاطرنشان کرد: «ستاد تنظیم بازار از رشدهای غیرمتعارف جلوگیری میکند لذا وجود ستاد تنظیم بازار از محاسن فعالیتهای دولت است.»
نکته دیگری که این مقام دولتی به آن پرداخت نحوه قیمتگذاری کالاها در ستاد تنظیم بازار بود. او گفت: «کارشناسان سازمان حمایت برای تعیین قیمت کالاها بررسیهای تخصصی انجام میدهند و همواره سعی کرده اند به نفع مردم قیمتها را تعیین کنند و از سود تولیدکنندگان بکاهند.»
در شرایطی که ستاد تنظیم بازار بهصورت دستوری قیمتها را تعیین میکند و تولیدکنندگان ملزم به اجرای آن هستند ولی بعضاً در بازار قیمتها از مصوبات پیروی نمیکنند. در بازار قیمتها بالاتر میرود و مردم به جهت کمبود برخی از کالاها مجبور به خرید با قیمتهای بالاتر هستند. بهعنوان مثال اگر دولت قیمت مرغ را 20 هزار و 400 تومان تعیین میکند، اما در بازار این کالا با قیمتی در حدود 32 تا 35 هزار تومان به فروش میرسد.در مورد لبنیات و حتی روغن هم چنین اتفاقهایی رخ داده است. این مقام دولتی درباره اینکه به نظر میرسد مصوبات ستاد تنظیم بازار قابلیت اجرا هم ندارد، گفت: «وقتی کالایی مشمول قیمتگذاری میشود، تولیدکنندگان نمیتوانند از آن سرپیچی کنند لذا در صورت وجود چالش دستگاههای نظارتی باید تدبیری بیندیشند. البته برخیها هم هستند که میخواهند از فضای بهوجود آمده استفاده کنند. قیمت هر کیلو مرغ جهانی 2 دلار است لذا در صورت واردات با هدف تنظیم بازار قیمت آن بیش از 50 هزار تومان خواهد شد لذا مرغداران با علم بر چنین موضوعی میخواهند بهصورت متناوب قیمتها را بالا ببرند. هیچ مشکلی در زمینه تأمین خوراک طیور وجود ندارد و تمام اتفاقات بیشتر دلال بازی است.»
سیستم مشکل دارد نه ستاد
خسرو فروغان گران سایه نایب رئیس کمیسیون بازرگانی داخلی اتاق بازرگانی ایران درباره نقش ستاد تنظیم بازار در قیمتگذاری کالاها به «ایران» گفت: «مشکل ما ساختار است که مربوط به این دولت نیست از سالهای گذشته سنگ بنای قیمتگذاری اشتباه گذاشته شده بود. در تمام کشورها قیمتگذاری بر اساس عرضه و تقاضا است و قیمتهای دستوری بدون تحلیل شرایط هیچ وقت نتیجه درست و مطلوب ندارد.زمانی که قانون توزیع، عرضه، نظارت و قیمتگذاری با چالش روبهرو است چگونه میتوان انتظار داشت که یک سیستم خوب عمل کند و قیمتها دستخوش تغییر و نوسان نشود.»
او ادامه داد: «فعالیت ستاد تنظیم بازار و تلاش برای ثبات قیمتها تنها از نظر روانی کمک میکند ولی در عمل باعث ثبات قیمتها نمیشود چرا که برخی از تولیدکنندگان برای جلوگیری از ضرر و زیان کارخانه خود حاضر به اعمال قیمتهای اعلامی ستاد تنظیم بازار نیستند.ستاد تنظیم بازار در زمینه تولید، تخصیص ارز، تأمین مواد اولیه، روند توزیع و البته برخی از اتفاقهای سیاسی هیچ دخل و تصرفی ندارد و نمیتواند روند آنها را تغییر دهد. بدین جهت وقتی اختیار کنترل موارد یاد شده را ندارد چگونه میتواند تنها از طریق کنترل قیمتها مشکلات بازار را حل کند؟ تنظیم بازار نیازمند ابزار و قدرت اجرایی است.»
نایب رئیس کمیسیون بازرگانی داخلی اتاق بازرگانی ایران خاطرنشان کرد: «یکی از مهمترین مشکلاتی که در ستاد تنظیم بازار وجود دارد و کسی به آن توجه نمیکند، غیرکارشناسی بودن قیمتها است. قیمتهای واقعی با قیمتهای کارشناسی مغایرت دارد وقتی چنین اتفاقی رخ میدهد چگونه میتوان انتظار داشت مصوبات ستاد اجرایی شود؟ در شرایطی مصوبات ستاد تنظیم بازار اجرایی میشود که تولیدکننده کم فروشی کند.»
آب به شیر میرسد!
او تأکید کرد: «ستاد تنظیم بازار بهدنبال حل مشکلات بازار است و تمام تلاش خود را میکند اما مسیری که طی میشود از سالهای گذشته اشتباه بوده است. ما در این حوزه نیازمند تحلیل درست و شفاف از وضعیت موجود هستیم و اینکه با علم بر اینکه مشکلات حوزه تولید، واردات و صادرات چیست، تصمیمگیری کنیم. اگر این موارد بهصورت کارشناسی مورد بررسی قرار گیرد هیچ زمان مبحث قیمتگذاری مسیر درستی را طی نخواهد کرد و در این میان هم مردم و هم تولیدکنندگان از وضعیت قیمتها ناراضی خواهند بود.»
کارشناسان عنوان میکنند که دولت به زور و با تهدید نمیتواند قیمتها را کنترل کند. زمانی که دولت اصرار بر ثبات قیمتها داشته باشد آب در شیر میرود و آمپولهای وزن زیر پوست مرغها تزریق میشود. به هر ترتیب طی ماههای اخیر بارها قیمت کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم تغییر کرده است. یک روز قیمت مرغ و تخم مرغ به اوج میرسد، روز دیگر نوبت به شیر و روغن میرسد.
با وجود تمام مشکلاتی که در بازار وجود دارد سه موضوع از سوی کارشناسان مطرح میشود. یک آنکه مردم به اندازه و مصرف خود خریداری کنند؛ چرا که افزایش درخواست در بازار با سرعت بیشتری باعث برهم خوردن قیمتها و سودجویی میشود. مسأله دیگر این است که دولتمردان برای کاهش اثرات منفی تحریمها سطح دیپلماسی خود را تقویت کنند چرا که بازار بشدت نیازمند آرامش است. نکته آخر اینکه بدنه دولت در قیاس با گذشته هماهنگتر عمل کنند تا کمبود مواد اولیه بهانهای برای سودجویان نشود.
آیا ریزگردها این بار شمال و شمال شرقی ایران را در مینوردد؟
خلیج گرگان تا مرگ قطعی چهارسال زمان دارد
زهرا کشوری
خبرنگار
زخم خلیج گرگان اگر جراحی نشود، عفونت میکند. گرد و غبار را به جان دو استان گلستان و مازندران میاندازد. با دو کانون گرد و غبار موجود در مرز ایران - ترکمنستان همدست میشود و بحران ریزگردها را به یک معضل جدی در شمال و شمال شرقی ایران تبدیل میکند. نفس کشیدن در خراسان بزرگ را سخت میکند. پیامدهای خشکیدگی و پسروی خلیج گرگان به همین جا ختم نمیشود. میانکاله را از یک جغرافیای سبز به سرزمینی خشک و قهوهای تبدیل میکند. نفس تالاب زاغمرز را میگیرد. ماهیان در معرض انقراض خاویار را نایاب میکند. اقتصاد گردشگری در منطقه را به ورشکستگی میرساند. تورهای ماهیگیران منطقه را خالی میگذارد. پرندگان کوچرو را هم برای همیشه از منطقه میتاراند. در نهایت هم جریان را تبدیل به یک موضوع امنیتی در حوزه محیط زیست میکند؛ روند خطرناکی که شروع شده است. ۱۰هزار هکتار از خلیج گرگان خشک شده و آژیر قرمز مدت هاست که به صدا درآمده است. تعداد ۶۰۰ هزار بال پرندهای که به خلیج گرگان و میانکاله کوچ میکردند به عددی بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار بال رسیده است. قایقهای گردشگری قایقرانان مسیر خلیج گرگان تا میانکاله بیمسافر مانده است. کارشناسان در گفتوگو با «ایران» میگویند: «قبل از آنکه مباحث امنیت زیستمحیطی با جغرافیای سیاسی منطقه گره بخورد، باید راهحل جدی و اولویتدار روی میز تصمیمگیری برود.»
در وضعیت امروز خلیج گرگان هم پای سدسازی در میان است اما گسترش بیضابطه زمینهای کشاورزی همان مسائلی است که دریاچه ارومیه را هم خشک کرد.
خشکیدگی را عواملی چون جنگلزایی، فرسایش خاک بهدنبال گسترش زمینهای کشاورزی در اراضی شیبدار، ورود کود و مواد شیمیایی و برداشت شن و ماسه رودخانهها به جان خلیج گرگان انداخت. زخمی که میانکاله را هم درگیر کرد. مزدک دربیکی عضو کمیسیون مناطق حفاظت شده iucn(اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت) به «ایران» میگوید: «مطالعات ۲۰ ساله دلیل اصلی خشک شدن خلیج گرگان را رسوب گذاری و ورود آلایندهها میداند که ارتباط دهانه خلیج گرگان با دریای کاسپین(خزر) را مسدود کرد.» او از مطالعاتی سخن میگوید که نشان میدهد اگر نسخه درمانی خلیج گرگان نوشته نشود بزرگترین خلیج خزر بین۴ تا ۸ سال دیگر خشک میشود. این فاجعه فقط به از دست دادن خلیج گرگان منتهی نمیشود. تالاب میانکاله هم زخم میبیند و زاغمرز نیز رنجور خواهد شد. اینجا هم پای مداخلات انسانی در میان است. این مداخلات راه ورود رودخانههایی که از کوهستان سرچشمه میگرفت، به خلیج گرگان را بست. پای تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگیها هم در خشک شدن خلیج گرگان در میان است. برداشت از رودخانه ولگا در روسیه و کاهش ورودی آن به خزر نیز حال خلیج گرگان و تالاب میانکاله را بد میکند. تغییر اقلیم هم یکی از عوامل حال رنجور این روزهای خلیج گرگان است. هرچند تغییر اقلیم هم نتیجه مداخلات انسانی است اما کنترل آن در حوزه خلیج گرگان لااقل از دست مسئولان ایرانی محیط زیست خارج است. محیط زیستیها باید با وارد کردن دستگاههای مختلف چون جهادکشاورزی و وزارت نیرو حقابه خلیج گرگان و تالاب میانکاله را هم از سدها بگیرند هم از زمینهای کشاورزی. اما مهمترین گام در این مسیر، باز کردن دهانه خلیج گرگان است؛ جایی که با خزر پیوند میخورد.
به گفته مزدک دربیکی برای باز کردن دهانه خلیج گرگان و لایروبی آن، سناریوی قابل اعتمادی روی میز تصمیمگیران نیست. لایروبی این دهانه یکی از گزینهها است اما مشاور طرح نمیتواند اطمینان بدهد بعد از لایروبی دهانه، آبی در خلیج گرگان بماند. به گفته دربیکی این ترس شدید وجود دارد که آب به سمت کاسپین برگردد و خلیج گرگان از هستی ساقط شود. چون شیب زمین به سمت خزر است. او میگوید: «در این خصوص باید مطالعات دقیق انجام شود و برخی کارشناسان بر این باورند چون سطح تراز خلیج از دریای خزر بالاتر است ممکن است باعث خالی شدن همین میزان آب از خلیج گرگان شود.»
این دلنگرانی را «علی اکبر یداللهی» معاون فنی اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران هم دارد. به گفته او مشاوری که طرح لایروبی دهانه گرگان را به محیط زیستیها داده به آنها اطمینان نداد که بعد از برداشتن رسوب دهانه، آبی در خلیج گرگان بماند. بنابراین طرح اجرایی نشد.
یداللهی وسعت خلیج گرگان و تالاب میانکاله را ۴۲ هزار هکتار میداند که بین ۸ تا۱۰ هزار هکتار آن خشک شده است. دامنه این خشکسالی بیش از هر شهری به بهشهر میرسد. خشکسالی از سال ۹۰ به جان خلیج گرگان افتاد و در سال ۹۴ سرعت گرفت. یداللهی از انجام اقدامات کوتاه مدت برای نجات خلیج گرگان سخن میگوید اما آن را کافی نمیداند. به گفته او خلیج گرگان در میانکاله سکته قلبی کرده است. او میگوید: «لایروبی ۶۶ کیلومتر از کانالهای منتهی به خلیج گرگان مثل باز کردن و بالن زدن رگهای مسدود شده این قلب است و خلیج گرگان برای نجات، نیازمند جراحی قلب است.» به گفته او اگر زخم خلیج گرگان درمان نشود ریزگردها تا ده سال دیگر به معضل جدی در یکی ازسه استان سبز کشور تبدیل میشود که البته گیلان دیگر استان سبز کشور را هم درگیر خواهد کرد. نزدیکی گلستان به ترکمنستان هم دو کانون موجود ریزگرد در مرز دو کشور را با ریزگردهای خلیج گرگان یکی میکند. دود این همدستی نامیمون به چشم خراسان بزرگ میرود. او یکی از گامهای ضروری برای نجات خلیج گرگان را گرفتن حقابه از سدهای ساخته شده روی نکارود از جمله سد «گلهورد» میداند. یداللهی میگوید: «حقابه خلیج گرگان از منابع تغذیه کننده آن بین ۲۰ تا ۳۰ درصد است. اما همین حقابه تا قبل از رسیدن به خلیج گرگان و تغذیه میانکاله، صرف کشاورزی میشود.» ساخت حوضچههای پرورش ماهی یکی دیگر از عوامل نرسیدن آب به خلیج گرگان است. هر چند هنوز راه حلی قطعی برای نجات خلیج گرگان که پناهگاه میانکاله و ذخیره گاه محیط زیست را هم شامل میشود به دست نیامده اما یداللهی اعتقاد دارد اگر محیط زیست گلستان از ایستگاه بیپولی عبور کند و اگر اعتبار خواسته شده به آنها داده شود میتوانند با یک جراحی بزرگ و انتقال آب نکارود خلیج گرگان را از مرگ نجات بدهند. برآورد این اعتبار در سال ۹۸ بدون احتساب تورم سال ۹۹، ۱۵ میلیارد تومان است.
نیم نگاه
خشکیدگی و پسروی خلیج گرگان ، میانکاله را از یک جغرافیای سبز به سرزمینی خشک و قهوهای تبدیل می کند. نفس تالاب زاغمرز را میگیرد. ماهیان خاویار در معرض انقراض را نایاب میکند. اقتصاد گردشگری در منطقه را به ورشکستگی میرساند. تورهای ماهیگیران منطقه را خالی میگذارد . پرندگان کوچرو را هم برای همیشه از منطقه میتاراندو در نهایت هم جریان را تبدیل به یک موضوع امنیتی در حوزه محیط زیست می کند
خبرنگار
زخم خلیج گرگان اگر جراحی نشود، عفونت میکند. گرد و غبار را به جان دو استان گلستان و مازندران میاندازد. با دو کانون گرد و غبار موجود در مرز ایران - ترکمنستان همدست میشود و بحران ریزگردها را به یک معضل جدی در شمال و شمال شرقی ایران تبدیل میکند. نفس کشیدن در خراسان بزرگ را سخت میکند. پیامدهای خشکیدگی و پسروی خلیج گرگان به همین جا ختم نمیشود. میانکاله را از یک جغرافیای سبز به سرزمینی خشک و قهوهای تبدیل میکند. نفس تالاب زاغمرز را میگیرد. ماهیان در معرض انقراض خاویار را نایاب میکند. اقتصاد گردشگری در منطقه را به ورشکستگی میرساند. تورهای ماهیگیران منطقه را خالی میگذارد. پرندگان کوچرو را هم برای همیشه از منطقه میتاراند. در نهایت هم جریان را تبدیل به یک موضوع امنیتی در حوزه محیط زیست میکند؛ روند خطرناکی که شروع شده است. ۱۰هزار هکتار از خلیج گرگان خشک شده و آژیر قرمز مدت هاست که به صدا درآمده است. تعداد ۶۰۰ هزار بال پرندهای که به خلیج گرگان و میانکاله کوچ میکردند به عددی بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار بال رسیده است. قایقهای گردشگری قایقرانان مسیر خلیج گرگان تا میانکاله بیمسافر مانده است. کارشناسان در گفتوگو با «ایران» میگویند: «قبل از آنکه مباحث امنیت زیستمحیطی با جغرافیای سیاسی منطقه گره بخورد، باید راهحل جدی و اولویتدار روی میز تصمیمگیری برود.»
در وضعیت امروز خلیج گرگان هم پای سدسازی در میان است اما گسترش بیضابطه زمینهای کشاورزی همان مسائلی است که دریاچه ارومیه را هم خشک کرد.
خشکیدگی را عواملی چون جنگلزایی، فرسایش خاک بهدنبال گسترش زمینهای کشاورزی در اراضی شیبدار، ورود کود و مواد شیمیایی و برداشت شن و ماسه رودخانهها به جان خلیج گرگان انداخت. زخمی که میانکاله را هم درگیر کرد. مزدک دربیکی عضو کمیسیون مناطق حفاظت شده iucn(اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت) به «ایران» میگوید: «مطالعات ۲۰ ساله دلیل اصلی خشک شدن خلیج گرگان را رسوب گذاری و ورود آلایندهها میداند که ارتباط دهانه خلیج گرگان با دریای کاسپین(خزر) را مسدود کرد.» او از مطالعاتی سخن میگوید که نشان میدهد اگر نسخه درمانی خلیج گرگان نوشته نشود بزرگترین خلیج خزر بین۴ تا ۸ سال دیگر خشک میشود. این فاجعه فقط به از دست دادن خلیج گرگان منتهی نمیشود. تالاب میانکاله هم زخم میبیند و زاغمرز نیز رنجور خواهد شد. اینجا هم پای مداخلات انسانی در میان است. این مداخلات راه ورود رودخانههایی که از کوهستان سرچشمه میگرفت، به خلیج گرگان را بست. پای تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگیها هم در خشک شدن خلیج گرگان در میان است. برداشت از رودخانه ولگا در روسیه و کاهش ورودی آن به خزر نیز حال خلیج گرگان و تالاب میانکاله را بد میکند. تغییر اقلیم هم یکی از عوامل حال رنجور این روزهای خلیج گرگان است. هرچند تغییر اقلیم هم نتیجه مداخلات انسانی است اما کنترل آن در حوزه خلیج گرگان لااقل از دست مسئولان ایرانی محیط زیست خارج است. محیط زیستیها باید با وارد کردن دستگاههای مختلف چون جهادکشاورزی و وزارت نیرو حقابه خلیج گرگان و تالاب میانکاله را هم از سدها بگیرند هم از زمینهای کشاورزی. اما مهمترین گام در این مسیر، باز کردن دهانه خلیج گرگان است؛ جایی که با خزر پیوند میخورد.
به گفته مزدک دربیکی برای باز کردن دهانه خلیج گرگان و لایروبی آن، سناریوی قابل اعتمادی روی میز تصمیمگیران نیست. لایروبی این دهانه یکی از گزینهها است اما مشاور طرح نمیتواند اطمینان بدهد بعد از لایروبی دهانه، آبی در خلیج گرگان بماند. به گفته دربیکی این ترس شدید وجود دارد که آب به سمت کاسپین برگردد و خلیج گرگان از هستی ساقط شود. چون شیب زمین به سمت خزر است. او میگوید: «در این خصوص باید مطالعات دقیق انجام شود و برخی کارشناسان بر این باورند چون سطح تراز خلیج از دریای خزر بالاتر است ممکن است باعث خالی شدن همین میزان آب از خلیج گرگان شود.»
این دلنگرانی را «علی اکبر یداللهی» معاون فنی اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران هم دارد. به گفته او مشاوری که طرح لایروبی دهانه گرگان را به محیط زیستیها داده به آنها اطمینان نداد که بعد از برداشتن رسوب دهانه، آبی در خلیج گرگان بماند. بنابراین طرح اجرایی نشد.
یداللهی وسعت خلیج گرگان و تالاب میانکاله را ۴۲ هزار هکتار میداند که بین ۸ تا۱۰ هزار هکتار آن خشک شده است. دامنه این خشکسالی بیش از هر شهری به بهشهر میرسد. خشکسالی از سال ۹۰ به جان خلیج گرگان افتاد و در سال ۹۴ سرعت گرفت. یداللهی از انجام اقدامات کوتاه مدت برای نجات خلیج گرگان سخن میگوید اما آن را کافی نمیداند. به گفته او خلیج گرگان در میانکاله سکته قلبی کرده است. او میگوید: «لایروبی ۶۶ کیلومتر از کانالهای منتهی به خلیج گرگان مثل باز کردن و بالن زدن رگهای مسدود شده این قلب است و خلیج گرگان برای نجات، نیازمند جراحی قلب است.» به گفته او اگر زخم خلیج گرگان درمان نشود ریزگردها تا ده سال دیگر به معضل جدی در یکی ازسه استان سبز کشور تبدیل میشود که البته گیلان دیگر استان سبز کشور را هم درگیر خواهد کرد. نزدیکی گلستان به ترکمنستان هم دو کانون موجود ریزگرد در مرز دو کشور را با ریزگردهای خلیج گرگان یکی میکند. دود این همدستی نامیمون به چشم خراسان بزرگ میرود. او یکی از گامهای ضروری برای نجات خلیج گرگان را گرفتن حقابه از سدهای ساخته شده روی نکارود از جمله سد «گلهورد» میداند. یداللهی میگوید: «حقابه خلیج گرگان از منابع تغذیه کننده آن بین ۲۰ تا ۳۰ درصد است. اما همین حقابه تا قبل از رسیدن به خلیج گرگان و تغذیه میانکاله، صرف کشاورزی میشود.» ساخت حوضچههای پرورش ماهی یکی دیگر از عوامل نرسیدن آب به خلیج گرگان است. هر چند هنوز راه حلی قطعی برای نجات خلیج گرگان که پناهگاه میانکاله و ذخیره گاه محیط زیست را هم شامل میشود به دست نیامده اما یداللهی اعتقاد دارد اگر محیط زیست گلستان از ایستگاه بیپولی عبور کند و اگر اعتبار خواسته شده به آنها داده شود میتوانند با یک جراحی بزرگ و انتقال آب نکارود خلیج گرگان را از مرگ نجات بدهند. برآورد این اعتبار در سال ۹۸ بدون احتساب تورم سال ۹۹، ۱۵ میلیارد تومان است.
نیم نگاه
خشکیدگی و پسروی خلیج گرگان ، میانکاله را از یک جغرافیای سبز به سرزمینی خشک و قهوهای تبدیل می کند. نفس تالاب زاغمرز را میگیرد. ماهیان خاویار در معرض انقراض را نایاب میکند. اقتصاد گردشگری در منطقه را به ورشکستگی میرساند. تورهای ماهیگیران منطقه را خالی میگذارد . پرندگان کوچرو را هم برای همیشه از منطقه میتاراندو در نهایت هم جریان را تبدیل به یک موضوع امنیتی در حوزه محیط زیست می کند
نگرانی شهروندان از ماسک بیکیفیت
این که ماسک نیست، پرده توری است
ترانه بنی یعقوب
گزارش نویس
«هر روز میگویند ماسک بزنید، ماسک بزنید. میگویند تأثیر ماسک بر پیشگیری از کرونا ثابت شده. هر چقدر این توصیهها جدیتر میشود ماسکها نیز بیکیفیتتر از روز قبل از آب درمیآیند.» این حرفها را زنی میزند که از یک داروخانه در مرکز شهر تهران بیرون آمده. یک جعبه ماسک دستش گرفته؛ جعبهای که قصد داشته بعد از خرید پس بدهد، چرا؟ چون بیکیفیت بوده. ماسک آبی رنگی را از توی جعبه بیرون میکشد: «ببین همه دیگر این روزها راههای امتحان یک ماسک خوب را بلدند. این یک بسته 50تایی است که تازه خریدم. ببین چقدر ماسکها نازکند؟ فوت که چه عرض کنم با یک اشاره هم شعله کبریت را خاموش میکند. موقع فروش اما گفتند سهلایه است. آوردم به داروخانه پسش بدهم میگویند روی جعبه را ببین شماره ثبت و شناسه دارد برو از شرکتش شکایت کن. میگویند ما که ضامن شرکتها نیستیم. ماسک را پس نگرفت.»
زن به یکی از راههای ساده امتحان کیفیت ماسک اشاره میکند؛ اینکه شعله کبریتی را در نزدیکی ماسکی که بهصورت زدهاید روشن کنید و فوت کنید؛ اگر کبریت خاموش شد معلوم است که ماسک لایه «ملت بلون» ندارد و آنقدر نازک است که تنفستان از آن عبور میکند. البته این تنها راه امتحان یک ماسک مناسب نیست. روش دیگر تشخیص ماسک استاندارد نفوذپذیری آب است. ماسک خوب نباید نفوذ پذیر باشد یعنی اگر آب از ماسک بیرون بزند در زمان عطسه و سرفه ترشحات دهان و بینی هم بیرون خواهد آمد. تست دیگر ماسک این است که گوشههای آن را برش بزنید و لایه وسط را دربیاورید و فندک بزنید؛ در این حالت آن قسمت نباید شعله بگیرد و بسوزد. ماسکهای استاندارد میسوزند اما شعله نمیگیرند. اینها راههای ساده و معمولی برای تشخیص ماسک استاندارد است که خیلیها میدانند و بقیه راهها هم آزمایشگاهی و تخصصی است که مثلاً یک ماسک بعد از گذر از این مرحله باید وارد بازار شود.
زن یکی از ماسکها را روی صورتش میگذارد. حسابی گشاد است و روی صورتش لق میزند، دو طرفش هم یک جوری باز است که به قول معروف نشتی دارد: «این روی صورتم درست و حسابی سفت نمیشود چه برسد بخواهد جلوی ویروس کرونا را بگیرد. میخواهم یک چیزی بهشما بگویم خانم؛ بیشترمان دلمان را به این خوش کردهایم که همه ماسک میزنند اما این چیزی که ما میزنیم فایدهای ندارد یعنی جلوی ویروس را نمیگیرد. تازه این من هستم که موضوع را جدی میگیرم خیلیها فکر میکنند همین که یک ماسک روی صورتشان است خیلی هم خوب است. من که خودم ماندهام دیگر از کجا ماسک تهیه کنم؛ از داروخانه و سوپرمارکت و کنار خیابان ماسک خریدهام؛ همه هم بیکیفیت. تازه اوایل کار بهنظرم بهتر بود و چند باری از همین داروخانه ماسک خوب خریده بودم.»
دختر جوان اما مشکل ماسکهای بیکیفیت را جور دیگری حل کرده: «راستش من آنقدر ماسک بیکیفیت خریدم و آنقدر به داروخانههای مختلف رفتم و ماسک خریدم و دور انداختم که خسته شدم. نمیتوانم بگویم اصلاً ماسک خوبی به دستم نرسید اما بیشترشان کیفیت نداشتند. من هم تصمیم گرفتم چند تا ماسک روی هم بزنم و خودم ماسکم را سه لایه کنم. حالا اگر ماسک بیکیفیت هم میخرم چند تایش را روی هم میزنم و خیال خودم را راحت میکنم.» نشانم میدهد که چطور سه لایه ماسک را روی هم زده تا خیالش راحت باشد که نه کرونا میگیرد نه به کسی کرونا میدهد اما از کجا معلوم این راه درست باشد؟
مرد 70 سال دارد ، بهقول خودش جزو گروههای حساس است و به علاوه سن بالا، دیابت هم دارد. کش ماسک روی گوشش را دوبار گره زده: «راستش نمیدانم اشکال از صورت من است که زیادی لاغر است یا از این ماسکها که حسابی برایم گشادند. حالا این جوری کشها را دوباره گره میزنم و ماسک را اندازه صورتم میکنم. برای من ماسک یک فایده دارد؛ من خیلی به سر و صورتم دست میزنم، حداقل ماسک که میزنم دیگر کمتر این کار را میکنم وگرنه از کیفیت ماسکها راضی نیستم. همین هفته قبل از یک داروخانه یک بسته 10 تایی ماسک خریدم 24 هزار تومان، اصلاً یک ریال هم نمیارزید و روی صورتم پاره میشد.»
مرد در مجیدیه تهران بساط فروش ماسک دارد. در این محله که راه میروی تقریباً قدم به قدم بساطیهای ماسک میبینی. نه تنها کنار خیابان ماسک میفروشند که اغلب فروشگاههای لوازم آرایشی و بهداشتی هم ماسک عرضه میکنند. مرد که ماسکهای متنوع و خوشرنگی میفروشد، میگوید این روزها ماسکهای رنگی و متفاوت خیلی طرفدار دارند. از ماسک صورتی، طوسی، مشکی و سفید در بساطش دارد تا ماسکهایی که کلی طراحی رویشان انجام شده: «این ماسکهای رنگی که میبینی لایه ملتبلون ندارند، یعنی اگر به صورتت بزنی و به فندک فوت کنی شعله خاموش میشود.» ماسکها در مشماهای 5 تایی بستهبندی شده و 15هزار تومان قیمت دارند: «اما این ماسک های سفید سادهرا که این بالا گذاشتهام خیلی کیفیت خوبی دارند.» اما همانها را هم که مرد معتقد است کیفیت خوبی دارند نه نشان استاندارد دارند، نه جعبهای.
سهیل باقری که در زمینه تجهیزات پزشکی و تولید ماسک سر رشته دارد در این باره میگوید: «یک مدت چون بازار سیاه ماسک بود و احتکار میشد هر کس توانست بهصورت زیر زمینی، خانگی یا در کارگاههای تولید لباس شروع کرد به تولید ماسک. الان دو سه ماهی هست که هرمجموعهای که میخواهد ماسک تولید و توزیع کند باید زیر نظر اداره کل تجهیزات پزشکی این کار را انجام بدهد و همه ما امیدواریم بتدریج ماسکهای بیکیفیت دستکم از سطح داروخانهها و جاهای معتبر جمعآوری شود و ماسک بدون مجوز از این به بعد کالای قاچاق محسوب شود.
سازمان غذا و دارو بعد از شیوع کرونا و برای جلوگیری از سوءاستفادهها و نظارت بر کیفیت و قیمت ماسک مجوزهای موقت صادر کرد. بعد از اینکه نیاز تا حدی مرتفع شد این موضوع به اداره کل تجهیزات پزشکی واگذار شد و الان این اداره مجوز تولید ماسک را میدهد. غیر از مراحل اداری و سازمانی این کار، هرکس تولیدی ماسک دارد باید گواهینامه ایزو13485 را هم دریافت کند و ماسکهای تولیدی باید در یکسری آزمایشگاههای مورد تأیید اداره تجهیزات پزشکی تست شود و بعد مجوز تولید داده شود و بعد از آن هم بازرسیها و پروتکلهای خاص خودشان را اجرا میکنند، اما هنوز هم مجموعههایی هستند که زیرزمینی کار میکنند و ماسکهای بیکیفیت تولید میکنند. این ماسکها دیگر کالای قاچاق حساب میشوند و در هر مجموعهای این کالا ضبط شود میتوانید از آن مجموعه شکایت کنید. الان روی بستهبندی ماسکها باید شماره مجوزهای اداره کل درج شده باشد. این نوید را میتوانم بدهم که وضعیت بهتر میشود. ضمن اینکه مردم میتوانند نام شرکتهایی را که مجوز دارند روی سایت اداره کل تجهیزات پزشکی ببینند و تولیدات آنها را از مراکز فروش معتبر درخواست کنند. این طوری میتوانند ماسکی را که در یک کارتن بستهبندی شده و معلوم نیست از کجا آمده براحتی تشخیص دهند.»
او ادامه میدهد: «متأسفانه این روزها چون هنوز ماسک با کمبود مواجه است، نمیتوانیم بگوییم همه داروخانهها کالای بهداشتی عرضه میکنند و خیلیها برای رسیدن به سود بیشتر سوداگری میکنند ولی با وضع قانون و سختگیریهای بیشتر این مشکل حل میشود و شرکتهایی که مجوز موقت گرفتهاند باید شرکتشان را ثبت کنند و کالایشان را آزمایش کنند و بر اساس گزارشی که آزمایشگاه میدهد اجازه تولید خواهند داشت.»
باقری تأکید میکند: «ماسک زدن به معنای این نیست که اگر ما ماسک میزنیم کاملاً در برابر بیماری مصون هستیم چون بهترین ماسکها هم که همان ماسک ان 95 هستند تا 95 درصد ایمنی میدهند، نمیتوانیم با ماسک مطمئن باشیم و هر جا دلمان خواست برویم. پس فاصله اجتماعی و رعایت پروتکلهای بهداشتی در کنار استفاده از ماسک مناسب میتواند برای پیشگیری از کرونا مناسب باشد.»
خیلیها میگویند حالا که ویروس کرونا بلای جانمان شده شاید تا حدی استفاده از ماسکهای سالم بتواند نگرانیهایمان را برطرف کند. آنها میگویند حالا که این بیماری حالا حالاها با ماست و همه پذیرفتهایم ماسک بزنیم کاش دستکم ماسکهای سالم و مطمئنتری روانه بازار شود.
گزارش نویس
«هر روز میگویند ماسک بزنید، ماسک بزنید. میگویند تأثیر ماسک بر پیشگیری از کرونا ثابت شده. هر چقدر این توصیهها جدیتر میشود ماسکها نیز بیکیفیتتر از روز قبل از آب درمیآیند.» این حرفها را زنی میزند که از یک داروخانه در مرکز شهر تهران بیرون آمده. یک جعبه ماسک دستش گرفته؛ جعبهای که قصد داشته بعد از خرید پس بدهد، چرا؟ چون بیکیفیت بوده. ماسک آبی رنگی را از توی جعبه بیرون میکشد: «ببین همه دیگر این روزها راههای امتحان یک ماسک خوب را بلدند. این یک بسته 50تایی است که تازه خریدم. ببین چقدر ماسکها نازکند؟ فوت که چه عرض کنم با یک اشاره هم شعله کبریت را خاموش میکند. موقع فروش اما گفتند سهلایه است. آوردم به داروخانه پسش بدهم میگویند روی جعبه را ببین شماره ثبت و شناسه دارد برو از شرکتش شکایت کن. میگویند ما که ضامن شرکتها نیستیم. ماسک را پس نگرفت.»
زن به یکی از راههای ساده امتحان کیفیت ماسک اشاره میکند؛ اینکه شعله کبریتی را در نزدیکی ماسکی که بهصورت زدهاید روشن کنید و فوت کنید؛ اگر کبریت خاموش شد معلوم است که ماسک لایه «ملت بلون» ندارد و آنقدر نازک است که تنفستان از آن عبور میکند. البته این تنها راه امتحان یک ماسک مناسب نیست. روش دیگر تشخیص ماسک استاندارد نفوذپذیری آب است. ماسک خوب نباید نفوذ پذیر باشد یعنی اگر آب از ماسک بیرون بزند در زمان عطسه و سرفه ترشحات دهان و بینی هم بیرون خواهد آمد. تست دیگر ماسک این است که گوشههای آن را برش بزنید و لایه وسط را دربیاورید و فندک بزنید؛ در این حالت آن قسمت نباید شعله بگیرد و بسوزد. ماسکهای استاندارد میسوزند اما شعله نمیگیرند. اینها راههای ساده و معمولی برای تشخیص ماسک استاندارد است که خیلیها میدانند و بقیه راهها هم آزمایشگاهی و تخصصی است که مثلاً یک ماسک بعد از گذر از این مرحله باید وارد بازار شود.
زن یکی از ماسکها را روی صورتش میگذارد. حسابی گشاد است و روی صورتش لق میزند، دو طرفش هم یک جوری باز است که به قول معروف نشتی دارد: «این روی صورتم درست و حسابی سفت نمیشود چه برسد بخواهد جلوی ویروس کرونا را بگیرد. میخواهم یک چیزی بهشما بگویم خانم؛ بیشترمان دلمان را به این خوش کردهایم که همه ماسک میزنند اما این چیزی که ما میزنیم فایدهای ندارد یعنی جلوی ویروس را نمیگیرد. تازه این من هستم که موضوع را جدی میگیرم خیلیها فکر میکنند همین که یک ماسک روی صورتشان است خیلی هم خوب است. من که خودم ماندهام دیگر از کجا ماسک تهیه کنم؛ از داروخانه و سوپرمارکت و کنار خیابان ماسک خریدهام؛ همه هم بیکیفیت. تازه اوایل کار بهنظرم بهتر بود و چند باری از همین داروخانه ماسک خوب خریده بودم.»
دختر جوان اما مشکل ماسکهای بیکیفیت را جور دیگری حل کرده: «راستش من آنقدر ماسک بیکیفیت خریدم و آنقدر به داروخانههای مختلف رفتم و ماسک خریدم و دور انداختم که خسته شدم. نمیتوانم بگویم اصلاً ماسک خوبی به دستم نرسید اما بیشترشان کیفیت نداشتند. من هم تصمیم گرفتم چند تا ماسک روی هم بزنم و خودم ماسکم را سه لایه کنم. حالا اگر ماسک بیکیفیت هم میخرم چند تایش را روی هم میزنم و خیال خودم را راحت میکنم.» نشانم میدهد که چطور سه لایه ماسک را روی هم زده تا خیالش راحت باشد که نه کرونا میگیرد نه به کسی کرونا میدهد اما از کجا معلوم این راه درست باشد؟
مرد 70 سال دارد ، بهقول خودش جزو گروههای حساس است و به علاوه سن بالا، دیابت هم دارد. کش ماسک روی گوشش را دوبار گره زده: «راستش نمیدانم اشکال از صورت من است که زیادی لاغر است یا از این ماسکها که حسابی برایم گشادند. حالا این جوری کشها را دوباره گره میزنم و ماسک را اندازه صورتم میکنم. برای من ماسک یک فایده دارد؛ من خیلی به سر و صورتم دست میزنم، حداقل ماسک که میزنم دیگر کمتر این کار را میکنم وگرنه از کیفیت ماسکها راضی نیستم. همین هفته قبل از یک داروخانه یک بسته 10 تایی ماسک خریدم 24 هزار تومان، اصلاً یک ریال هم نمیارزید و روی صورتم پاره میشد.»
مرد در مجیدیه تهران بساط فروش ماسک دارد. در این محله که راه میروی تقریباً قدم به قدم بساطیهای ماسک میبینی. نه تنها کنار خیابان ماسک میفروشند که اغلب فروشگاههای لوازم آرایشی و بهداشتی هم ماسک عرضه میکنند. مرد که ماسکهای متنوع و خوشرنگی میفروشد، میگوید این روزها ماسکهای رنگی و متفاوت خیلی طرفدار دارند. از ماسک صورتی، طوسی، مشکی و سفید در بساطش دارد تا ماسکهایی که کلی طراحی رویشان انجام شده: «این ماسکهای رنگی که میبینی لایه ملتبلون ندارند، یعنی اگر به صورتت بزنی و به فندک فوت کنی شعله خاموش میشود.» ماسکها در مشماهای 5 تایی بستهبندی شده و 15هزار تومان قیمت دارند: «اما این ماسک های سفید سادهرا که این بالا گذاشتهام خیلی کیفیت خوبی دارند.» اما همانها را هم که مرد معتقد است کیفیت خوبی دارند نه نشان استاندارد دارند، نه جعبهای.
سهیل باقری که در زمینه تجهیزات پزشکی و تولید ماسک سر رشته دارد در این باره میگوید: «یک مدت چون بازار سیاه ماسک بود و احتکار میشد هر کس توانست بهصورت زیر زمینی، خانگی یا در کارگاههای تولید لباس شروع کرد به تولید ماسک. الان دو سه ماهی هست که هرمجموعهای که میخواهد ماسک تولید و توزیع کند باید زیر نظر اداره کل تجهیزات پزشکی این کار را انجام بدهد و همه ما امیدواریم بتدریج ماسکهای بیکیفیت دستکم از سطح داروخانهها و جاهای معتبر جمعآوری شود و ماسک بدون مجوز از این به بعد کالای قاچاق محسوب شود.
سازمان غذا و دارو بعد از شیوع کرونا و برای جلوگیری از سوءاستفادهها و نظارت بر کیفیت و قیمت ماسک مجوزهای موقت صادر کرد. بعد از اینکه نیاز تا حدی مرتفع شد این موضوع به اداره کل تجهیزات پزشکی واگذار شد و الان این اداره مجوز تولید ماسک را میدهد. غیر از مراحل اداری و سازمانی این کار، هرکس تولیدی ماسک دارد باید گواهینامه ایزو13485 را هم دریافت کند و ماسکهای تولیدی باید در یکسری آزمایشگاههای مورد تأیید اداره تجهیزات پزشکی تست شود و بعد مجوز تولید داده شود و بعد از آن هم بازرسیها و پروتکلهای خاص خودشان را اجرا میکنند، اما هنوز هم مجموعههایی هستند که زیرزمینی کار میکنند و ماسکهای بیکیفیت تولید میکنند. این ماسکها دیگر کالای قاچاق حساب میشوند و در هر مجموعهای این کالا ضبط شود میتوانید از آن مجموعه شکایت کنید. الان روی بستهبندی ماسکها باید شماره مجوزهای اداره کل درج شده باشد. این نوید را میتوانم بدهم که وضعیت بهتر میشود. ضمن اینکه مردم میتوانند نام شرکتهایی را که مجوز دارند روی سایت اداره کل تجهیزات پزشکی ببینند و تولیدات آنها را از مراکز فروش معتبر درخواست کنند. این طوری میتوانند ماسکی را که در یک کارتن بستهبندی شده و معلوم نیست از کجا آمده براحتی تشخیص دهند.»
او ادامه میدهد: «متأسفانه این روزها چون هنوز ماسک با کمبود مواجه است، نمیتوانیم بگوییم همه داروخانهها کالای بهداشتی عرضه میکنند و خیلیها برای رسیدن به سود بیشتر سوداگری میکنند ولی با وضع قانون و سختگیریهای بیشتر این مشکل حل میشود و شرکتهایی که مجوز موقت گرفتهاند باید شرکتشان را ثبت کنند و کالایشان را آزمایش کنند و بر اساس گزارشی که آزمایشگاه میدهد اجازه تولید خواهند داشت.»
باقری تأکید میکند: «ماسک زدن به معنای این نیست که اگر ما ماسک میزنیم کاملاً در برابر بیماری مصون هستیم چون بهترین ماسکها هم که همان ماسک ان 95 هستند تا 95 درصد ایمنی میدهند، نمیتوانیم با ماسک مطمئن باشیم و هر جا دلمان خواست برویم. پس فاصله اجتماعی و رعایت پروتکلهای بهداشتی در کنار استفاده از ماسک مناسب میتواند برای پیشگیری از کرونا مناسب باشد.»
خیلیها میگویند حالا که ویروس کرونا بلای جانمان شده شاید تا حدی استفاده از ماسکهای سالم بتواند نگرانیهایمان را برطرف کند. آنها میگویند حالا که این بیماری حالا حالاها با ماست و همه پذیرفتهایم ماسک بزنیم کاش دستکم ماسکهای سالم و مطمئنتری روانه بازار شود.
گفتوگوی «ایران» با محمدحسین کنعانی زادگان که پنالتی گرفت و زمینه ساز برد پرسپولیس شد
بچهها گفتند گربه سیاه نفت شدهای
حامد جیرودی / پرسپولیس با پیروزی 1-0 مقابل صنعت نفت آبادان در هفته دوم لیگ برتر به نخستین برد خود در لیگ برتر بیستم دست یافت. سرخپوشان پایتخت در حالی موفق به کسب 3 امتیاز شدند که نفوذ محمدحسین کنعانیزادگان به محوطه جریمه نفت پایهگذار تک گل 3 امتیازی شد. مدافع آبادانیها روی مدافع سرخپوشان مرتکب خطا شد و داور نقطه پنالتی را نشان داد، سیامک نعمتی هم پشت توپ ایستاد و ضربهاش را گل کرد.
کنعانی زادگان که نقش مهمی در پیروزی تیمش داشت به خبرنگار«ایران» گفت: «اول از همه این برد را به هواداران تقدیم میکنم که جایشان در ورزشگاه آزادی خیلی خالی بود. بازی خیلی خوب و البته سختی بود. نفت بازیکنان خیلی خوبی جذب کرده و 50 درصد تیمشان همان بازیکنانی هستند که با استقلال خوزستان قهرمان لیگ پانزدهم شدند. سرمربیشان هم که آقای پورموسوی است و مربی بسیار خوبی است. خدا را شکر میکنم که مقابل چنین تیم قدرتمندی موفق بودیم و توانستیم به پیروزی برسیم. ما تیمی هستیم که چه در داخل خانه و چه بیرون فقط برای 3 امتیاز میجنگیم و فرقی نمیکند که چه تیمی جلوی ما بازی کند. ما پرطرفدارترین تیم آسیا هستیم و هر چه داریم از هوادارانمان داریم که یار دوازدهم تیم ما هستند و امیدوارم هر چه زودتر با از بین رفتن ویروس کرونا، باز هم شاهد حضور آنها در ورزشگاهها باشیم.» پرسپولیس در شرایطی به پیروزی رسید که باران شدیدی در تهران میبارید و این کار را برای هر دو تیم سخت کرده بود. کنعانی زادگان در این باره گفت:«شرایط جوی خیلی بد بود و چمن ورزشگاه هم بلند بود. ولی باران که هیچ اگر سنگ هم از آسمان ببارد ما بهخاطر هواداران جانمان را هم میدهیم و میجنگیم تا دلشان را شاد کنیم.»
سرخپوشان در بازی رفت لیگ نوزدهم با شوت کنعانی زادگان که وارد دروازه نفت شد، برابر این تیم به برتری رسیدند و حالا او این بار هم با پنالتی ای که مقابل نفت گرفت، زمینه ساز شکست این تیم شد. او در این خصوص چنین واکنشی داشت: «بچهها به من گفتند گربه سیاه نفت شده ای(با خنده). در هر حال خدا را شکر که سهم کوچکی در برد تیم داشتم و توانستم کمک کنم.»
اینکه کنعانی زادگان بهعنوان مدافع میانی توانست پنالتی بگیرد، جالب توجه بود. او در این باره چنین نظرداد:«با توجه به اینکه پرسپولیس رو به جلو بازی میکند، فاصله خط دفاعی با هافبک و مهاجم کم است. از طرفی من با قدرت بدنی و سرعت خوبی که دارم، گاهی به خط حمله اضافه میشوم. در بازی با سایپا هم یک ضربه به تیر زدم و یک ضربهام را هم مدافعشان از روی خط بیرون کشید. در این بازی هم خدا را شکر توانستم پنالتی بگیرم و سیامک آن را تبدیل به گل کرد. امسال بیشتر تمرین میکنم تا هر چه در توان دارم برای پرسپولیس بگذارم چون واقعاً مدیون این تیم هستم.»
در لحظات آخر بازی پرسپولیس و نفت، یحیی گل محمدی سرمربی قرمزها توسط داور با کارت قرمز اخراج شد و بازی با نفت مسجد سلیمان نمیتواند روی نیمکت بنشیند. کنعانی زادگان درباره این موضوع هم صحبت کرد:«وقتی گل زدیم، در نیمه دوم و از دقیقه 80، 70 به بعد هر سوتی که زده شد به نفع تیم حریف بود. هم ما و هم آقا یحیی خیلی ناراحت شده بودیم ولی فشار خیلی بالا بود. همه میدانند که آقا یحیی مربی با شخصیت، آرام و جنتلمنی است ولی ببینید چقدر فشار آمده که ایشان ناراحت شد و به توپ ضربه زد. اما همه چیز تمام شده و ما همه فکرمان را برای بازی بعد گذاشتهایم.»
پرسپولیس فصل گذشته با پیروزی 2-1 مقابل نفت مسجد سلیمان در خانه حریف، قهرمانی خود را قطعی کرد. آیا آنها این بار هم میتوانند این تیم را ببرند؟ کنعانی زادگان به این سؤال پاسخ داد:«هر بازی برای ما حکم فینال را دارد. برای همین بازی به بازی پیش میرویم و فرقی نمیکند کجا و مقابل چه تیمی بازی میکنیم و با تمام پتانسیلمان به زمین میرویم تا 3 امتیاز مقابل نفت مسجد سلیمان را هم بگیریم.»
پس از جدایی شجاع خلیلزاده، پرسپولیس تلاش زیادی برای جذب یک مدافع میانی به جای او انجام داد ولی موفق به این کار نشد و حالا در صورت مصدومیت یا محرومیت احتمالی کنعانی زادگان یا سیدجلال، کار برای قرمزها سخت خواهد شد. او درباره اینکه آیا خودش و حسینی میتوانند خلأ کمبود مدافع را پر کنند؟ گفت:«ما همه سعی و تلاشمان را میکنیم که یک زندگی حرفهای داشته باشیم و به دور از مصدومیت باشیم و کمتر کارت بگیریم تا مشکلی برای تیم به وجود نیاید. البته مدافعان جوانی مانند سید احسان حسینی هم هستند که میتوانند بازی کنند و نگرانی خاصی از لحاظ دفاع وسط نداریم. درست است که تیم دنبال مدافع و مهاجم بود ولی با همین پتانسیلی که داریم ادامه میدهیم و سعی میکنیم بهترین عملکرد را داشته باشیم.»
دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی هم نشان داده که اعتماد زیادی به کنعانی زادگان دارد و در 2 بازی دوستانهای که مقابل ازبکستان و بوسنی و هرزگوین روی نیمکت تیم ملی نشسته از او به طور کامل استفاده کرده است. کنعانی زادگان که 18 بازی ملی و یک گل زده برابر کامبوج در کارنامه خود دارد، در این باره گفت:«خدا را صد هزار مرتبه شکر میکنم. من کارم را انجام میدهم و خیلی خوشحالم که مربی با دانشی مثل آقای اسکوچیچ آمده که واقعاً صبح تا شب زحمت میکشد و به من اعتماد دارد. ایشان همه بازیهای لیگ و بازیهای لژیونرها را میبیند و آنالیز خیلی دقیقی روی همه بازیکنان انجام میدهد. درست است که زمان زیادی در اردوهای تیم ملی نداشتهایم ولی آقای اسکوچیچ در این مدت کم هم خیلی خوب با بچهها اخت شده و هماهنگی خوبی بین بچهها ایجاد شده است. از فدراسیون هم تشکر میکنم که بازی اروپایی خوبی مثل بوسنی را برای تیم ملی مهیا کرد تا یک محک جدی بخوریم. امیدوارم بتوانیم به جام جهانی صعود کنیم چون لایقش هستیم و میبینیم که کادرفنی این تیم چه زحماتی میکشد.»
کنعانی زادگان که نقش مهمی در پیروزی تیمش داشت به خبرنگار«ایران» گفت: «اول از همه این برد را به هواداران تقدیم میکنم که جایشان در ورزشگاه آزادی خیلی خالی بود. بازی خیلی خوب و البته سختی بود. نفت بازیکنان خیلی خوبی جذب کرده و 50 درصد تیمشان همان بازیکنانی هستند که با استقلال خوزستان قهرمان لیگ پانزدهم شدند. سرمربیشان هم که آقای پورموسوی است و مربی بسیار خوبی است. خدا را شکر میکنم که مقابل چنین تیم قدرتمندی موفق بودیم و توانستیم به پیروزی برسیم. ما تیمی هستیم که چه در داخل خانه و چه بیرون فقط برای 3 امتیاز میجنگیم و فرقی نمیکند که چه تیمی جلوی ما بازی کند. ما پرطرفدارترین تیم آسیا هستیم و هر چه داریم از هوادارانمان داریم که یار دوازدهم تیم ما هستند و امیدوارم هر چه زودتر با از بین رفتن ویروس کرونا، باز هم شاهد حضور آنها در ورزشگاهها باشیم.» پرسپولیس در شرایطی به پیروزی رسید که باران شدیدی در تهران میبارید و این کار را برای هر دو تیم سخت کرده بود. کنعانی زادگان در این باره گفت:«شرایط جوی خیلی بد بود و چمن ورزشگاه هم بلند بود. ولی باران که هیچ اگر سنگ هم از آسمان ببارد ما بهخاطر هواداران جانمان را هم میدهیم و میجنگیم تا دلشان را شاد کنیم.»
سرخپوشان در بازی رفت لیگ نوزدهم با شوت کنعانی زادگان که وارد دروازه نفت شد، برابر این تیم به برتری رسیدند و حالا او این بار هم با پنالتی ای که مقابل نفت گرفت، زمینه ساز شکست این تیم شد. او در این خصوص چنین واکنشی داشت: «بچهها به من گفتند گربه سیاه نفت شده ای(با خنده). در هر حال خدا را شکر که سهم کوچکی در برد تیم داشتم و توانستم کمک کنم.»
اینکه کنعانی زادگان بهعنوان مدافع میانی توانست پنالتی بگیرد، جالب توجه بود. او در این باره چنین نظرداد:«با توجه به اینکه پرسپولیس رو به جلو بازی میکند، فاصله خط دفاعی با هافبک و مهاجم کم است. از طرفی من با قدرت بدنی و سرعت خوبی که دارم، گاهی به خط حمله اضافه میشوم. در بازی با سایپا هم یک ضربه به تیر زدم و یک ضربهام را هم مدافعشان از روی خط بیرون کشید. در این بازی هم خدا را شکر توانستم پنالتی بگیرم و سیامک آن را تبدیل به گل کرد. امسال بیشتر تمرین میکنم تا هر چه در توان دارم برای پرسپولیس بگذارم چون واقعاً مدیون این تیم هستم.»
در لحظات آخر بازی پرسپولیس و نفت، یحیی گل محمدی سرمربی قرمزها توسط داور با کارت قرمز اخراج شد و بازی با نفت مسجد سلیمان نمیتواند روی نیمکت بنشیند. کنعانی زادگان درباره این موضوع هم صحبت کرد:«وقتی گل زدیم، در نیمه دوم و از دقیقه 80، 70 به بعد هر سوتی که زده شد به نفع تیم حریف بود. هم ما و هم آقا یحیی خیلی ناراحت شده بودیم ولی فشار خیلی بالا بود. همه میدانند که آقا یحیی مربی با شخصیت، آرام و جنتلمنی است ولی ببینید چقدر فشار آمده که ایشان ناراحت شد و به توپ ضربه زد. اما همه چیز تمام شده و ما همه فکرمان را برای بازی بعد گذاشتهایم.»
پرسپولیس فصل گذشته با پیروزی 2-1 مقابل نفت مسجد سلیمان در خانه حریف، قهرمانی خود را قطعی کرد. آیا آنها این بار هم میتوانند این تیم را ببرند؟ کنعانی زادگان به این سؤال پاسخ داد:«هر بازی برای ما حکم فینال را دارد. برای همین بازی به بازی پیش میرویم و فرقی نمیکند کجا و مقابل چه تیمی بازی میکنیم و با تمام پتانسیلمان به زمین میرویم تا 3 امتیاز مقابل نفت مسجد سلیمان را هم بگیریم.»
پس از جدایی شجاع خلیلزاده، پرسپولیس تلاش زیادی برای جذب یک مدافع میانی به جای او انجام داد ولی موفق به این کار نشد و حالا در صورت مصدومیت یا محرومیت احتمالی کنعانی زادگان یا سیدجلال، کار برای قرمزها سخت خواهد شد. او درباره اینکه آیا خودش و حسینی میتوانند خلأ کمبود مدافع را پر کنند؟ گفت:«ما همه سعی و تلاشمان را میکنیم که یک زندگی حرفهای داشته باشیم و به دور از مصدومیت باشیم و کمتر کارت بگیریم تا مشکلی برای تیم به وجود نیاید. البته مدافعان جوانی مانند سید احسان حسینی هم هستند که میتوانند بازی کنند و نگرانی خاصی از لحاظ دفاع وسط نداریم. درست است که تیم دنبال مدافع و مهاجم بود ولی با همین پتانسیلی که داریم ادامه میدهیم و سعی میکنیم بهترین عملکرد را داشته باشیم.»
دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی هم نشان داده که اعتماد زیادی به کنعانی زادگان دارد و در 2 بازی دوستانهای که مقابل ازبکستان و بوسنی و هرزگوین روی نیمکت تیم ملی نشسته از او به طور کامل استفاده کرده است. کنعانی زادگان که 18 بازی ملی و یک گل زده برابر کامبوج در کارنامه خود دارد، در این باره گفت:«خدا را صد هزار مرتبه شکر میکنم. من کارم را انجام میدهم و خیلی خوشحالم که مربی با دانشی مثل آقای اسکوچیچ آمده که واقعاً صبح تا شب زحمت میکشد و به من اعتماد دارد. ایشان همه بازیهای لیگ و بازیهای لژیونرها را میبیند و آنالیز خیلی دقیقی روی همه بازیکنان انجام میدهد. درست است که زمان زیادی در اردوهای تیم ملی نداشتهایم ولی آقای اسکوچیچ در این مدت کم هم خیلی خوب با بچهها اخت شده و هماهنگی خوبی بین بچهها ایجاد شده است. از فدراسیون هم تشکر میکنم که بازی اروپایی خوبی مثل بوسنی را برای تیم ملی مهیا کرد تا یک محک جدی بخوریم. امیدوارم بتوانیم به جام جهانی صعود کنیم چون لایقش هستیم و میبینیم که کادرفنی این تیم چه زحماتی میکشد.»
بررسی تأثیر طرحهای تخفیف فصلی بر عملکرد کتابفروشیها در شرایط کرونایی
تلاش برای بقای صنفی که در آستانه ورشکستگی است
مردم اجازه ندادند پاییزه کتاب از تابستانه جا بماند
مریم شهبازی
خبرنگار
طرحهای تخفیف فصلی بهرغم برخی کاستیها اتفاق خوبی را برای کتابفروشیها رقم زدند؛ خیلی پیشتر از آنکه مبتلابه تبعات و عوارض کرونا شوند آنها را بهسوی پوستاندازی تدریجی برای به روز کردن شیوههای مدیریتی کشاند. اتفاقی که بیش از همه در پاییزه کتاب 99 خود را نشان داد و شاهد بودیم که چطور بخش قابلتوجهی از فروش کتاب به دنیای مجازی منتقل شد.
گامی مؤثر در به روز رسانی مدیریت کتابفروشی ها
امیرحسین زادگان، مدیر انتشارات و کتابفروشی ققنوس درباره تأثیر طرحهای تخفیف فصلی به «ایران» میگوید:« تا قبل از برپایی نخستین دوره این تخفیف فصلی هنوز هم کتابفروشیهای بسیاری بودند که به شیوه سابق و کاملاً سنتی مدیریت میشدند. پیوستن به این طرح از همان ابتدا با در نظر گرفتن شرطهایی همراه شد ازجمله اینکه کتابفروشان حتماً باید به شبکه اینترنت متصل شوند.» تجربههای نخست طرحهای تخفیف فصلی به مرور حتی آنهایی را که علاقهای به تغییر شیوه مدیریتی خود نداشتند، هم به اینسو کشاند. چارهای نداشتند جز اینکه برای بهرهمندی از این تخفیف فصلی آنها شرایط را بپذیرند. مصداقی از تأثیر این طرح در بهروز رسانی شیوه فروش کتابفروشیها را میتوان در آماری یافت که طی روزهای اخیر از سوی مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران منتشر شده است. بر این اساس از 847 کتابفروشی عضو در پاییزه کتاب، 214 کتابفروشی همزمان با فروش حضوری، فروش مجازی هم داشتهاند که 26 کتابفروشی آن در استان تهران و 188 کتابفروشی دیگر هم از سایر استانها بودهاند. این کتابفروشیها طی یکهفتهای که برای پاییزه کتاب در نظر گرفتهشده بود موفق به فروش مجازی بیش از 13 هزار کتاب شدند که سهم تهران هزار و 711 نسخه بوده و سایر استانها هم 11 هزار و 487 کتاب فروختهاند؛ نزدیک 3 هزار نفر هم به شکل مجازی کتاب خریدهاند. امیرحسین زادگان، طرحهای تخفیف فصلی را یکی از بهترین اقدامات دولت در اعطای مستقیم یارانه به مردم میداند و میگوید: «از طریق این طرح هم شاهد حذف واسطهها هستیم هم اینکه با کمترین حاشیهها روبهرو میشویم. بااین حال همچنان با نقاط ضعفی هم روبهرو است؛ ازجمله اینکه به اطلاعرسانیهای بیشتری نیاز است؛ خود ما خیلی دیر متوجه زمان ثبتنام برای پاییزه شدیم.» در شرایطی که گمان میرفت پاییزه کتاب از تابستانه کتاب جا بماند مردم با استقبال از کتابفروشی، فروشی بیست میلیارد تومانی را رقم زدند. آنطور که در آمار منتشرشده از سوی خانه کتاب آمده تعداد کتابفروشیهای این دوره در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته که به مدت ۱۳روز در ۵۸۵ کتابفروشی برگزار شد رشد ۳۹درصدی داشته است.
ضرورت اعطای یارانه برابر
اسماعیل حسنزاده، مدیر نشر و کتابفروشی «کتاب پارسه» هم از دیگر موافقان اعطای یارانه به خریداران کتاب به چنین شیوهای است، او هم به «ایران» میگوید: «این طرحها باعث میشود هرچند برای مدتی کوتاه، بازار نشرمان کمی رونق پیدا کند و مخاطب نیز دلگرم شود. باوجود تأثیر مثبتی که برای این طرح قائلم تأکید دارم که همچنان ضعفهایی هم در آن هست، مثلاً بهتر است متولیان این طرح، میزان یارانهای را که از طریق کتابفروشیها به مردم منتقل میشود به شکل برابر توزیع کنند. سهم یارانهای که در همین دوره به کتابفروشان تعلق پیدا کرد برابر نبود، بهعنوان نمونه یارانه یک کتابفروشی 10 متری پنج میلیون تومان بود اما کتابفروشی یکصد متری تنها 2 میلیون تومان!» او با تأکید براینکه یکی از بهترین راهکارها برای دورههای بعدی میتواند صرف دقت بیشتر در چگونگی اختصاص یارانه به کتابفروشیها باشد ادامه میدهد: «امیدوارم برای دورههای بعد بودجه این طرح افزایش بیشتری پیدا کند؛ خیلی از مردم طی پاییزه کتاب به کتابفروشی مراجعه میکردند تا با تخفیف مذکور کتاب بخرند، اما حتی در مواقعی که یارانه تمام شده بود هم نمیتوانستیم جواب رد به آنان بدهیم و به ناچار خودمان تخفیف میدادیم.» این فعال نشر پیشنهادی هم برای عبور بهتر از شرایط فعلی دارد، حسنزاده میگوید:«نکته دیگری که حتی فراتر از بحث طرحهای تخفیف فصلی نیاز به حمایت مسئولان دارد این است که اگر بنا بر شرایط، بازهم با تعطیلیهای ناگزیر روبهرو شدیم، کتابفروشیها را هم در رده مشاغل ضروری قرار بدهند. همانطور که تلویزیون در این ایام فیلمها و سریالهای مختلفی را آماده و تبلیغ میکند تا مردم در خانه بمانند، کتاب خریدن و کتاب خواندن هم میتواند موردحمایت تبلیغاتی قرار بگیرد، بویژه اگر خریدهای غیرحضوری و آنلاین را مدنظر داشته باشیم؛ متأسفانه در این دو هفته چنین اتفاقی رخ نداد و کتابفروشیها تعطیل شدند و تشویقی هم برای روی آوردن به مطالعه و تبلیغ کتاب از سوی رسانههای رسمی و شهرداریها انجام نمیگیرد.» او تأکید دارد وقتی به مردم اصرار میشود که این مدت در خانه بمانید، باید چارهای هم برای تشویق آنان به بیرون نرفتن بیندیشند و میگوید: «اما دلیل دیگری که در ضرورت تعطیل نشدن کتابفروشیها به آن اعتقاد دارم این است که در شرایط فعلی نشر ایران حال خوبی ندارد و این تعطیلیهای کوتاهمدت هم به آن ضربه وارد میکند. شما به شرایط مشابه و قرنطینه در کشورهای دیگر که نگاه کنید، میبینید که اغلب اجازه تعطیلی کتابفروشیها را ندادهاند و این مراکز مهم فرهنگی را ازجمله استثناها قرار دادهاند.» به گفته مدیر نشر کتاب پارسه آمار فروش کتاب در کشورهای دیگر افزایش پنجاه درصدی را در دوران قرنطینه نشان میدهد. او تصریح میکند: «در ایران هم تا حدی با افزایش روبهرو شدهایم اما نه آنقدر که بتوان تأثیر مشهودی دید. البته قبول دارم که شرایط کشور ما هم متفاوت است؛ آنان سالها برنامهریزی برای افزایش علاقهمندی مردم به مطالعه کردهاند؛ بااینحال مسئولان ما هم میتوانند با دقت نظر بیشتری به بهبود شرایط کمک کنند. حتی به حمایت بیشتر متولیان در افزایش توان مخاطبان در خرید کتاب هم نیاز داریم؛ وضعیت اقتصادی به شکلی شده که طبقه متوسط که مخاطبان اصلی کتاب را تشکیل میدهند، این روزها قدرت خرید کمتری دارند.» آنطور که این فعال نشر هم تأکید دارد، نشر کشورمان بنا به شرایطی مبتلا شده به حمایتهای مالی، معنوی و تبلیغاتی بیشتر نیاز دارد تا از آن طریق جامعه کتابخوان بتوانند با اعتماد و شوق بیشتری به بازار کتاب بنگرد. این روزها برای ناشران، روزهای سختی است، فعالان عرصه نشر بهجای منافع اقتصادی در تلاش برای بقا هستند تا کارشان به تعطیلی نکشد؛ بنابراین چه درجایگاه مسئولان و چه بهعنوان مخاطبان کتاب آنان را فراموش نکنیم.
خبرنگار
طرحهای تخفیف فصلی بهرغم برخی کاستیها اتفاق خوبی را برای کتابفروشیها رقم زدند؛ خیلی پیشتر از آنکه مبتلابه تبعات و عوارض کرونا شوند آنها را بهسوی پوستاندازی تدریجی برای به روز کردن شیوههای مدیریتی کشاند. اتفاقی که بیش از همه در پاییزه کتاب 99 خود را نشان داد و شاهد بودیم که چطور بخش قابلتوجهی از فروش کتاب به دنیای مجازی منتقل شد.
گامی مؤثر در به روز رسانی مدیریت کتابفروشی ها
امیرحسین زادگان، مدیر انتشارات و کتابفروشی ققنوس درباره تأثیر طرحهای تخفیف فصلی به «ایران» میگوید:« تا قبل از برپایی نخستین دوره این تخفیف فصلی هنوز هم کتابفروشیهای بسیاری بودند که به شیوه سابق و کاملاً سنتی مدیریت میشدند. پیوستن به این طرح از همان ابتدا با در نظر گرفتن شرطهایی همراه شد ازجمله اینکه کتابفروشان حتماً باید به شبکه اینترنت متصل شوند.» تجربههای نخست طرحهای تخفیف فصلی به مرور حتی آنهایی را که علاقهای به تغییر شیوه مدیریتی خود نداشتند، هم به اینسو کشاند. چارهای نداشتند جز اینکه برای بهرهمندی از این تخفیف فصلی آنها شرایط را بپذیرند. مصداقی از تأثیر این طرح در بهروز رسانی شیوه فروش کتابفروشیها را میتوان در آماری یافت که طی روزهای اخیر از سوی مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران منتشر شده است. بر این اساس از 847 کتابفروشی عضو در پاییزه کتاب، 214 کتابفروشی همزمان با فروش حضوری، فروش مجازی هم داشتهاند که 26 کتابفروشی آن در استان تهران و 188 کتابفروشی دیگر هم از سایر استانها بودهاند. این کتابفروشیها طی یکهفتهای که برای پاییزه کتاب در نظر گرفتهشده بود موفق به فروش مجازی بیش از 13 هزار کتاب شدند که سهم تهران هزار و 711 نسخه بوده و سایر استانها هم 11 هزار و 487 کتاب فروختهاند؛ نزدیک 3 هزار نفر هم به شکل مجازی کتاب خریدهاند. امیرحسین زادگان، طرحهای تخفیف فصلی را یکی از بهترین اقدامات دولت در اعطای مستقیم یارانه به مردم میداند و میگوید: «از طریق این طرح هم شاهد حذف واسطهها هستیم هم اینکه با کمترین حاشیهها روبهرو میشویم. بااین حال همچنان با نقاط ضعفی هم روبهرو است؛ ازجمله اینکه به اطلاعرسانیهای بیشتری نیاز است؛ خود ما خیلی دیر متوجه زمان ثبتنام برای پاییزه شدیم.» در شرایطی که گمان میرفت پاییزه کتاب از تابستانه کتاب جا بماند مردم با استقبال از کتابفروشی، فروشی بیست میلیارد تومانی را رقم زدند. آنطور که در آمار منتشرشده از سوی خانه کتاب آمده تعداد کتابفروشیهای این دوره در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته که به مدت ۱۳روز در ۵۸۵ کتابفروشی برگزار شد رشد ۳۹درصدی داشته است.
ضرورت اعطای یارانه برابر
اسماعیل حسنزاده، مدیر نشر و کتابفروشی «کتاب پارسه» هم از دیگر موافقان اعطای یارانه به خریداران کتاب به چنین شیوهای است، او هم به «ایران» میگوید: «این طرحها باعث میشود هرچند برای مدتی کوتاه، بازار نشرمان کمی رونق پیدا کند و مخاطب نیز دلگرم شود. باوجود تأثیر مثبتی که برای این طرح قائلم تأکید دارم که همچنان ضعفهایی هم در آن هست، مثلاً بهتر است متولیان این طرح، میزان یارانهای را که از طریق کتابفروشیها به مردم منتقل میشود به شکل برابر توزیع کنند. سهم یارانهای که در همین دوره به کتابفروشان تعلق پیدا کرد برابر نبود، بهعنوان نمونه یارانه یک کتابفروشی 10 متری پنج میلیون تومان بود اما کتابفروشی یکصد متری تنها 2 میلیون تومان!» او با تأکید براینکه یکی از بهترین راهکارها برای دورههای بعدی میتواند صرف دقت بیشتر در چگونگی اختصاص یارانه به کتابفروشیها باشد ادامه میدهد: «امیدوارم برای دورههای بعد بودجه این طرح افزایش بیشتری پیدا کند؛ خیلی از مردم طی پاییزه کتاب به کتابفروشی مراجعه میکردند تا با تخفیف مذکور کتاب بخرند، اما حتی در مواقعی که یارانه تمام شده بود هم نمیتوانستیم جواب رد به آنان بدهیم و به ناچار خودمان تخفیف میدادیم.» این فعال نشر پیشنهادی هم برای عبور بهتر از شرایط فعلی دارد، حسنزاده میگوید:«نکته دیگری که حتی فراتر از بحث طرحهای تخفیف فصلی نیاز به حمایت مسئولان دارد این است که اگر بنا بر شرایط، بازهم با تعطیلیهای ناگزیر روبهرو شدیم، کتابفروشیها را هم در رده مشاغل ضروری قرار بدهند. همانطور که تلویزیون در این ایام فیلمها و سریالهای مختلفی را آماده و تبلیغ میکند تا مردم در خانه بمانند، کتاب خریدن و کتاب خواندن هم میتواند موردحمایت تبلیغاتی قرار بگیرد، بویژه اگر خریدهای غیرحضوری و آنلاین را مدنظر داشته باشیم؛ متأسفانه در این دو هفته چنین اتفاقی رخ نداد و کتابفروشیها تعطیل شدند و تشویقی هم برای روی آوردن به مطالعه و تبلیغ کتاب از سوی رسانههای رسمی و شهرداریها انجام نمیگیرد.» او تأکید دارد وقتی به مردم اصرار میشود که این مدت در خانه بمانید، باید چارهای هم برای تشویق آنان به بیرون نرفتن بیندیشند و میگوید: «اما دلیل دیگری که در ضرورت تعطیل نشدن کتابفروشیها به آن اعتقاد دارم این است که در شرایط فعلی نشر ایران حال خوبی ندارد و این تعطیلیهای کوتاهمدت هم به آن ضربه وارد میکند. شما به شرایط مشابه و قرنطینه در کشورهای دیگر که نگاه کنید، میبینید که اغلب اجازه تعطیلی کتابفروشیها را ندادهاند و این مراکز مهم فرهنگی را ازجمله استثناها قرار دادهاند.» به گفته مدیر نشر کتاب پارسه آمار فروش کتاب در کشورهای دیگر افزایش پنجاه درصدی را در دوران قرنطینه نشان میدهد. او تصریح میکند: «در ایران هم تا حدی با افزایش روبهرو شدهایم اما نه آنقدر که بتوان تأثیر مشهودی دید. البته قبول دارم که شرایط کشور ما هم متفاوت است؛ آنان سالها برنامهریزی برای افزایش علاقهمندی مردم به مطالعه کردهاند؛ بااینحال مسئولان ما هم میتوانند با دقت نظر بیشتری به بهبود شرایط کمک کنند. حتی به حمایت بیشتر متولیان در افزایش توان مخاطبان در خرید کتاب هم نیاز داریم؛ وضعیت اقتصادی به شکلی شده که طبقه متوسط که مخاطبان اصلی کتاب را تشکیل میدهند، این روزها قدرت خرید کمتری دارند.» آنطور که این فعال نشر هم تأکید دارد، نشر کشورمان بنا به شرایطی مبتلا شده به حمایتهای مالی، معنوی و تبلیغاتی بیشتر نیاز دارد تا از آن طریق جامعه کتابخوان بتوانند با اعتماد و شوق بیشتری به بازار کتاب بنگرد. این روزها برای ناشران، روزهای سختی است، فعالان عرصه نشر بهجای منافع اقتصادی در تلاش برای بقا هستند تا کارشان به تعطیلی نکشد؛ بنابراین چه درجایگاه مسئولان و چه بهعنوان مخاطبان کتاب آنان را فراموش نکنیم.
شکست کرونا نیازمند همکاری دولت و ملت
اشرف بروجردی
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
شیوع ویروس کرونا و به کام مرگ بردن دهها هموطن، سایه وحشت و نگرانی را در جامعه اشاعه داده و فضای ناامیدی را در جامعه گسترانده است. با وجود تلاش همهجانبه کادرپزشکی و درمانی همچنان شاهد گسترش این بیماری در میان مردم هستیم .بیماریای که غنی و فقیر و کوچک و بزرگ هم نمیشناسد و حاصل آن مرگ روزانه دهها عزیز از این سرزمین است. بهراستی برای مهار این بیماری چه باید کرد؟ صاحبنظران و پزشکان بهترین راه کاهش مرگ و میر را خانهنشینی و قرار گرفتن در قرنطینه میدانند اما گسست حاصل از شرایط سخت زیست اجتماعی میان مردم و مسئولان، همچنین گرانی و کاهش اشتغال موجب بیتوجهی مردم به تصمیمات دولت و قرارگرفتن در قرنطینه شده است و با وجود همه هشدارهای مسئولان به مردم در جهت رعایت اصول اولیه دوری از ویروس کووید19 بازهم مشاهده میشود که در مواردی رعایت لازم صورت نمیگیرد و حتی در میان منتسبان به فرهیختگی و فرزانگی ...
بهعنوان مثال وقتی تعطیلی کتابخانه ملی جهت رعایت پروتکل بهداشتی اعلام میشود فریاد برمیخیزد که این تصمیم نباید به حوزه کتابخانه ملی تسری پیدا کند و سبب بازدارندگی اعضای کتابخانه ملی از امکان استفاده از این فضا شود. غافل از اینکه فقط بحث حضور در کتابخانه نیست بلکه تردد در شهر و تماس نزدیک با افراد دیگر چه در هنگام استفاده از وسایل نقلیه عمومی و چه حضور در کتابخانه خود زمینهساز انتقال و اشاعه ویروس خواهد شد. یا سفر رفتن که با وجود همه هشدارهایی که داده میشود باز هم این موضوع رعایت نمیشود و افراد بدون توجه به احتمال نقشآفرینی درتوزیع و گسترش ویروس و نقش داشتن در مرگ دیگران به سفر میروند. مردم باید بدانند که اتخاذ تصمیمهایی از جنس قرنطینه برای رعایت سلامت مردم و نجات جان انسانهاست. دولت با وجود همه تهدیدها و تحریمها همچنان تلاش میکند تا ایمنی لازم را برای مردم فراهم کند اما این بیتوجهیها و عدم همکاری و همراهی برخی از شهروندان، دولت و کادر درمان را دچار دردسر و زحمت مضاعف کرد و این افراد هم آسیبرساننده به دیگران و هم به خود هستند. البته در اینجا باید گفت نقش رسانه ملی در آموزش جامعه و در ایجاد باور جهت پذیرش اقدامات مؤثر دولت کمککننده است. مردم باید بدانند که تصمیمات دولت در ایجاد محدودیت جهت تردد قطعاً برای حفظ جان آنهاست. اقتضای تأثیرپذیری این اقدامات باور مردم و تعاون وهمدلی آنها جهت ریشهکن کردن این ویروس از این مملکت است. به امید روزهای بدون ویروس کرونا و به امید سلامتی همه مردم عزیز ایران.
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
شیوع ویروس کرونا و به کام مرگ بردن دهها هموطن، سایه وحشت و نگرانی را در جامعه اشاعه داده و فضای ناامیدی را در جامعه گسترانده است. با وجود تلاش همهجانبه کادرپزشکی و درمانی همچنان شاهد گسترش این بیماری در میان مردم هستیم .بیماریای که غنی و فقیر و کوچک و بزرگ هم نمیشناسد و حاصل آن مرگ روزانه دهها عزیز از این سرزمین است. بهراستی برای مهار این بیماری چه باید کرد؟ صاحبنظران و پزشکان بهترین راه کاهش مرگ و میر را خانهنشینی و قرار گرفتن در قرنطینه میدانند اما گسست حاصل از شرایط سخت زیست اجتماعی میان مردم و مسئولان، همچنین گرانی و کاهش اشتغال موجب بیتوجهی مردم به تصمیمات دولت و قرارگرفتن در قرنطینه شده است و با وجود همه هشدارهای مسئولان به مردم در جهت رعایت اصول اولیه دوری از ویروس کووید19 بازهم مشاهده میشود که در مواردی رعایت لازم صورت نمیگیرد و حتی در میان منتسبان به فرهیختگی و فرزانگی ...
بهعنوان مثال وقتی تعطیلی کتابخانه ملی جهت رعایت پروتکل بهداشتی اعلام میشود فریاد برمیخیزد که این تصمیم نباید به حوزه کتابخانه ملی تسری پیدا کند و سبب بازدارندگی اعضای کتابخانه ملی از امکان استفاده از این فضا شود. غافل از اینکه فقط بحث حضور در کتابخانه نیست بلکه تردد در شهر و تماس نزدیک با افراد دیگر چه در هنگام استفاده از وسایل نقلیه عمومی و چه حضور در کتابخانه خود زمینهساز انتقال و اشاعه ویروس خواهد شد. یا سفر رفتن که با وجود همه هشدارهایی که داده میشود باز هم این موضوع رعایت نمیشود و افراد بدون توجه به احتمال نقشآفرینی درتوزیع و گسترش ویروس و نقش داشتن در مرگ دیگران به سفر میروند. مردم باید بدانند که اتخاذ تصمیمهایی از جنس قرنطینه برای رعایت سلامت مردم و نجات جان انسانهاست. دولت با وجود همه تهدیدها و تحریمها همچنان تلاش میکند تا ایمنی لازم را برای مردم فراهم کند اما این بیتوجهیها و عدم همکاری و همراهی برخی از شهروندان، دولت و کادر درمان را دچار دردسر و زحمت مضاعف کرد و این افراد هم آسیبرساننده به دیگران و هم به خود هستند. البته در اینجا باید گفت نقش رسانه ملی در آموزش جامعه و در ایجاد باور جهت پذیرش اقدامات مؤثر دولت کمککننده است. مردم باید بدانند که تصمیمات دولت در ایجاد محدودیت جهت تردد قطعاً برای حفظ جان آنهاست. اقتضای تأثیرپذیری این اقدامات باور مردم و تعاون وهمدلی آنها جهت ریشهکن کردن این ویروس از این مملکت است. به امید روزهای بدون ویروس کرونا و به امید سلامتی همه مردم عزیز ایران.
مجلس چگونه به رفع تحریمها کمک کند
ابراهیم امینی
نایب رئیس شورای شهر تهران
هرکشوری برای تأمین منافع ملی خود باید از فرصتهای پیشرو، چـــه در عرصــههای داخــــــلی و چــــه در زمـــینههــای فراملی بهترین بهره را ببرد. تحریمها و آثاری که از خود در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور ما بر جای گذاشته، بر کسی پوشیده نیست. در دوره 4 ساله ریاست جمهوری دونالد ترامپ شدیدترین آنها علیه کشور ما اعمال شد و راه مقابله با آن ، چیزی جز مقاومت مردم ایران زمین نبود. این تحریمها تا آنجا با زندگی همه ایرانیان گره خورد که تنگناهای زیادی حتی در تأمین داروهای مورد نیاز بیماران و نیازهای اساسی شهروندان ایجاد کرد. با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا و پیروزی جو بایدن و به تبع آن تغییری که در متولیان اداره آن کشور رخ خواهد داد، میتوان به گشایش در برخی امور امیدوار بود. شاهد این مدعا اینکه دولت آینده امریکا در خصوص بازگشت به برجام و رفع تحریمها نگرش مثبتی از خود نشان داده است.
این امر هم در دوره تبلیغات انتخاباتی جو بایدن قابل توجه بود و هم کسی که روی کار آمده، معاون اول باراک اوباما رئیسجمهوری پیشین امریکا بوده که برجام در زمان حضورش، منعقد شده است.
با این اتفاق، تمامی متولیان نظام و چهرههای سیاسی کشور باید منافع ملی را در نظر داشته و از تغییر رویکردی که صورت گرفته، استقبال کنند. ما باید بتوانیم از این فرصت نهایت استفاده را ببریم تا شاید فشار اعمال شده بر شهروندان خود را حداقلی کنیم یا از میان برداریم و به فکر گشایشهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی باشیم. قطعاً این اتفاق بهعنوان کارنامه مثبت نظام سیاسی کشور هم تلقی میشود و خوشبینی بیشتر شهروندان را نسبت به حاکمیت بهدنبال خواهد داشت. اینکه از الان بخواهیم براساس منافع جناحی اظهارنظر کنیم قطعاً راه بهجایی نخواهیم برد.
در این میان یکی از نهادهایی که تحرکات آن همواره مورد توجه بوده، مجلس شورای اسلامی است. هرچند از لحاظ سیاسی میتوان گفت که در جریان مقابل دولت قرار دارد اما وقتی پای منافع ملی و مشکلات مردم در میان است، انتظار هماهنگی و تعامل با دولت از نمایندگان میرود.
لازم نیست در مورد اینکه «اگر این رفع تحریمها رخ دهد به نفع جریان سیاسی ما است یا خیر» بحث کنیم. تحریمها ظلمی است که سالیان سال به نظام و کشور و بخصوص شهروندان ما رفته و بیتوجه به مناسبات سیاسی- جناحی داخلی باید در مورد آن تصمیم بگیریم.
در این هنگامه مبادا از مجلس پیام متفاوت به دنیا مخابره شود. نباید دولت آینده امریکا که هنوز روی کار نیامده با مطالبی که هم از نظر سیاسی و هم از منظر منطقی با ادبیات مسئولان کشور ما سازگاری ندارد، مورد خطاب قرار گیرد. بهتر است که مجلس با دولت برای آنچه که منافع ملی کشور را بهدنبال دارد همچون بازگشت به برجام و رفع تحریمها هماهنگ باشد. حتی اگر نیاز به وضع قوانینی هم باشد متناسب با وضع موجود نسبت به تصویب آن اقدام شود.
با توجه به اینکه نمایندگان مجلس یازدهم خود را «انقلابی» میخوانند و از همان زمان آغاز بکار خود، دغدغه «معیشت مردم» را مطرح کرده و بهدنبال رفع احتیاجات جامعه هستند، باید در مرحله عمل هم نشان دهند که واقعاً به «انقلابی بودن» خود، پایبند هستند و برای منافع ملی هر کاری خواهند کرد. آنها بهتر از هر کسی میدانند که دلیل اصلی مشکلات معیشتی مردم، تحریمهای ظالمانهای است که بر کشور ما تحمیل شده و اگر هم گشایشی در جهت منافع ملی رخ دهد، نباید آن را قربانی منافع جناحی خود کنند.
نایب رئیس شورای شهر تهران
هرکشوری برای تأمین منافع ملی خود باید از فرصتهای پیشرو، چـــه در عرصــههای داخــــــلی و چــــه در زمـــینههــای فراملی بهترین بهره را ببرد. تحریمها و آثاری که از خود در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور ما بر جای گذاشته، بر کسی پوشیده نیست. در دوره 4 ساله ریاست جمهوری دونالد ترامپ شدیدترین آنها علیه کشور ما اعمال شد و راه مقابله با آن ، چیزی جز مقاومت مردم ایران زمین نبود. این تحریمها تا آنجا با زندگی همه ایرانیان گره خورد که تنگناهای زیادی حتی در تأمین داروهای مورد نیاز بیماران و نیازهای اساسی شهروندان ایجاد کرد. با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا و پیروزی جو بایدن و به تبع آن تغییری که در متولیان اداره آن کشور رخ خواهد داد، میتوان به گشایش در برخی امور امیدوار بود. شاهد این مدعا اینکه دولت آینده امریکا در خصوص بازگشت به برجام و رفع تحریمها نگرش مثبتی از خود نشان داده است.
این امر هم در دوره تبلیغات انتخاباتی جو بایدن قابل توجه بود و هم کسی که روی کار آمده، معاون اول باراک اوباما رئیسجمهوری پیشین امریکا بوده که برجام در زمان حضورش، منعقد شده است.
با این اتفاق، تمامی متولیان نظام و چهرههای سیاسی کشور باید منافع ملی را در نظر داشته و از تغییر رویکردی که صورت گرفته، استقبال کنند. ما باید بتوانیم از این فرصت نهایت استفاده را ببریم تا شاید فشار اعمال شده بر شهروندان خود را حداقلی کنیم یا از میان برداریم و به فکر گشایشهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی باشیم. قطعاً این اتفاق بهعنوان کارنامه مثبت نظام سیاسی کشور هم تلقی میشود و خوشبینی بیشتر شهروندان را نسبت به حاکمیت بهدنبال خواهد داشت. اینکه از الان بخواهیم براساس منافع جناحی اظهارنظر کنیم قطعاً راه بهجایی نخواهیم برد.
در این میان یکی از نهادهایی که تحرکات آن همواره مورد توجه بوده، مجلس شورای اسلامی است. هرچند از لحاظ سیاسی میتوان گفت که در جریان مقابل دولت قرار دارد اما وقتی پای منافع ملی و مشکلات مردم در میان است، انتظار هماهنگی و تعامل با دولت از نمایندگان میرود.
لازم نیست در مورد اینکه «اگر این رفع تحریمها رخ دهد به نفع جریان سیاسی ما است یا خیر» بحث کنیم. تحریمها ظلمی است که سالیان سال به نظام و کشور و بخصوص شهروندان ما رفته و بیتوجه به مناسبات سیاسی- جناحی داخلی باید در مورد آن تصمیم بگیریم.
در این هنگامه مبادا از مجلس پیام متفاوت به دنیا مخابره شود. نباید دولت آینده امریکا که هنوز روی کار نیامده با مطالبی که هم از نظر سیاسی و هم از منظر منطقی با ادبیات مسئولان کشور ما سازگاری ندارد، مورد خطاب قرار گیرد. بهتر است که مجلس با دولت برای آنچه که منافع ملی کشور را بهدنبال دارد همچون بازگشت به برجام و رفع تحریمها هماهنگ باشد. حتی اگر نیاز به وضع قوانینی هم باشد متناسب با وضع موجود نسبت به تصویب آن اقدام شود.
با توجه به اینکه نمایندگان مجلس یازدهم خود را «انقلابی» میخوانند و از همان زمان آغاز بکار خود، دغدغه «معیشت مردم» را مطرح کرده و بهدنبال رفع احتیاجات جامعه هستند، باید در مرحله عمل هم نشان دهند که واقعاً به «انقلابی بودن» خود، پایبند هستند و برای منافع ملی هر کاری خواهند کرد. آنها بهتر از هر کسی میدانند که دلیل اصلی مشکلات معیشتی مردم، تحریمهای ظالمانهای است که بر کشور ما تحمیل شده و اگر هم گشایشی در جهت منافع ملی رخ دهد، نباید آن را قربانی منافع جناحی خود کنند.
آرامش داخلی و بیرونی ضامن تحقق بودجه
زهرا کریمی
اقتصاددان
جدای از تبصرهها و ردیفهایی که بودجه سال 1400 را تشکیل میدهد، تجربه دهههای گذشته نشان میدهد که مهمترین عاملی که به تحقق پیشبینیهای بودجه کمک و زمینههای آن را فراهم میکند، وجود یک جو آرام و به دور از تنش در فضای بیرونی و داخلی است. این درحالی است که اقتصاد ایران درکنار مسائل و مشکلات ناشی از تحریم و محدودیتهای آن تحت تأثیر تبعات و خسارات سنگین کرونا نیز قرار دارد.
برهمین اساس بودجه سال آینده وظیفه سنگینی بر عهده دارد تا با توجه به بخشهای حساس و مهم زمینه و بسترهای خروج از وضعیت فعلی را فراهم کند. هرچه تنشهای کشور با سایر کشورها کاهش یابد و همچنین در داخل کشور میان قوا و نهادها و جریانهای سیاسی یک تفاهم وجود داشته باشد بهطور قطع امکان یک بودجهریزی واقع بینانه بیشتر محقق خواهد شد.
این شرایط بهصورت مستقیم در قالب اعداد و ارقام بودجه انعکاس پیدا میکند. براساس اطلاعات ارائه شده در بودجه سال آینده برای فروش هر بشکه نفت عدد 40 دلار و برای نرخ محاسباتی دلار رقم 11 تا 11 هزار و 500 تومان درنظر گرفته شده است. هرچند در سالهای اخیر دولت بهسمت کاهش وابستگی بودجه جاری به نفت حرکت کرده است و محدودیتهای تحریم نیز سهم درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران را کاهش داده است، اما با وجود این همچنان فروش نفت و فرآوردههای نفتی میتواند بخشی از نیازهای کشور را تأمین کند. برهمین اساس طبق برنامه دولت و رئیسجمهوری درآمدهای نفتی بهسمت توسعه زیرساختها و درواقع بودجه عمرانی هدایت پیدا خواهد کرد. حال هرچه امکان تحقق اعداد و پیشبینیهایی که در بودجه برای صادرات نفت و فروش آن درنظر گرفته میشود بیشتر فراهم باشد بهطور قطع بودجه نیز با کسری کمتری مواجه خواهد شد. برهمین اساس است که وجود یک جو آرام و به دور از تنشهای منطقهای و جهانی تأثیر مستقیمی بر بودجه کشور دارد
از سوی دیگر وجود این آرامش و تفاهم در داخل کشور نیز اهمیت بالایی دارد. متأسفانه هم اکنون تفاهم مورد نیاز میان جریانهای سیاسی وجود ندارد و این موضوع میتواند به بودجه آسیب بزند.
علاوه براین با وجود تمام مشکلات موجود شاهد افزایش تولید واحدهای تولیدی بخصوص در بخش کالاهای بادوام هستیم که تداوم این رشد نیاز به حمایتهایی دارد که بخشی از آن میتواند از دل بودجه بیرون بیاید. دراین خصوص نرخ ارز تعیین شده در بودجه تأثیر مستقیمی بر فعالیت واحدهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی دارد. همچنین توجه ویژه به حمایتهای بودجهای از کسب و کارها و طرحهای عمرانی نیز اهمیت بالایی دارد. درواقع طرحهای عمرانی میتوانند موتور محرک اشتغالزایی و فعالتر شدن شرکتهای پیمانکاری و مشاوره و درمجموع بخش خصوصی باشد. از همین روی اعتباراتی که برای پیشرفت پروژههای عمرانی منظور میشود نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور دارد و باید برنامه ریزان از تمام توان اقتصادی برای این بخش استفاده کنند.
اقتصاددان
جدای از تبصرهها و ردیفهایی که بودجه سال 1400 را تشکیل میدهد، تجربه دهههای گذشته نشان میدهد که مهمترین عاملی که به تحقق پیشبینیهای بودجه کمک و زمینههای آن را فراهم میکند، وجود یک جو آرام و به دور از تنش در فضای بیرونی و داخلی است. این درحالی است که اقتصاد ایران درکنار مسائل و مشکلات ناشی از تحریم و محدودیتهای آن تحت تأثیر تبعات و خسارات سنگین کرونا نیز قرار دارد.
برهمین اساس بودجه سال آینده وظیفه سنگینی بر عهده دارد تا با توجه به بخشهای حساس و مهم زمینه و بسترهای خروج از وضعیت فعلی را فراهم کند. هرچه تنشهای کشور با سایر کشورها کاهش یابد و همچنین در داخل کشور میان قوا و نهادها و جریانهای سیاسی یک تفاهم وجود داشته باشد بهطور قطع امکان یک بودجهریزی واقع بینانه بیشتر محقق خواهد شد.
این شرایط بهصورت مستقیم در قالب اعداد و ارقام بودجه انعکاس پیدا میکند. براساس اطلاعات ارائه شده در بودجه سال آینده برای فروش هر بشکه نفت عدد 40 دلار و برای نرخ محاسباتی دلار رقم 11 تا 11 هزار و 500 تومان درنظر گرفته شده است. هرچند در سالهای اخیر دولت بهسمت کاهش وابستگی بودجه جاری به نفت حرکت کرده است و محدودیتهای تحریم نیز سهم درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران را کاهش داده است، اما با وجود این همچنان فروش نفت و فرآوردههای نفتی میتواند بخشی از نیازهای کشور را تأمین کند. برهمین اساس طبق برنامه دولت و رئیسجمهوری درآمدهای نفتی بهسمت توسعه زیرساختها و درواقع بودجه عمرانی هدایت پیدا خواهد کرد. حال هرچه امکان تحقق اعداد و پیشبینیهایی که در بودجه برای صادرات نفت و فروش آن درنظر گرفته میشود بیشتر فراهم باشد بهطور قطع بودجه نیز با کسری کمتری مواجه خواهد شد. برهمین اساس است که وجود یک جو آرام و به دور از تنشهای منطقهای و جهانی تأثیر مستقیمی بر بودجه کشور دارد
از سوی دیگر وجود این آرامش و تفاهم در داخل کشور نیز اهمیت بالایی دارد. متأسفانه هم اکنون تفاهم مورد نیاز میان جریانهای سیاسی وجود ندارد و این موضوع میتواند به بودجه آسیب بزند.
علاوه براین با وجود تمام مشکلات موجود شاهد افزایش تولید واحدهای تولیدی بخصوص در بخش کالاهای بادوام هستیم که تداوم این رشد نیاز به حمایتهایی دارد که بخشی از آن میتواند از دل بودجه بیرون بیاید. دراین خصوص نرخ ارز تعیین شده در بودجه تأثیر مستقیمی بر فعالیت واحدهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی دارد. همچنین توجه ویژه به حمایتهای بودجهای از کسب و کارها و طرحهای عمرانی نیز اهمیت بالایی دارد. درواقع طرحهای عمرانی میتوانند موتور محرک اشتغالزایی و فعالتر شدن شرکتهای پیمانکاری و مشاوره و درمجموع بخش خصوصی باشد. از همین روی اعتباراتی که برای پیشرفت پروژههای عمرانی منظور میشود نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور دارد و باید برنامه ریزان از تمام توان اقتصادی برای این بخش استفاده کنند.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم
و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
فارسی را پاس بداریم/ ناصر گندمی از یزد: مسئولین محترم صدا و سیما و رسانهها بیایید فارسی را پاس بداریم.به جای واژه تحلیف، واژه سوگند را بهکار ببریم. مثل مراسم تحلیف رئیس جمهوری که عنوان کنیم مراسم سوگند رئیس جمهوری، کدام بهتر است؟
چه فرقی بین بازنشستههای تأمین اجتماعی و دیگر بازنشستهها است؟/ آقای یوسفی از بندر انزلی: بازنشسته تأمین اجتماعی هستم، بعد از 30 سال خدمت بازنشسته شدم و در همسانسازی اخیر حدود 450 هزار تومان به حقوقمان اضافه شده در صورتی که به بازنشستههای دیگر چند برابر اضافه شده. چه فرقی میان بازنشستههای تأمین اجتماعی و دیگر بازنشستهها است؟
انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران/ آقای حامدی نیک: خبر انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران موضوع بسیار مهمی است که متأسفانه در رسانهها به آن بهخوبی پرداخته نشده است. این اتفاق برای کشور ما بسیار مفید و پربرکت خواهد بود. از رسانهها درخواست داریم به این موضوع بیشتر بپردازند.
نایاب شدن نهادههای دامی/ یک شهروند: نهادههای دامی در بازار نایاب شده است. این نهادهها در برخی بازارها بهصورت قاچاق و با قیمت بالا به فروش میرسد. از مسئولان محترم وزارت کشاورزی درخواست داریم نظارت بیشتری بر عرضه نهادههای دامی داشته باشند تا مشکلات کشاورزان از این طریق حل شود.
برخورد با گرانفروشان و محتکران/ یک شهروند: در رسانهها عنوان شده که نیروهای نظامی کشورمان به مواضع ضدانقلاب حمله کردهاند که کار بسیار خوبی است. چرا مسئولان با ضدانقلاب داخل که شامل گرانفروشان و محتکران و همچنین باندهایی که مثل دزدان سر گردنه مردم را تحت فشار گذاشتهاند، برخورد جدی نمیکنند. اینها هم جزو دشمنان این مرز و بوم هستند.
و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
فارسی را پاس بداریم/ ناصر گندمی از یزد: مسئولین محترم صدا و سیما و رسانهها بیایید فارسی را پاس بداریم.به جای واژه تحلیف، واژه سوگند را بهکار ببریم. مثل مراسم تحلیف رئیس جمهوری که عنوان کنیم مراسم سوگند رئیس جمهوری، کدام بهتر است؟
چه فرقی بین بازنشستههای تأمین اجتماعی و دیگر بازنشستهها است؟/ آقای یوسفی از بندر انزلی: بازنشسته تأمین اجتماعی هستم، بعد از 30 سال خدمت بازنشسته شدم و در همسانسازی اخیر حدود 450 هزار تومان به حقوقمان اضافه شده در صورتی که به بازنشستههای دیگر چند برابر اضافه شده. چه فرقی میان بازنشستههای تأمین اجتماعی و دیگر بازنشستهها است؟
انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران/ آقای حامدی نیک: خبر انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران موضوع بسیار مهمی است که متأسفانه در رسانهها به آن بهخوبی پرداخته نشده است. این اتفاق برای کشور ما بسیار مفید و پربرکت خواهد بود. از رسانهها درخواست داریم به این موضوع بیشتر بپردازند.
نایاب شدن نهادههای دامی/ یک شهروند: نهادههای دامی در بازار نایاب شده است. این نهادهها در برخی بازارها بهصورت قاچاق و با قیمت بالا به فروش میرسد. از مسئولان محترم وزارت کشاورزی درخواست داریم نظارت بیشتری بر عرضه نهادههای دامی داشته باشند تا مشکلات کشاورزان از این طریق حل شود.
برخورد با گرانفروشان و محتکران/ یک شهروند: در رسانهها عنوان شده که نیروهای نظامی کشورمان به مواضع ضدانقلاب حمله کردهاند که کار بسیار خوبی است. چرا مسئولان با ضدانقلاب داخل که شامل گرانفروشان و محتکران و همچنین باندهایی که مثل دزدان سر گردنه مردم را تحت فشار گذاشتهاند، برخورد جدی نمیکنند. اینها هم جزو دشمنان این مرز و بوم هستند.
بایدن رئیس جمهور منتخب امریکا امروز وزیر خارجه اش را معرفی میکند
«بلینکن» جانشین پمپئو میشود
گروه سیاسی/ در حالی که رسانههای غربی از انتخاب «آنتونی بلینکن» به عنوان وزیر خارجه دولت جدید ایالات متحده خبر میدهند، گمانهزنیها پیرامون اقدامات احتمالی دولت «جو بایدن»، رئیس جمهوری منتخب امریکا برای بازگشت به برجام افزایش یافته است. رسانه امریکایی نیویورک تایمز به نقل از منابع خود خبر داده است که رئیس جمهوری منتخب امریکا میخواهد «بلینکن» ۵۸ ساله را برای این سمت معرفی کند. «بلینکن» از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ میلادی زمانی که بایدن معاون باراک اوباما بود، مشاور امنیت ملی بایدن بود، با این حال «بلینکن» کار خود را در وزارت امور خارجه امریکا در دولت بیل کلینتون آغاز کرده است. روزنامه «ایندیپندنت» اولویتهای وزیر خارجه احتمالی امریکا را تحکیم جایگاه امریکا در دنیا به عنوان متحدی قابل اطمینان و بازگشت به سازمانها و توافقهای بینالمللی میداند که ترامپ از آنها خارج شده است.
برجام، توافق پاریس و سازمان بهداشت جهانی از جمله این توافقات است. پس از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و با در نظر گرفتن وعدههایی که رئیس جمهوری منتخب امریکا مبنی بر بازگشت به پیمانهای چندجانبه مطرح کرده است، انتظار میرود که «بایدن» بدون اما و اگر مسیر بازگشت مجدد کشورش به توافقات بینالمللی از جمله برجام را هموار سازد. این در حالی است که به اعتقاد ناظران او میتواند با چند فرمان اجرایی همه تحریمهای یکجانبه ترامپ علیه ایران را لغو کند. «فرانک ویزنر»، عضو سابق تیم امریکا در مذاکرات هستهای ایران چنین اعتقادی دارد. او در گفتوگو با ایرنا در پاسخ به این سؤال که آیا کنگره و دیگران میتوانند موانعی را برای صدور فرمانهای اجرایی بایدن در لغو تحریمها ایجاد کنند، گفت: باید به یاد داشته باشید که خود برجام در اساس، یک فرمان اجرایی است. این توافق البته یک متمم دارد که اگر تغییری در محتوای آن داده شود، کنگره باید در جریان قرار گیرد. در غیر این صورت، برجام، وضع تحریمها یا بازگرداندن آنها، همه از راهکار فرمان اجرایی انجام میشود. این دیپلمات پیشین امریکا گفت: همانطوری که وزیر امور خارجه ایران گفت، میتوان با فرمان اجرایی کار را پیش برد و با کاربرد قدرت اجرایی، فرمانهای اجرایی پیشین را لغو کرد.
این گمانهزنیها در حالی مطرح است که پایگاه خبری Justsecurity به نقل از یک منبع نزدیک به «بایدن» گزارش داد، با توجه به اینکه از زمان تحلیف رئیس جمهوری بعدی امریکا تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران در ژوئن 2021 فقط 5 ماه فرصت است، انتظار میرود که بایدن در همین زمان بازگشت به تعهدات ذیل توافق هستهای را تضمین کند. این مقام سابق امریکایی همچنین مدعی شده، بایدن سپس از احیای اعتبار امریکا برای همراه کردن متحدان نزدیک خود در اروپا استفاده خواهد کرد و دیپلماسی دیگری را برای توسعه برجام، محکم کردن بندهای این توافق و رویکرد ایران در منطقه آغاز میکند.
«بلینکن» 58 ساله که معاون وزیر خارجه و معاون مشاور امنیت ملی دولت اوباما بوده و با سابقه 20 سال همکاری نزدیک با «جو بایدن» از باتجربهترین و مورد اعتمادترین سیاستمداران دموکرات به شمار میرود. بلینکن پس از اینکه به عنوان مشاور امنیت ملی بایدن در زمان معاونت ریاست جمهوری وی خدمت کرد، به سمت معاونت وزارت خارجه دولت باراک اوباما ارتقا یافت. بلینکن همچنین پیش از آن و هنگامی که بایدن هنوز سناتور بود، به عنوان مدیر کمیته روابط خارجی سنای بایدن فعالیت داشت.
وی فارغالتحصیل دانشگاه هاروارد و مدرسه حقوق دانشگاه کلمبیا است. بلینکن در دولت اوباما همچنین به عنوان یکی از بنیانگذاران یک شرکت استراتژی سیاسی تحت عنوان «وستاگزک» شناخته شده بود.
صفحه 4 را بخوانید
برجام، توافق پاریس و سازمان بهداشت جهانی از جمله این توافقات است. پس از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و با در نظر گرفتن وعدههایی که رئیس جمهوری منتخب امریکا مبنی بر بازگشت به پیمانهای چندجانبه مطرح کرده است، انتظار میرود که «بایدن» بدون اما و اگر مسیر بازگشت مجدد کشورش به توافقات بینالمللی از جمله برجام را هموار سازد. این در حالی است که به اعتقاد ناظران او میتواند با چند فرمان اجرایی همه تحریمهای یکجانبه ترامپ علیه ایران را لغو کند. «فرانک ویزنر»، عضو سابق تیم امریکا در مذاکرات هستهای ایران چنین اعتقادی دارد. او در گفتوگو با ایرنا در پاسخ به این سؤال که آیا کنگره و دیگران میتوانند موانعی را برای صدور فرمانهای اجرایی بایدن در لغو تحریمها ایجاد کنند، گفت: باید به یاد داشته باشید که خود برجام در اساس، یک فرمان اجرایی است. این توافق البته یک متمم دارد که اگر تغییری در محتوای آن داده شود، کنگره باید در جریان قرار گیرد. در غیر این صورت، برجام، وضع تحریمها یا بازگرداندن آنها، همه از راهکار فرمان اجرایی انجام میشود. این دیپلمات پیشین امریکا گفت: همانطوری که وزیر امور خارجه ایران گفت، میتوان با فرمان اجرایی کار را پیش برد و با کاربرد قدرت اجرایی، فرمانهای اجرایی پیشین را لغو کرد.
این گمانهزنیها در حالی مطرح است که پایگاه خبری Justsecurity به نقل از یک منبع نزدیک به «بایدن» گزارش داد، با توجه به اینکه از زمان تحلیف رئیس جمهوری بعدی امریکا تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران در ژوئن 2021 فقط 5 ماه فرصت است، انتظار میرود که بایدن در همین زمان بازگشت به تعهدات ذیل توافق هستهای را تضمین کند. این مقام سابق امریکایی همچنین مدعی شده، بایدن سپس از احیای اعتبار امریکا برای همراه کردن متحدان نزدیک خود در اروپا استفاده خواهد کرد و دیپلماسی دیگری را برای توسعه برجام، محکم کردن بندهای این توافق و رویکرد ایران در منطقه آغاز میکند.
«بلینکن» 58 ساله که معاون وزیر خارجه و معاون مشاور امنیت ملی دولت اوباما بوده و با سابقه 20 سال همکاری نزدیک با «جو بایدن» از باتجربهترین و مورد اعتمادترین سیاستمداران دموکرات به شمار میرود. بلینکن پس از اینکه به عنوان مشاور امنیت ملی بایدن در زمان معاونت ریاست جمهوری وی خدمت کرد، به سمت معاونت وزارت خارجه دولت باراک اوباما ارتقا یافت. بلینکن همچنین پیش از آن و هنگامی که بایدن هنوز سناتور بود، به عنوان مدیر کمیته روابط خارجی سنای بایدن فعالیت داشت.
وی فارغالتحصیل دانشگاه هاروارد و مدرسه حقوق دانشگاه کلمبیا است. بلینکن در دولت اوباما همچنین به عنوان یکی از بنیانگذاران یک شرکت استراتژی سیاسی تحت عنوان «وستاگزک» شناخته شده بود.
صفحه 4 را بخوانید
دیاکو حسینی در گفت و گو با « ایران» و با اشاره به مصاحبه اخیر ظریف:
لغو تحریم ها با اجرای قطعنامه 2231 هم میسر است
ارتباط دادن برجام به مسائل غیر هسته ای قابل قبول نیست
مریم سالاری
خبرنگار دیپلماسی
وزیر امور خارجه در گفتوگوی اخیر با روزنامه ایران مواضعی را پیرامون توافق هستهای مطرح کرد که براساس آن دولت جدید امریکا را در صورت تمایل به حل مشکلات مربوط به اجرای برجام، مکلف به اجرای قطعنامه 2231 به عنوان عضو سازمان ملل دانسته و بازگشتش به این توافق را به گفتوگو با ایران مشروط کرده است؛ گفتوگویی که به گفته ظریف درباره چگونگی بازگشت امریکا به برجام خواهد بود. این موضعگیری با پرسشهای زیادی از سوی ناظران رو به رو شده است که ما در گفتوگو با دیاکو حسینی، مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری ایران پاسخ آنها را گرفتیم.
٭٭٭
آقای ظریف در مصاحبه اخیرشان با روزنامه ایران مواضعی را پیرامون برجام مطرح کردند که از نگاه ناظران به نوعی مواضع جدید محسوب میشد. از جمله اینکه ایشان به طور مشخص امریکا را بهعنوان یکی از اعضای سازمان ملل مکلف به اجرای قطعنامه 2231 دانستند و گفتند اگر این کشور به تعهدات خود در چارچوب این قطعنامه عمل کند، ایران هم تعهدات برجامی خود را به طور کامل اجرا میکند. آیا این موضعگیری به معنای تمایل ایران برای تفکیک قطعنامه از برجام بود؟
همانطور که میدانیم قطعنامه 2231 شورای امنیت ضامن حقوقی برجام است و تنها دلیلی است که موجب میشود رعایت برجام به یک تعهد بینالمللی برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد تبدیل شود. یکی از دلایلی که از همان ابتدا این ایده یعنی قرار دادن یک قطعنامه شورای امنیت در پشتیبانی از برجام به میان آمد، این بود که نقض برجام را از جانب همه طرفها مساوی با نقض قطعنامه شورای امنیت محسوب کند و نه فقط نقض یک توافق چندجانبه. بنابراین کشوری که عضو برجام است ملتزم به اجرای قطعنامه پشتیبان و اعتباربخش به آن هم هست و کشوری که عضو سازمان ملل است، ملتزم به اجرای قطعنامههای شورای امنیت و از جمله قطعنامه 2231 خواهد بود که احترام به مفاد توافق برجام را برای همه الزامی میکند. با وجود این همبستگی متقابل، این دو از هم جدا هستند؛ بنابراین امکان تفکیک آنها وجود دارد.
برخی معتقدند که برجام بخشی از قطعنامه محسوب میشود و اجرای تعهدات قطعنامه به خودی خود به معنای بازگشت امریکا به برجام است. نظر شما چیست؟
برجام سازوکارها، وظایف و حقوق مندرج و منحصر به خود را دارد که رعایت قطعنامه از سوی کشورهای عضو سازمان ملل متحد به خودی خود به آنها امکان نمیدهد که از این سازوکارها بهرهمند شوند. این سازوکار در حال حاضر مختص ایران و گروه 1+4 است. به این ترتیب، امریکا میتواند مانند سایر کشورها خود را یکبار دیگر به اجرای کامل و بند به بند قطعنامه 2231 ملتزم کند بدون آنکه از حقوق و وظایف یک عضو در برجام بهرهمند باشد.
آیا این موضعگیری ایران مبنی بر تفکیک قطعنامه و برجام از یکدیگر میتواند از منظر مقررات بینالمللی و از سوی امریکا به چالش کشیده شود؟
متن برجام چون درباره خروج یکجانبه یک کشور از آن تکلیف را روشن نکرده، موضعی درباره اینکه اگر کشور خارج شده از توافق بخواهد یکبار دیگر به آن بازگردد، ندارد. بنابراین این مسأله تابع تفسیرها و توافقهای سیاسی است. اما برخلاف برجام، قطعنامههای شورای امنیت صراحت دارند و کشوری که قبلاً یکی از قطعنامهها را نقض کرده براحتی میتواند بدون هیچگونه پیش شرطی به اجرای دوباره قطعنامه تن دهد. ممکن است امریکا در برابر این پیشنهاد مقاومت کند اما بهخاطر تخلفهای گذشتهاش در موضعی نیست که بتواند امری را به اعضای باقی مانده در برجام دیکته کند. ایران از نقض پیمان امریکا و زیرپا گذاشتن قطعنامه 2231 از طرف امریکا، متحمل خسارت شده و به همین علت، امریکا نمیتواند بدون جلب رضایت ایران یعنی خسران دیدهترین عضو برجام، چشم بر گذشتهها ببندد و با خیال راحت به برجام برگردد.
شاید به همین خاطر آقای ظریف گفتند در صورتی که امریکا قطعنامه را اجرا کند باید برای بازگشت به برجام با ایران مذاکره کند. آیا این حرف به این معناست که ایران شرایطی را برای پیوستن مجدد امریکا به برجام مطرح خواهد کرد؟ و اگر بله؛ چه مواردی را ممکن است مطرح کند؟
رفتار امریکا در نزدیک به سه سال گذشته و با خروج از برجام هرگز عادی نبوده و اعتماد جهانی به اینکه امریکا میتواند یک طرف معتبر در توافقهای بینالمللی باشد را از خودش سلب کرده است. اگر بنا باشد که امریکا فقط قطعنامه 2231 را اجرا کند نیازی به اعتمادسازی بینالمللی ندارد و صرفاً با گذشت زمان و ارزیابی پایبندی آن به قطعنامه، میتوان به جدیت آن در اجرای قوانین بینالمللی پی برد. اما امریکا نمیتواند براحتی اجرای قطعنامه، به برجام برگردد. به این دلیل ساده که اعضای برجام از حقوقی برخوردارند که سوءاستفاده از آنها میتواند برجام را نابود کند. امروز ما مطمئن نیستیم که حتی با وجود تغییر دولت در واشنگتن، امریکا صلاحیت و شایستگی برخورداری از این حقوق را داشته باشد. بنابراین صرف نظر کردن از شروطی که چنین اطمینانی را به ما بدهد، ممکن است اشتباهی بزرگ باشد؛ اما مسأله فقط این نیست. امروز شنیده میشود که افرادی نزدیک به آقای بایدن، بازگشت امریکا به برجام را مشروط به اجرای اقداماتی از جانب ایران کردهاند. تسلیم شدن به این وسوسهها نه تنها اشتباه بلکه خطرناک است و میتواند هرگونه چشمانداز رسیدن به مصالحه را از نخستین روزهای دولت آقای بایدن نابود کند. اگر آنها بخواهند وارد بازی شرط گذاری در اجرای تعهدات خود شوند، باید آماده شنیدن شروط سنگین تری از طرف ایران باشند که پرداخت خسارت ناشی از تحریمهای یکجانبه کمترین آنهاست.
ایران اعلام کرده است که اگر آقای بایدن تحقق منافع اقتصادی ایران را مشروط به انجام اقداماتی کند، این موضوع را نمیپذیرد. خب در حالی که برخی معتقدند رئیسجمهوری منتخب امریکا با فشاری که تحریمهای دولت ترامپ علیه اقتصاد ایران به وجود آورده است، دست پرتری برای مذاکره با ایران دارد، اهرم فشار ایران برای دست رد زدن به خواسته امریکا چه خواهد بود؟ پیشتر ایران گزینه خروج از «ان پی تی» را مطرح کرده بود آیا ممکن است این گزینه را هنوز مدنظر داشته باشد؟
اگر مسابقه شرط گذاری بین ایران و امریکا آغاز شود، هیچ احتمالی بعید نیست و تا جایی که اطلاع دارم، دولت برای همه گزینهها آمادگی دارد؛ از بالا بردن سطح غنیسازی تا بیشتر از 20 درصد گرفته تا خروج از ان پی تی. اما باید این توجه را داشته باشیم که دولت آقای بایدن هنوز شکل نگرفته و سمتگیری آن مشخص نیست، بنابراین نباید عجله کنیم. ما میدانیم که عدهای در میان دموکراتها به اشتباه تصور میکنند که آقای بایدن باید از میراث دولت ترامپ برای چانه زنی با ایران و گرفتن امتیازهای بیشتر استفاده کند. اما این را هم میدانیم که گروهی دیگر به نتایج درستی رسیدهاند از جمله اینکه افتادن در دام توصیه قبلی میتواند برای شروع یک دیپلماسی موفق، ویران کننده باشد. ما امیدواریم که دولت آقای بایدن راه درست را انتخاب کند، اما امیدواری استراتژی نیست؛ زمانی که سیاستهای رسمی دولت بعدی امریکا اعلام شود، بسرعت به آنها فهمانده خواهد شد که با چه نوع انتخابهایی در ایران مواجه هستند.
کشورهای 1+4 تا الان در این رابطه موضع صریحی نداشتهاند آیا آنها موافق بازگشت مستقیم امریکا به برجام هستند یا در صورت شرط گذاری احتمالی دولت بایدن با او همراهی خواهند کرد؟
من نمیتوانم پیشبینی کنم که آیا بویژه سه کشور اروپایی مرتکب اشتباه خواهند شد یا خیر. بیانیه اخیر سه کشور در ابراز نگرانی از فعالیتهای هستهای ایران در حالی که طی سال های اخیر چیزی جز ابراز تأسف نسبت به نقض فاحش برجام و قطعنامه 2231 نداشتهاند، مأیوس کننده بود. فکر میکنم این انتظاری منطقی است که فرد قانون شکنی که مدتی از جامعه طرد شده، برای پذیرفته شدن در جامعه، شرط نمیگذارد. به نظر میرسد، اروپاییها خود را مستعد ارتکاب چنین خطای منطقی نشان دادهاند مگر آنکه در ماههای آینده خلاف این را ثابت کنند.
در صورتی که دولت جدید امریکا برای بازگشت به برجام با ایران گفتوگو کند، آیا احتمال دارد درخواست مذاکره با ایران پیرامون سیاستهای منطقهای و فعالیتهای موشکی ایران را هم دنبال کند؟ چون در برجام، تکلیف مسأله فعالیتهای موشکی ایران به صراحت مطرح نشده است و ممکن است آقای «بایدن» با همراهی اروپا بخواهد ابهامات این توافق را برطرف کند و اشاره صریح تری به فعالیتهای موشکی ایران داشته باشد.
در اینجا دو مسأله که البته بارها هم تکرار شده، باید تفکیک شود. اول اینکه برجام توافقی منحصراً درباره برنامههای هستهای و تحریمهای مرتبط با آن بود. برای طرفین این بدان معنا نبود که ما به تحریمهای غیرهستهای و اهمیت رفع آنها بیتوجه هستیم یا ایران و امریکا نگرانیهایی درباره سایر ابعاد سیاستهای منطقهای و دلایل تنش در روابط دوجانبه ندارند. با این حال، در آن زمان به دلایل کاملاً مجاب کنندهای تصمیم گرفته شد که این مسائل از توافق برجام کنار گذاشته شوند و رسیدگی به آنها به زمان مناسب و چارچوب مذاکراتی دیگر موکول شود. بر اساس همین منطق، ربط دادن ملتزم شدن دوباره امریکا به انجام تعهداتش در برجام به سایر اختلافات غیرقابل قبول است. اما نکته دوم و مهمتر اینکه؛ تاکنون باید برای امریکا روشن شده باشد که ایران هرگز درباره «سیاستهای منطقه ای» و «برنامههای موشکی» با هیچ کشوری مذاکره نخواهد کرد اما باب گفتوگو درباره «امنیت منطقه» و «برنامههای تسلیحاتی در منطقه» باز است. ما نه تنها با این نوع مذاکرات مخالف نبودهایم بلکه تا امروز طرحهای مختلفی هم برای امنیت منطقه از راه اعتمادسازی ارائه دادهایم. پیشنهاد انعقاد پیمان منع تجاوز، طرح صلح هرمز، پیشنهاد چهار مادهای برای حل بحران یمن و قبل از همه اینها، طرح ایران برای مبارزه با خشونت و افراطی گری که در اولین تجربه شرکت آقای روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1392 بهعنوان قطعنامه مجمع به تصویب رسید، جزء این طرح هاست اما همگی مورد بیاعتنایی برخی کشورهای منطقه قرار گرفتند. همانطور که دکتر ظریف در مصاحبه با شما اشاره کردند، علت اینکه موضوعات منطقهای از دامنه مسائل مذاکراتی در برجام کنار گذاشته شد، عدم آمادگی امریکا بود نه عدم آمادگی ایران. اگر امریکاییها آماده باشند که درباره امنیت منطقهای شامل تعیین تکلیف تسلیحات هستهای اسرائیل، فروش بیوقفه تسلیحات امریکایی به کشورهای منطقه، پایگاههای متعدد و دخالت نظامی امریکا مذاکره کنند، فکر نمیکنم ما مانعی برای شرکت در آن گفتوگوها داشته باشیم.
آقای «بایدن» بعد از پیروزی اشارهای به برجام نداشته است و گمانه زنیها پیرامون اقدامات احتمالی او در سطح رسانهها مطرح است. با مواضعی که اخیراً مقامهای بلندپایه ایران داشتهاند، پیشبینی شما از وضعیت چند ماه آینده و تصمیمات دولت تازه امریکا درباره ایران و برجام چیست؟
من قادر نیستم آینده را پیشبینی کنم اما مطمئن هستم که دولت امریکا برای بازسازی اعتبار زخم خوردهاش به اقدامات شجاعانهای نیاز دارد که بازگشت به تعهداتش در برجام یکی از آنهاست. آقای بایدن در زمان مذاکره و انعقاد توافق برجام معاون رئیسجمهوری امریکا بود و به خوبی میداند که برجام عالیترین شکل توافق ممکن در آن موقع بود و هنوز هم بهترین توافق قابل دسترس برای رفع نگرانی از برنامههای هستهای ایران و رفع تحریمهای هستهای است. با این حال اولین چالش آقای بایدن، غلبه بر کسانی است که با تحلیل نادرست از سیاستهای داخلی و خارجی ایران، او را تشویق به در پیش گرفتن سیاستهای مخاطره آمیزی میکنند که به راحتی میتواند او را از مسیر موفق در سیاست خارجی دور کند. این کاملاً قابل درک است که ما دیگر در سال 2015 نیستیم و شرایط سیاسی تغییر کرده است. ما از ابتدا مطالباتی داشتیم که در برجام محقق نشد؛ همانطور که امریکاییها مطالباتی داشتند که به آن نرسیدند. امروز که ایران ضررهایی را بهخاطر عهدشکنی امریکا متحمل شده، لیست مطالبات ایران طولانیتر از قبل هم شده است. اما تا وقتی که امریکا به همه تعهداتش مطابق برجام عمل نکرده، مسیر رسیدگی به سایر چالشها مسدود است. بازگشت بیقید و شرط امریکا به این تعهدات، شانس اینکه مسیرهای تازهای پیش روی دو کشور گشوده شود را افزایش میدهد.
خبرنگار دیپلماسی
وزیر امور خارجه در گفتوگوی اخیر با روزنامه ایران مواضعی را پیرامون توافق هستهای مطرح کرد که براساس آن دولت جدید امریکا را در صورت تمایل به حل مشکلات مربوط به اجرای برجام، مکلف به اجرای قطعنامه 2231 به عنوان عضو سازمان ملل دانسته و بازگشتش به این توافق را به گفتوگو با ایران مشروط کرده است؛ گفتوگویی که به گفته ظریف درباره چگونگی بازگشت امریکا به برجام خواهد بود. این موضعگیری با پرسشهای زیادی از سوی ناظران رو به رو شده است که ما در گفتوگو با دیاکو حسینی، مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری ایران پاسخ آنها را گرفتیم.
٭٭٭
آقای ظریف در مصاحبه اخیرشان با روزنامه ایران مواضعی را پیرامون برجام مطرح کردند که از نگاه ناظران به نوعی مواضع جدید محسوب میشد. از جمله اینکه ایشان به طور مشخص امریکا را بهعنوان یکی از اعضای سازمان ملل مکلف به اجرای قطعنامه 2231 دانستند و گفتند اگر این کشور به تعهدات خود در چارچوب این قطعنامه عمل کند، ایران هم تعهدات برجامی خود را به طور کامل اجرا میکند. آیا این موضعگیری به معنای تمایل ایران برای تفکیک قطعنامه از برجام بود؟
همانطور که میدانیم قطعنامه 2231 شورای امنیت ضامن حقوقی برجام است و تنها دلیلی است که موجب میشود رعایت برجام به یک تعهد بینالمللی برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد تبدیل شود. یکی از دلایلی که از همان ابتدا این ایده یعنی قرار دادن یک قطعنامه شورای امنیت در پشتیبانی از برجام به میان آمد، این بود که نقض برجام را از جانب همه طرفها مساوی با نقض قطعنامه شورای امنیت محسوب کند و نه فقط نقض یک توافق چندجانبه. بنابراین کشوری که عضو برجام است ملتزم به اجرای قطعنامه پشتیبان و اعتباربخش به آن هم هست و کشوری که عضو سازمان ملل است، ملتزم به اجرای قطعنامههای شورای امنیت و از جمله قطعنامه 2231 خواهد بود که احترام به مفاد توافق برجام را برای همه الزامی میکند. با وجود این همبستگی متقابل، این دو از هم جدا هستند؛ بنابراین امکان تفکیک آنها وجود دارد.
برخی معتقدند که برجام بخشی از قطعنامه محسوب میشود و اجرای تعهدات قطعنامه به خودی خود به معنای بازگشت امریکا به برجام است. نظر شما چیست؟
برجام سازوکارها، وظایف و حقوق مندرج و منحصر به خود را دارد که رعایت قطعنامه از سوی کشورهای عضو سازمان ملل متحد به خودی خود به آنها امکان نمیدهد که از این سازوکارها بهرهمند شوند. این سازوکار در حال حاضر مختص ایران و گروه 1+4 است. به این ترتیب، امریکا میتواند مانند سایر کشورها خود را یکبار دیگر به اجرای کامل و بند به بند قطعنامه 2231 ملتزم کند بدون آنکه از حقوق و وظایف یک عضو در برجام بهرهمند باشد.
آیا این موضعگیری ایران مبنی بر تفکیک قطعنامه و برجام از یکدیگر میتواند از منظر مقررات بینالمللی و از سوی امریکا به چالش کشیده شود؟
متن برجام چون درباره خروج یکجانبه یک کشور از آن تکلیف را روشن نکرده، موضعی درباره اینکه اگر کشور خارج شده از توافق بخواهد یکبار دیگر به آن بازگردد، ندارد. بنابراین این مسأله تابع تفسیرها و توافقهای سیاسی است. اما برخلاف برجام، قطعنامههای شورای امنیت صراحت دارند و کشوری که قبلاً یکی از قطعنامهها را نقض کرده براحتی میتواند بدون هیچگونه پیش شرطی به اجرای دوباره قطعنامه تن دهد. ممکن است امریکا در برابر این پیشنهاد مقاومت کند اما بهخاطر تخلفهای گذشتهاش در موضعی نیست که بتواند امری را به اعضای باقی مانده در برجام دیکته کند. ایران از نقض پیمان امریکا و زیرپا گذاشتن قطعنامه 2231 از طرف امریکا، متحمل خسارت شده و به همین علت، امریکا نمیتواند بدون جلب رضایت ایران یعنی خسران دیدهترین عضو برجام، چشم بر گذشتهها ببندد و با خیال راحت به برجام برگردد.
شاید به همین خاطر آقای ظریف گفتند در صورتی که امریکا قطعنامه را اجرا کند باید برای بازگشت به برجام با ایران مذاکره کند. آیا این حرف به این معناست که ایران شرایطی را برای پیوستن مجدد امریکا به برجام مطرح خواهد کرد؟ و اگر بله؛ چه مواردی را ممکن است مطرح کند؟
رفتار امریکا در نزدیک به سه سال گذشته و با خروج از برجام هرگز عادی نبوده و اعتماد جهانی به اینکه امریکا میتواند یک طرف معتبر در توافقهای بینالمللی باشد را از خودش سلب کرده است. اگر بنا باشد که امریکا فقط قطعنامه 2231 را اجرا کند نیازی به اعتمادسازی بینالمللی ندارد و صرفاً با گذشت زمان و ارزیابی پایبندی آن به قطعنامه، میتوان به جدیت آن در اجرای قوانین بینالمللی پی برد. اما امریکا نمیتواند براحتی اجرای قطعنامه، به برجام برگردد. به این دلیل ساده که اعضای برجام از حقوقی برخوردارند که سوءاستفاده از آنها میتواند برجام را نابود کند. امروز ما مطمئن نیستیم که حتی با وجود تغییر دولت در واشنگتن، امریکا صلاحیت و شایستگی برخورداری از این حقوق را داشته باشد. بنابراین صرف نظر کردن از شروطی که چنین اطمینانی را به ما بدهد، ممکن است اشتباهی بزرگ باشد؛ اما مسأله فقط این نیست. امروز شنیده میشود که افرادی نزدیک به آقای بایدن، بازگشت امریکا به برجام را مشروط به اجرای اقداماتی از جانب ایران کردهاند. تسلیم شدن به این وسوسهها نه تنها اشتباه بلکه خطرناک است و میتواند هرگونه چشمانداز رسیدن به مصالحه را از نخستین روزهای دولت آقای بایدن نابود کند. اگر آنها بخواهند وارد بازی شرط گذاری در اجرای تعهدات خود شوند، باید آماده شنیدن شروط سنگین تری از طرف ایران باشند که پرداخت خسارت ناشی از تحریمهای یکجانبه کمترین آنهاست.
ایران اعلام کرده است که اگر آقای بایدن تحقق منافع اقتصادی ایران را مشروط به انجام اقداماتی کند، این موضوع را نمیپذیرد. خب در حالی که برخی معتقدند رئیسجمهوری منتخب امریکا با فشاری که تحریمهای دولت ترامپ علیه اقتصاد ایران به وجود آورده است، دست پرتری برای مذاکره با ایران دارد، اهرم فشار ایران برای دست رد زدن به خواسته امریکا چه خواهد بود؟ پیشتر ایران گزینه خروج از «ان پی تی» را مطرح کرده بود آیا ممکن است این گزینه را هنوز مدنظر داشته باشد؟
اگر مسابقه شرط گذاری بین ایران و امریکا آغاز شود، هیچ احتمالی بعید نیست و تا جایی که اطلاع دارم، دولت برای همه گزینهها آمادگی دارد؛ از بالا بردن سطح غنیسازی تا بیشتر از 20 درصد گرفته تا خروج از ان پی تی. اما باید این توجه را داشته باشیم که دولت آقای بایدن هنوز شکل نگرفته و سمتگیری آن مشخص نیست، بنابراین نباید عجله کنیم. ما میدانیم که عدهای در میان دموکراتها به اشتباه تصور میکنند که آقای بایدن باید از میراث دولت ترامپ برای چانه زنی با ایران و گرفتن امتیازهای بیشتر استفاده کند. اما این را هم میدانیم که گروهی دیگر به نتایج درستی رسیدهاند از جمله اینکه افتادن در دام توصیه قبلی میتواند برای شروع یک دیپلماسی موفق، ویران کننده باشد. ما امیدواریم که دولت آقای بایدن راه درست را انتخاب کند، اما امیدواری استراتژی نیست؛ زمانی که سیاستهای رسمی دولت بعدی امریکا اعلام شود، بسرعت به آنها فهمانده خواهد شد که با چه نوع انتخابهایی در ایران مواجه هستند.
کشورهای 1+4 تا الان در این رابطه موضع صریحی نداشتهاند آیا آنها موافق بازگشت مستقیم امریکا به برجام هستند یا در صورت شرط گذاری احتمالی دولت بایدن با او همراهی خواهند کرد؟
من نمیتوانم پیشبینی کنم که آیا بویژه سه کشور اروپایی مرتکب اشتباه خواهند شد یا خیر. بیانیه اخیر سه کشور در ابراز نگرانی از فعالیتهای هستهای ایران در حالی که طی سال های اخیر چیزی جز ابراز تأسف نسبت به نقض فاحش برجام و قطعنامه 2231 نداشتهاند، مأیوس کننده بود. فکر میکنم این انتظاری منطقی است که فرد قانون شکنی که مدتی از جامعه طرد شده، برای پذیرفته شدن در جامعه، شرط نمیگذارد. به نظر میرسد، اروپاییها خود را مستعد ارتکاب چنین خطای منطقی نشان دادهاند مگر آنکه در ماههای آینده خلاف این را ثابت کنند.
در صورتی که دولت جدید امریکا برای بازگشت به برجام با ایران گفتوگو کند، آیا احتمال دارد درخواست مذاکره با ایران پیرامون سیاستهای منطقهای و فعالیتهای موشکی ایران را هم دنبال کند؟ چون در برجام، تکلیف مسأله فعالیتهای موشکی ایران به صراحت مطرح نشده است و ممکن است آقای «بایدن» با همراهی اروپا بخواهد ابهامات این توافق را برطرف کند و اشاره صریح تری به فعالیتهای موشکی ایران داشته باشد.
در اینجا دو مسأله که البته بارها هم تکرار شده، باید تفکیک شود. اول اینکه برجام توافقی منحصراً درباره برنامههای هستهای و تحریمهای مرتبط با آن بود. برای طرفین این بدان معنا نبود که ما به تحریمهای غیرهستهای و اهمیت رفع آنها بیتوجه هستیم یا ایران و امریکا نگرانیهایی درباره سایر ابعاد سیاستهای منطقهای و دلایل تنش در روابط دوجانبه ندارند. با این حال، در آن زمان به دلایل کاملاً مجاب کنندهای تصمیم گرفته شد که این مسائل از توافق برجام کنار گذاشته شوند و رسیدگی به آنها به زمان مناسب و چارچوب مذاکراتی دیگر موکول شود. بر اساس همین منطق، ربط دادن ملتزم شدن دوباره امریکا به انجام تعهداتش در برجام به سایر اختلافات غیرقابل قبول است. اما نکته دوم و مهمتر اینکه؛ تاکنون باید برای امریکا روشن شده باشد که ایران هرگز درباره «سیاستهای منطقه ای» و «برنامههای موشکی» با هیچ کشوری مذاکره نخواهد کرد اما باب گفتوگو درباره «امنیت منطقه» و «برنامههای تسلیحاتی در منطقه» باز است. ما نه تنها با این نوع مذاکرات مخالف نبودهایم بلکه تا امروز طرحهای مختلفی هم برای امنیت منطقه از راه اعتمادسازی ارائه دادهایم. پیشنهاد انعقاد پیمان منع تجاوز، طرح صلح هرمز، پیشنهاد چهار مادهای برای حل بحران یمن و قبل از همه اینها، طرح ایران برای مبارزه با خشونت و افراطی گری که در اولین تجربه شرکت آقای روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1392 بهعنوان قطعنامه مجمع به تصویب رسید، جزء این طرح هاست اما همگی مورد بیاعتنایی برخی کشورهای منطقه قرار گرفتند. همانطور که دکتر ظریف در مصاحبه با شما اشاره کردند، علت اینکه موضوعات منطقهای از دامنه مسائل مذاکراتی در برجام کنار گذاشته شد، عدم آمادگی امریکا بود نه عدم آمادگی ایران. اگر امریکاییها آماده باشند که درباره امنیت منطقهای شامل تعیین تکلیف تسلیحات هستهای اسرائیل، فروش بیوقفه تسلیحات امریکایی به کشورهای منطقه، پایگاههای متعدد و دخالت نظامی امریکا مذاکره کنند، فکر نمیکنم ما مانعی برای شرکت در آن گفتوگوها داشته باشیم.
آقای «بایدن» بعد از پیروزی اشارهای به برجام نداشته است و گمانه زنیها پیرامون اقدامات احتمالی او در سطح رسانهها مطرح است. با مواضعی که اخیراً مقامهای بلندپایه ایران داشتهاند، پیشبینی شما از وضعیت چند ماه آینده و تصمیمات دولت تازه امریکا درباره ایران و برجام چیست؟
من قادر نیستم آینده را پیشبینی کنم اما مطمئن هستم که دولت امریکا برای بازسازی اعتبار زخم خوردهاش به اقدامات شجاعانهای نیاز دارد که بازگشت به تعهداتش در برجام یکی از آنهاست. آقای بایدن در زمان مذاکره و انعقاد توافق برجام معاون رئیسجمهوری امریکا بود و به خوبی میداند که برجام عالیترین شکل توافق ممکن در آن موقع بود و هنوز هم بهترین توافق قابل دسترس برای رفع نگرانی از برنامههای هستهای ایران و رفع تحریمهای هستهای است. با این حال اولین چالش آقای بایدن، غلبه بر کسانی است که با تحلیل نادرست از سیاستهای داخلی و خارجی ایران، او را تشویق به در پیش گرفتن سیاستهای مخاطره آمیزی میکنند که به راحتی میتواند او را از مسیر موفق در سیاست خارجی دور کند. این کاملاً قابل درک است که ما دیگر در سال 2015 نیستیم و شرایط سیاسی تغییر کرده است. ما از ابتدا مطالباتی داشتیم که در برجام محقق نشد؛ همانطور که امریکاییها مطالباتی داشتند که به آن نرسیدند. امروز که ایران ضررهایی را بهخاطر عهدشکنی امریکا متحمل شده، لیست مطالبات ایران طولانیتر از قبل هم شده است. اما تا وقتی که امریکا به همه تعهداتش مطابق برجام عمل نکرده، مسیر رسیدگی به سایر چالشها مسدود است. بازگشت بیقید و شرط امریکا به این تعهدات، شانس اینکه مسیرهای تازهای پیش روی دو کشور گشوده شود را افزایش میدهد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سالروز ولادت امام حسن عسگری(ع) را تبریک می گوییم
-
وضعیت برای هرگونه فعالیت ناسالم در قوه قضائیه قرمز است
-
نقش جدید ایران در اوپک
-
دخل و خرج 1400
-
آمار بستریهای کرونایی در سراشیبی
-
صدور ۵ هزار جریمه در طرح ممنوعیت تردد
-
چرخ تنظیم ستاد فقط برای کنترل قیمتها میچرخد
-
خلیج گرگان تا مرگ قطعی چهارسال زمان دارد
-
این که ماسک نیست، پرده توری است
-
بچهها گفتند گربه سیاه نفت شدهای
-
تلاش برای بقای صنفی که در آستانه ورشکستگی است
-
شکست کرونا نیازمند همکاری دولت و ملت
-
مجلس چگونه به رفع تحریمها کمک کند
-
آرامش داخلی و بیرونی ضامن تحقق بودجه
-
سلام ایران
-
«بلینکن» جانشین پمپئو میشود
-
لغو تحریم ها با اجرای قطعنامه 2231 هم میسر است
اخبارایران آنلاین